کد خبر: ۴۰۴۷۹
تاریخ انتشار: ۰۹:۰۵ - ۰۵ تير ۱۳۹۲
احزاب و جنبش دانشجویی؛

دانشجوی سیاسی آزاد باید گردد!

گاها گفته می شود، حضور ما در احزاب و گروه های سیاسی، جدای از فعالیت های دانشجویی ما است، که این نوعی خودفریبی است. چرا که جنبش دانشجویی باید فارغ از هرگونه تمایلات حزبی و سیاسی فریاد عدالت و مطالبه خود را براساس نیازهای اصلی جامعه و نه موضوعات حاشیه ای گروه های سیاسی و احزاب بزند.
شیرازه - علیرضا فقیر؛ ورود و حضور در فعالیت های دانشجویی، بخصوص در حوزه سیاسی بدلیل عدم سطحی نگری ها و تصمیم گیری های مبتنی بر احساسات، گاها دچار آسیب ها و انحرافاتی می شود که اگر به موقع و دقیق وارد عمل نشوند، خسارت های جبران ناپذیر و انحرافاتی در تاریخ تشکل های دانشجویی را موجب می شود.

دانشجوی سیاسی از دست اشراف و احزاب و گروه های سیاسی آزاد باید گردد. اما "تحرک سیاسی در دانشگاه، واجب و لازم است. اصلا نباید از آن اجتناب کرد و نبایستی از آن ترسید، ونبایستی اجازه داد که خاموش بشود."(1)

لذا حضور فعالانه جنبش دانشجویی در عرصه سیاست ضرورتی غیرقابل انکار می باشد. اما نکته قابل توجه و تامل در این عرصه، قرائت ها و برداشت های مختلف از مفهوم "دانشجوی سیاسی" است که باعث انحرافات و آسیب هایی بر تشکل های دانشجویی می شود.

"دانشجوها بايد سياسي بشوند؛ يعني فهم سياسي پيدا كنند. فهم سياسي غير از سياسي كاري و سياسي بازي است، غير از دستخوش جريان هاي سياسي شدن است. اتفاقا فهم سياسي باعث مي شود آدم دستخوش جريان هاي سياسي نشود...من هميشه روي اين حرفم تكيه مي كنم كه دانشگاه بايد سياسي باشد تا فريب نخورد و وسيله اي براي كساني نشود كه مي خواهند سر به تن نظام نباشد."(2)

"مطالب را از بالا سر خطوط سیاسی و جناح بازی ها دیدن، همان چیزی است که من از دانشجوی بسیجی توقع دارم."(3)

"یکی دیگر از آفات،(جنبش دانشجویی) به دام احزاب و گروه ها افتادن است؛ که این را قبلا هم گفتم. مواظب باشید؛ اختاپوس خطرناک احزاب و گروه های مختلف به سراغتان نیاید و شما را به دام نیندازد."(4)

متاسفانه در فضای جنبش دانشجویی مشاهده می شود برخی از تشکل های دانشجویی با برداشت غلط از مفهوم "دانشجوی سیاسی" دقیقا مورد خطاب نقد امام خامنه ای قرار می گیرند. چرا که با ورود آشکار یا پنهان خود به احزاب سیاسی _هرچند احزابی با برچسب ولایتمداری_ خواسته یا ناخواسته بازیچه جریان های سیاسی می شوند. مسلما این آفت با استقرار دولت جدید و کنش و واکنش های احزاب و گروه های سیاسی که همیشه سعی دارند تشکل های دانشجویی را به عنوان پایگاهی به ظاهرمستقل برای منافع خود حفظ کنند، بیش از پیش خواهد شد. در این میان تفاوتی بین گروه های سیاسی اصولگرا و اصلاح طلب و به تبع آنها تشکل های همسو با آنها نخواهد بود، چرا که آنها با ایجاد موج های کاذب سیاسی تلاش دارند تشکل ها یا به عنوان بلندگوی آنها عمل کنند یا موضوعات صرفا سیاسی آنها را در صدر اولویت های خود قرار بدهند.

