کد خبر: ۳۰۹۰۳
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۱۲:۱۰ - ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۱

اردیبهشت شهدای فارس

اجلاسيه شهدا اظهار ادب به ساحت بچه‌هاي شهيد است. اين اجلاسيه علي رغم حجم گسترده و متنوع و پر ترافيك برنامه‌ها، انصافاً قطره‌اي در مقابل تمام زحمات بچه‌هاي شهيد است.

به گزارش شیرازه،‌ اردیبهشت شیراز اگرچه شهرت ملی و حتی بین‌المللی دارد اما مردم خود شیراز، این ماه از سال را با برخی مسائل دیگر هم می شناسند. سفر رهبر معظم انقلاب اسلامی به شیراز در اردیبهشت 1387 و اجلاسیه سرداران و 14600 شهید ولایتمدار استان فارس در اردیبهشت 1390، از این موارد است.

 

در اولین سالگرد اجلاسیه شهدای استان فارس، شیرازه گفتگوی ایسنا با سردار "غلامحسین غیب‌پرور" فرمانده سپاه فجر استان فارس و از یادگاران دفاع مقدس را بازنشر می‌دهد:

 

خبرنگار: گفت‌وگو را از شكل‌گيري گروه‌هاي مردمي مقاومت و سپاه پاسداران در استان فارس آغاز كنيم و اينكه چگونه اين استان وارد دفاع مقدس شد؟

غيب‌پرور: فارس جزء اولين استان‌هايي بود كه در دفاع مقدس واكنش مثبت نشان داد اما قبل از جنگ تحولاتي در كردستان و آذربايجان توسط گروه‌هاي معاند و ضد انقلاب و حتي ليبرال‌ها انجام مي‌شد و اغتشاشاتي در امنيت غرب كشور داشتيم كه در اين شرايط گروهي از جوانان فارس عازم غرب كشور شدند.

خبرنگار: اين اعزام در چه تاريخي صورت گرفت؟

غيب‌پرور: گروهي از جوانان پاسدار فارس به فرماندهي حاج "نبي رودكي" از فروردين 58 عازم غرب كشور شدند البته همزمان تجاوزات غير رسمي صدام به كردستان و حتي خوزستان شروع شده بود. در حمله ضد انقلاب به شهرهاي بانه و سنندج، پاسداران فارس حسابي جنگديدند و مقاومت كردند و حتي شهيد هم دادند.

خبرنگار: يادتان هست كه چه كسي شهيد شد؟

غيب‌پرور: بله، شهيد "حبيب فردي" اولين شهيد پاسدار استان فارس بود كه امروز هيچ اسمي از او نيست. سن بچه‌هاي اعزامي هم بين 18 تا 21 سال بود يعني 22 و 23 ساله يا نداشتيم يا نادر داشتيم. بنابراين از 5/1 سال قبل از شروع رسمي جنگ تحميلي، بچه‌هاي فارس با تشكيل يگان‌هاي جمع و جوري از سپاه در صحنه دفاع از انقلاب و كشور حضور داشتند.

خبرنگار: حضرتعالي چه زماني وارد سپاه شديد؟

غيب‌پرور: من خرداد 59 ديپلم گرفتم و شهريور 59 وارد سپاه شدم و در اين 3 ماه مرحله گزينش را طي مي‌كرديم. همراه با مجيد سپاسي، اصغر زماني، سيدمحمدعلي هاشمي، مسعود تاكي، مجتبي قطبي، سيدمحمدتقي ساجدي، غلامعلي دست‌بالا و مسرور.

خبرنگار: وضعيت پاسداران فارس پس از آغاز جنگ چگونه بود؟

غيب‌پرور: با شروع جنگ بچه‌هاي رزمنده از سراسر استان فارس همت كردند، فارس پتانسيل فزاينده و خوبي بود و قابليت تشكيل چندين يگان از سپاه را داشت بنابراين در جنوب و شرق فارس و شهر كازرون تيپ "المهدي" در جهرم به فرماندهي سردار "محمدجعفر اسدي" و در مركز استان و بخشي از غرب و شمال فارس تيپ "امام سجاد(ع)" به فرماندهي سردار "نبي رودكي" در شیراز تشكيل شد.

