از پیوستن عشایر فارس به نهضت تا تظاهرات خیابانی مردم و دستگیری و اعدام بیش از 145 نفر توسط ساواک
شیرازه- به دنبال اوج گیری مخالفت ها علیه مفاد تصویب نامه «انجمن های ایالتی و ولایتی» در سال 1341، امام خمینی(ره) طی ارسال پیام هایی به علمای شهرستان ها، از آنها خواستند تا مردم را از اهداف پنهانی رژیم آگاه کنند. در نتیجه اعلامیه های امام،در مدت زمان کوتاهی توسط مبارزین نیمه سازمان یافته در شهرستان ها توزیع شد.
در شیراز نیز، به محض دریافت بیانیه امام خمینی، ستادی متشکل از شهید دستغیب، مرحوم آیت الله بهاء الدین محلاتی، مرحوم آیت الله سید محمود علوی و مرحوم آیت الله سید محمد امام، مرحوم آیت الله سید حسین یزدی، مرحوم آیت الله حاج شیخ ابوالحسن حدائق، مرحوم آیت الله شیخ محمود شریعت و مرحوم آیت الله محمد باقر آیت اللهی(حاجی عالم) در مسجد جامع عتیق تشکیل شد.
اولین اقدام این ستاد معرفی شهید دستغیب به عنوان سخنگو بود و اولین بیانیه خود را با امضای بیش از چهل تن از علمای شیراز و سایر شهرستانهای استان فارس، در حمایت از نهضت و امام خمینی صادر کرد.
جلساتی که شبهای جمعه، توسط این ستاد در مسجد جامع برگزار میشد، نقش عمده ای در بیداری توده های مردم و بسیج افکار عمومی داشت و سخنرانی شهید دستغیب پس از مراسم دعای کمیل، در بسیاری از شهرستانهای استان فارس، قم و تهران توزیع می شد.
دهها زن و کودک در لارستان به خاک و خون غلطیدند
گزارش های به دست آمده از ساواک، نمایانگر آن است که رژیم با وحشت و نگرانی فوق العادهای روند نهضت را در شیراز تعقیب می کرد و از پیوستن عشایر مسلح به نهضت، بیمناک بود. با این وجود در سایر شهرستان های استان فارس از جمله جهرم، کازرون، داراب، ممسنی، فیروزآباد و لارستان، خیزش های مردمی به حمایت از نهضت پانزده خرداد شکل گرفت که تنها در منطقه لارستان طی حادثه خونین «صحرای باغ»، ده ها تن از کودکان، زنان، مردان و سال خوردگان عشایر این منطقه به شهادت رسیدند.
جغرافیای سیاسی استان فارس و بافت عشایری این منطقه،در نهضت پانزده خرداد حوادثی را بوجود آورد که نظیر آن در هیچیک از مناطق کشور دیده نشد. در فاصله میان تصویب لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی در تاریخ چهاردهم مهرماه سال 41 تا نوزدهم دی ماه همان سال که رفراندم لایحه ششگانه اعلام گردید، رژیم با طرح و بزرگ نمایی قتل مشکوک رئیس اصلاحات ارضی فیروزآباد فارس، دست به یک جنجال تبلیغاتی زد. ابتدا این قتل را به گردن راهزنان انداخت اما مدتی بعد، مدعی شد که این اقدام توسط عشایر ایل سرخی صورت گرفته است.
با شعله ور شدن احساسات عشایر منطقه و اقدامات شتاب زده رژیم برای سرکوبی و خلع سلاح عشای، نتایج معکوسی به همراه داشت. نفوذ آیت الله محلاتی در میان عشایر فارس و حمایت های مادی و معنوی آیت الله دستغیب، ارتباط مستحکمی میان نهضت روحانیون و عشایر فارس بوجود آورد.
در آذرماه 1341، نخستوزیر و رئیس سازمان امنیت کشور، برای بررسی اوضاع بحرانی فارس، راهی شیراز شدند. هدف از این مسافرت یافتن راه حلی برای کنترل اوضاع بود، اما به جایی نرسید.
شاه در دیماه 1341 وارد شیراز شد و با سخنان شدیداللحنی عشایر فارس را تهدید کرد و سرانجام دو ماه بعد، طی حکمی«بهرام آریانا» را به عنوان فرمانده عملیات جنوب، مامور سرکوبی قیام عشایر فارس کرد. وی با نهایت قساوت و بیرحمی به سرکوب قیام عشایر پرداخت.
تحریم رفراندم لوایح ششگانه از سوی روحانیون، مردم شیراز و سایر شهرستانهای استان به تبعیت از رهنمودهای امام خمینی، واکنش مناسبی علیه اقدامات خودکامه رژیم بود. اگرچه سیل تبلیغات برای شرکت در رفراندم، توسط جراید و رادیو محلی افکار عمومی را تسخیر کرده بود.
انعکاس حادثه فیضیه قم در شیراز
حادثه فیضیه قم، انعکاس وسیعی در شیراز و سایر شهرهای استان فارس داشت. روحانیون شیراز و برخی از شهرستان ها به عنوان اعتراض، از برپایی نماز جماعت در مساجد خودداری کردند. علی رغم مقاصد رژیم از کشتار وحشیانه طلاب علوم دینی و سرکوب و مرعوب کردن روحانیون، جامع روحانیت شیراز درسی ام فروردین سال 42 با صدور اعلامیه های، ضمن ابراز انزجار از واقعه خونین فیضیه، همدردی و پشتیبانی خود را از امام خمینی اعلام کرد.