در این زمان است که آرمان خواهی و عدالت خواهی در منافع احزاب سیاسی مرتبط با تشکل دانشجویی خلاصه می شود. فریاد های عدالت تشکل دانشجویی، تبدیل به بلندگوی سیاسی احزاب می شود. این امر باعث می شود تا احزاب و سیاستمداران از دانشجویان به عنوان ابزاری در جهت منافع حزبی خود استفاده کنند.

گاها گفته می شود، حضور ما در احزاب و گروه های سیاسی، جدای از فعالیت های دانشجویی ما است، که این نوعی خودفریبی است. چرا که جنبش دانشجویی باید فارغ از هرگونه تمایلات حزبی و سیاسی فریاد عدالت و مطالبه خود را براساس نیازهای اصلی جامعه و نه موضوعات حاشیه ای گروه های سیاسی و احزاب بزند. امری که متاسفانه در برخی از تشکل ها و نشریات دانشجویی دانشگاه های شیراز با توجیه های گوناگون مشاهده می شود. جاییکه تشکل یا نشریه دانشجویی محلی برای تاخت و تاز سیاسیون و یا تبلیغ گروه ها و افراد سیاسی می شود و یا در سطح نازل تر همان خواست دوم گروه های سیاسی اتفاق می افتد که موضوعات صرفا سیاسی و به اصطلاح جنجالی به عنوان اولویت کاری آنها مطرح می شود.

محل اخذ تحلیل ها و نتیجتا مطالبات جنبش مستقل دانشجویی نباید گروه های سیاسی، نهادهای امنیتی و رسانه های خبری باشند؛ بلکه دانشجویان باید با تعمق در اسلام ناب مبتنی بر نیازهای واقعی کشور و مردم و براساس منویات صریح امام خامنه ای(روحی له الفداه) مسائل را تحلیل و مطالبات آرمانی خود را براساس آن شکل بدهد.

اما از سوی دیگر برخی از تشکل های دانشجویی نیز، به اسم حمایت از دولت _ هرچند دولتی پاک_ وارد بدنه دولت شده، و از وظیفه خود یعنی نقد و مطالبه از مسئولین باز می مانند. مسلم است ورود به بدنه دولت، آن هم توسط تشکل های دانشجویی، استقلال را از آن ها خواهد گرفت. و دیگر این تشکل و دانشجو بجای مطالبه از مسئولین دولتی، به توجیه اشتباهات دولت خواهد پرداخت و بجای فریادزدن آرمان ها، دچار محافظه کاری های مذموم می شود. و دیگر نخواهد توانست آنگونه که باید مطالبه خود را از مسئولین انجام بدهد، چرا که او دیگر وابسته و وامدار آن مسئولین شده است. در اینجاست که این تشکل های دانشجویی بجای اینکه به رسالت خود یعنی "تصمیم سازی" بپردازند، به حوزه ی انحرافی تصمیم گیری وارد می شوند.

در نهایت باید گفت همانقدر که حزبی شدن وسیاسی شدن تشکل های دانشجویی اشتباه است، که دولتی شدن و ورود به بدنه دولت و این انحرافاتی است که جنبش دانشجویی را از رسالت خود باز می دارد.

تشکل های دانشجویی که کار ویژه مخصوص و منحصربفرد خود را دارند، باید براساس نگاهی آرمانگرایانه با رصداصلی ترین موضوعات کشور و تعمیق در آنها بدون پرداختن به حواشی و موضع انفعال ضمن حمایت از دولت جمهوری اسلامی مطالبات آرمانی خود را بدون سرسوزنی عقب نشینی از مسئولین دولت انجام بدهند.

نهایتا اینکه جنبش دانشجویی باید با بصیرت، و به دور از محافظه کاری های مرسوم، وامدار هیچ حزب، گروه و دولتی نشوند و با تاسی به بیانات امام خامنه ای(روحی له الفداه) در عرصه سیاست حضور هوشمندانه و فعالانه داشته باشد و فریادهای عدالت خود را تنها برای آرمان های انقلاب اسلامی بزنند.

1. بیانات امام خامنه ای 6/12/1376

2. بیانات امام خامنه ای 27/6/1378

3. بیانات امام خامنه ای 14/7/1377

4. بیانات امام خامنه ای 1/9/1378

نظرات بینندگان