برخي يگان‌ها هم مثل تيپ شهيد "دستغيب" و تيپ "22 بهمن" به فرماندهي "محسن بنائيان" و فكر مي‌كنم شهيد "حسن حق‌نگهدار" تشكيل شد كه در چذابه جانانه جنگديدند و امروز نام اين دو تيپ با چذابه عجين شده است اما آنچه ماندگار شد تيپ المهدي و امام سجاد بود كه تيپ امام سجاد بعد از عمليات حصر آبادان با تشكيل لشكر فجر به يكي از يگان‌هاي اين لشكر تبديل شد.

خبرنگار: ارتش هم يگان‌هاي مقتدري در استان فارس داشت كه سابقه حضور آنها به قبل از انقلاب بر مي‌گشت!

غيب پرور: بله، تيپ 55 هوابرد و 37 زرهي 2 يگان عمده ارتش در زمان جنگ بودند كه مقام معظم رهبري 3 سال قبل از حماسه سازي اين دو يگان ياد كردند و افراد لايقي در آنها حضور داشتند؛ مثل سرهنگ "گندمكار" كه افسر لايق و زبده زرهي بود.

خبرنگار: سپاه يگان‌هاي ديگري هم داشت كه هنوز فعاليت مي‌كنند!

غيب‌پرور: گروه توپخانه 56 يونس كه هنوز هويت خود را در سروستان حفظ كرده و تيپ مهندسي 46 امام هادي(ع) كه مقر آن در كوار است اما امروز در عرصه‌هاي عمراني مثل سدسازي و پل سازي و احداث بزرگراه در اين استان و ديگر نقاط كشور فعاليت مي‌كنند. بچه‌هاي تيپ امام هادي، افراد گمنامي هستند كه برادراني مثل "نوروزي" و "قاسمي" فرمانده و جانشين آن از يادگاران گمنام جنگ هستند.

خبرنگار: فجر و المهدي در طول جنگ در چه عمليات‌هايي حضور داشتند؟

غيب‌پرور: فجر و المهدي تا پايان جنگ ايفاي نقش كردند و جز مؤثرترين يگان‌هاي سپاه از ديد ناظران برون استاني هستند كه خيلي خوش درخشيدند.

در عمليات حاج عمران نقش بچه‌هاي المهدي بي نظير بود. شهيد "مرتضي جاويدي" براي حفظ موقعيت و خاك كشور به رغم توصيه همه فرماندهان از جمله شهيد "صياد شيرازي" براي ترك منطقه، حاضر به ترك آنجا نشد و چندين شبانه روز مقاومت كرد.

خبرنگار: جاويدي فرمانده گردان "والفجر" لشكر فجر بود؟

غيب پرور: بله،‌ مرتضي جاويدي تنها رزمنده دفاع مقدس است كه امام خميني بعد از شنيدن رشادتش در منطقه حاج عمران، بلند شد و پيشاني او را بوسيد و او را در آغوش گرفت و مرقدش هم در روستاي گليون فساست.

در كربلاي 4 كه عمليات ناموفقي محسوب مي‌شود، تنها لشكر فجر موفق شد به اهداف خود برسد و در عمليات كربلاي 5، "محسن رضايي" فرمانده وقت سپاه تصميم گرفت همه يگان‌ها از محور لشكر فجر عبور كنند.

از ابتدائي‌ترين روزهاي جنگ تا عزل بني صدر، در عمليات "خميني روح خدا" و "غرب سوسنگرد"، شهيد "حسن حق نگهدار و حسن ريخته گران" خوب جنگيدند.

در عمليات بزرگي مثل محرم شهيد "حميد روزي‌طلب" پس از ساعت‌ها مبارزه مفقود شد و هنوز خبري از او نداريم و حتي جسدش پيدا نشد.

در عمليات والفجر يك كه شهيد احمد كاظمي فرمانده قرارگاه بود، شهيد "مجتبي قطبي" فرمانده گردان بود و تا صبح جنگيد و "غلامعلي دست‌بالا" شهيد شاخص اين عمليات هست كه بعد از 15 سال چند تكه از استخوانش را آوردند.

"كاظم حقيقت" و "خليل فردوسي" از اين استان بودند؛ در عمليات خيبر من آر پي جي مي‌زدم، چنان تانك‌هاي عراقي از نظر تعداد حضور داشت كه به هنگام حركت به يكديگر مي‌‌خوردند، شهيد خليل فردوسي براي من آرپي جي مسلح مي‌كرد كه ناگهان تيري به پيشانيش خورد. خدا را شاهد مي‌گيرم كه در گوشش فرياد زدم چه موقع خوابيدن است و اين شهيد از جايش بلند شد و با پيشاني شكافته افتاد. خدا مرا ببخشد و از گناهم درگذرد.