در خردادماه 1342، مراسم سوگواری سرور آزادگان حضرت حسین بن علی(ع) در اکثر محلات و مساجد شیراز برپا بود و به رغم فشارهای نیروهای امنیتی و انتظامی، بسیاری از دستجات سینه زنی، مراسم سوگواری را مبدل به یک راهپیمایی سیاسی کرده بودند،و بنابر توصیههای امام خمینی،وعاظ و روحانیون از مظالم رژیم و خطراتی که از سوی آمریکا و اسرائیل اسلام را تهدید میکرد،سخن گفتند.شب عاشورا و مراسم باشکوهی در«مسجد نو»برپا گردید. در این مراسم جمعیت بیشماری در صحن بزرگ مسجد گرد آمدند. مردم شیراز در آن شب،علاوه بر حمل پرچم های سیاه و طبقهای عزاداری، پلاکاردهای نیز با مضامین سیاسی حمل میکردند. بعد از سخنرانی پرشور آیت الله دستغیب، جمعیت با حالت اعتراض و شعار، از مسجد خارج شدند که با مداخله نیروهای انتظامی روبه رو شدند. عده ای برای نجات جان آیت الله دستغیب از طریق بازار و کوچه های اطراف به سختی توانستند وی را به منزل برسانند.
حلقه های انسانی در اطراف منازل علمای شیراز برای حفظ جان آنان تشکیل می شود
مردم از آنجایی که نگران دستگیری و تعرض به رهبران مذهبی خود بودند، تصمیم گرفتند برای جلوگیری از هر حادثهای، شب در اطراف منزل آیت الله محلاتی و آیت الله دستغیب تجمع کنند. با این وجود، مامورین شبانه به منزل آیت الله محلاتی هجوم بردند و چون در آنجا با مقاومت چندانی روبه رو نشدند، ایشان را بازداشت کرده، به همراه عدهای از روحانیون، شبانه با هواپیما به تهران و زندان اعزام کردند.
در اطراف منزل آیت الله دستغیب، جمعیت زیادی کوچه های اطراف را فرش کردند و عدهای نیز در درون خانه برای محافظت از ایشان گرد هم آمدند. با یورش مامورین مسلح، جمعیت مقاومت کردند و در نتیجه عدهای مجروح و مصدوم شدند. با این وجود آنها تلاش کردند آیت الله دستغیب را از منزل خارج کنند. ولی یاران آیت الله دستغیب توانستند جان وی را از مهلکه نجات دهند.
صبح روز شانزدهم خرداد، مردم به دعوت آیت الله دستغیب و محلاتی، بازار و مغازه ها را تعطیل کردند و برغم اعلام حکومت نظامی، در مسجد نو تجمع کردند اما به زودی دریافتند که روحانیون و رهبران نهضت را در شیراز شبانه دستگیر کرده اند. خبر یورش به منزل روحانیون و دستگیری آنها بر خشم مردم افزود.
مردم بدون برنامه از قبل طراحی شده، دسته دسته از مسجد خارج شدند و به عنوان اعتراض، با سر دادن شعارهایی در حمایت از امام خمینی و ابراز انزجار نسبت به رژیم، دست به راهپیمایی زدند. دستگیری عناصر فعال نهضت و فقدان رهبری، از جمله عواملی بودند که دست عمال رژیم را برای برهم زدن اوضاع هموار کرد.
تظاهرکنندگان تا ساعتی از ظهر به مقاومت پرداختند، اما با یورش نیروهای نظامی تیراندازی و ایجاد رعب و وحشت، رفته رفته پراکنده شدند. مامورین انتظامی تعداد زیادی از تظاهرکنندگان را که مجروح و مصدوم بودند، به درون ماشین های ارتشی پرتاب کردند و همراه با دستگیر شدگان از صحنه خارج کردند و متعاقب آن نیروهای امنیتی اقدام به دستگیری عناصر فعال و انقلابی نمودند.
145 نفر دستگیر و اعدام می شوند
بنا به گزارشهای مندرج در جراید، تعداد دستگیرشدگان واقعه 16 خرداد شیراز 145 نفر بود که هر روز بر این تعداد افزوده می شد. دستگیرشدگان در دادگاه جناحی فرمانداری نظامی شیراز، محاکمه و عده ای به زندانهای طویل المدت و اعدام محکوم شدند.
رژیم با به شهادت رساندن، دستگیری و محاکمه مردم شیراز و با ایجاد جوّ رعب و وحشت با به دار آویختن عدهای از سران عشایر در خیابانهای شیراز، کوشید تا قیام مردم شیراز و استان فارس را در حمایت از نهضت امام خمینی سرکوب کند؛ اما هرگز نتوانست امواج خروشان نهضت حق جویان را برای همیشه در پشت خفقان خود پنهان سازد. قیام پانزده خرداد همچون آتشی پنهان 14 سال بعد، اولین جرقه های انقلاب را در سال 1356 شعله ور ساخت.
انتهای پیام/523/2