"ابراهيم عزيزي" فرماندار سابق شيراز، در همين صحنه نارنجك در دست مي‌خواست به زير تانك‌هاي عراقي برود كه من نهيبش دادم و نگذاشتم. بازي جان بود، شوخي با كسي نداشت اما به سادگي از آنها مي‌گذريم.

شما عملياتي را نام ببريد كه بچه‌هاي فارس حضور نداشتند. در والفجر 8 بچه‌هاي المهدي از خطرناك‌ترين نقطه اروند يعني تقاطع اروندرود و خليج فارس كه شديدترين جريان آب وجود دارد، عبور كردند. ستوده، فرجي،‌ مطهرنيا و صالح در اين عمليات شهيد شدند.

خبرنگار: به نظر مي رسدزواياي تاريخ فارس در دفاع مقدس خيلي ناپيداست!

غيب‌پرور: يكي از زواياي ناگفته جنگ، عمليات حلبچه است. اصلاً‌ قرار نبود اين عمليات انجام شود و عمليات دومي در فاو پيش بيني شده بود. تمام شناسايي‌ها و مأموريت‌ها و خط حدها براي عمليات دوم در فاو انجام شد. اما از ماه‌ها قبل با همين سردار "مجتبي مينائي فرد" دبير فعلي كنگره سرداران و شهيدان استان فارس لباس كردي مي‌پوشيديم.

در روستايي به نام "دزلي" در مرزهاي مريوان خانه‌اي اجاره كرديم، ارتفاع برف به 4 تا 5 متر مي‌رسد. براي شناسايي چادر هلال احمري در شكاف كوهي از منطقه مستقر كرديم و چند شب در آن خوابيديم.

وقتي آذوقه گروه تمام شد. لوبياي چشم بلبلي در زودپز بار گذاشتيم و آبش را تريت كرديم و اوضاع را به سختي گذرانديم.

خبرنگار: آيا در نهايت عمليات حلبچه انجام شد؟

غيب‌پرور: با شناسايي بچه‌هاي فجر، عمليات حلبچه عملي شد و جريان بمباران شيميايي صدام پيش آمد. در عمليات شناسايي پيرمردي به من و شهيد "سپاسي" ياد داد كه چگونه از گياهي مثل شمعداني در كوه‌هاي منطقه غذا درست كنيم تا زنده بمانيم.

هيچ وقت يادم نمي‌رود در ارتفاعات "تته" كه 48 ساعت با شهرهاي ايران فاصله داشت، «عزت الله ايزدپناه» جانباز 60 درصدي كه امروز با وضع جسم عجيبي در شهر كنارتخته زندگي مي‌كند، از من اجازه خواست كه از سنگر عراقي‌ها غذا تك بزند تا بچه‌ها چند روز ديگر بيشتر دوام بياورد.

كار ناممكني بود اما مجبور شدم به او اجازه دهم و نزديك‌هاي سحر با يك گوني پر از كنسرو عراقي برگشت. حالا كنسرو داريم ولي نان نيست، كنسروهاي عراقي كه يك بند انگشت روي آنها روغن بود. از آن روز به ايزدپناه اعلي حضرت مي‌گفتم و اين لقب رويش ماند.

حالا ايزدپناه بچه مظلوم و غريبي است كه كسي از او سراغ نمي‌گيرد و با مشكلات ناشي از صدمات جنگ در كنارتخته دست و پنجه نرم مي‌كند.

در عمليات قدس 3 در اطراف دهلران پس از بخش موليان و در ارتفاعات منطقه "چنگوله" معروف به ارتفاعات حلزوني كه اگر 50 متر دورتر مي‌رفتي، حتماً گم مي‌شدي، تعدادي از بچه‌هاي استان فارس مثل شهيد "نظيري" از تشنگي شهيد شدند و حاج "رسول قائدشرف" از بازماندگان اين عمليات است.

خبرنگار: اعزام بچه‌هاي فارس معمولاً از كجا انجام مي‌شد؟

غيب‌پرور: عمده اعزام‌هاي فارس از پايگاه‌هاي مقاومت و محلات صورت مي‌گرفت،‌ از همه شهرهاي فارس اعزام داشتيم.

خبرنگار: روحانيت استان فارس در ترغيب جوانان براي حضور در جبهه چه نقشي داشتند؟

غيب‌پرور: روحانيت استان مثل حضرات آيات سيدعلي اصغر،سيدهاشم و سيدعلي‌محمد دستغيب، حائري شيرازي و عبدالله زبرجد و ديگران همواره يا در مناطق جنگي بودند و يا در شهرها به كار ترغيب جوانان مي‌پرداختند. برخي از سخنراني‌هاي آقاي حائري آن موقع تا 100 هزار نسخه چاپ و در جبهه‌ها توزيع مي‌شد.

اولين شهيد روحاني سراسر كشور از شهر سپيدان بود. شهيد "قنوتي" كه صدام زنده زنده او را زير تانك گذاشت و راديو عراق اعلام كرد كه يك خميني كوچك را كشتيم.

مرحوم "سيدابوالحسن دستغيب" برادر شهيد دستغيب كه سن و سالي هم داشت، بارها در جنگ شركت كرد و 2 پسرش هم شهيد شد.

خبرنگار: يكي از آثار مهم شهدا، وصيت‌نامه‌هاست و ظاهراً همه شهدا وصيت‌نامه دارند. روند نگارش وصيت نامه چگونه بود؟

غيب‌پرور: وصيت‌نامه براي رزمندگان الزامي نبود اما بچه‌ها براي خود بازگشتي تصور نمي‌كردند و البته وجود وصيت‌نامه دلالت بر رشادت بچه‌ها بود. وصيت‌نامه مكنونات قلبي شهدا بود و از صميم قلب مي‌نوشتند.

خبرنگار: همه وصيت نامه ها را خود رزمندگان مي نوشتند يا مثلا پيش مي آمد كه رزمنده اي حرف دلش را بزند بعد كسي با قلم بهتر بنويسد؟

غيب پرور: نه خود رزمندگان مي نوشتند مگر اينكه كسي سواد نداشت يا كم سواد بود،در اين صورت او مي گفت رزمنده اي كه سواد داشت مي نوشت. وصيت نامه ها حرف دل بچه هاي جنگ بود.آنان كه از همه چيز خود گذشته بودند و فقط با خداي خود معامله مي كردند.

خبرنگار: شما هم وصيت‌نامه نوشتيد؟

غيب‌پرور:‌ بله، ‌من هنوز وصيت نامه‌ام را دارم. آن زمان كه ازدواج نكرده بودم، امانت به دست يكي از همرزمان سپرده بودم كه بعد از جنگ به من بازگرداندش.

خبرنگار: حالا بعد از گذشت سال ها واقعا براي بازماندگان شهدا و خانواده‌شان چه كرديد؟

غيب‌پرور: خيلي از خانواده شهدا غافل شديم. قصور خود را مي‌پذيرم. خيلي دچار غفلت شديم. منظورم معيشت خانواده شهدا نيست بلكه در انتقال فرهنگ و ايثار و شهادت ناموفق عمل كرديم، در وجوه معنوي كار غفلت كرديم.

خبرنگار: سؤال آخر! در اجلاسيه 90 سرداران و شهداي فارس چه هدفي دنبال مي‌كنيد؟

غيب‌پرور:‌ اجلاسيه شهدا اظهار ادب به ساحت بچه‌هاي شهيد است. اين اجلاسيه علي رغم حجم گسترده و متنوع و پر ترافيك برنامه‌ها، انصافاً قطره‌اي در مقابل تمام زحمات بچه‌هاي شهيد است.

اجلاسيه هيچ چيزي نيست. فقط پاسداشت و عرض ادب به ساحت شهداست. مي‌خواهيم به نسل جوان بگوئيم آدم‌هاي واقعي جامعه خود را بشناسند. كساني كه بي ادعا جنگيدند و بي‌ادعا رفتند و امروز هم غريب هستند.

ما هم جز همين قافله بوديم كه عقب مانديم. با همين شهيد اسلامي نسب كه شما از او مطلب منتشر كرديد، دست در دست هم داشتيم. از سوريه برگشته بود، به همين دليل به او "سور محمد" مي‌گفتيم! حالا هم هيچ ادعايي جز نوكري اين سيد اولاد پيغمبر ـ مقام معظم رهبري ـ نداريم. چيزي هم از دنيا مال اندوزي نكرديم جز آرزوي پيوستن به شهدا.

 گفتگو از فرزاد صدری و سعید نظری

 

نظرات بینندگان
نظرات بینندگان
سلام
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
پنجشنبه ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۱
0
ستوده توی عملیات بدر شهید شد نه والفجر هشت