کد خبر: ۴۱۰۲۰
تاریخ انتشار: ۰۷:۴۴ - ۱۸ تير ۱۳۹۲

ما بی طرفیم؛ حجابشان به خودشان مربوط است!

از بس از حجاب نوشتیم دهنمان کف کرد، جامعه ای بی تفاوت، قصد نوشتن مطلبی را نداشتم اما شرایط موجود بسیار دردناک تر از این حرفهاست که بیایم و آسوده خاطر بنشینیم و بگوییم همه چی آرومه!
شیرازه- گفتم سرت رو بنداز پایین و زندگیتو بکن، به هیچ چیز و هیچ کس فکر نکن، ما بی طرفیم، کار به کسی نداریم...
گفت زیارت عاشورا را خوانده ای... دو دسته جمله دارد، یا سلام است یا لعن، جامعه هم دو دسته جمله دارد یا سلام یا لعن، جامعه هم دو دسته دارد: مورد سلام اهل بیت (ع) و مورد لعنشان، عاقبت هم دو دسته می شود بهشت و جهنم، وسط هم ندارد...

گفتم: حتی بی طرف ها!؟

گفت: در زیارت عاشورا جوابت هست: و شایعت و بایعت و تابعت علی قتله. امام صادق آن بی طرف ها(!) را هم لعن کرده. البته زیاد هم بی طرف نبودند هر که در لشکر حسین (ع) نباشد در محفل شراب باشد یا محراب نمازT یزیدی است!

گفتم: زمان عوض شده؛ موقعیت فرق کرده.

گفت: باز زیارت عاشورا جوابت را داده: و آخر تابع له علی ذلک؛ تا آخر زمان هر کسی مثل اینها باشد لعن شده. قرار نیست فامیلش یزید باشد!

و باز گفت: کل یوم عاشورا، در هر زمان کربلای حسینی به قتلگاه می رود. کاروان حرکت کرده، هر انسانی به کربلای خودش میرود. باید تکلیفش را با خودش روشن کند، حسینی است یا یزیدی. گفتم یعنی چه؟

نیش خندی زد و گفت: جامعه ات را نگاه کن اگر صف حسین(ع) را پیدا نکردی به مرگ جاهلیت مردی!
کافر مردی! برو خودت را در نمازت، امر به معروف، حساسیت به مال حرام، تربیت فرزندحسینی، حجاب زنان خانواده بسنج.
دارد دیرم می شود بچه ها منتظرند.
این را گفت و سوار اتوبوس شد برای جبهه. و دیگر ندیدمش!
اوایل جنگ بود.
بیست و شش سال از آن بحث دو نفره می گذرد... کم مونده برم ثبت احوال، اسمم را از حمید به یزید تغییر بدم!
امروز وظیفه چیست؟!
امام کیست؟ من شاهد به قتلگاه رفتن چند فرهنگ حسینی بوده و سکوت کرده ام؟
پاهایم هنوز می لرزد... می ترسم به مرگ جاهلیت بمیرم، هیچ کاری نکرده ام...
امام حسین (ع) هنوز توبه حر را می پذیرد؟! شاید "کل یوم عاشورا" برایم نامه می نویسد امام من کورم!
من دوباره به کربلای خودم می روم اما این بار...
از بس از حجاب نوشتیم دهنمان کف کرد، جامعه ای بی تفاوت، قصد نوشتن مطلبی را نداشتم اما شرایط موجود بسیار دردناک تر از این حرفهاست که بیایم و آسوده خاطر بنشینیم و بگوییم همه چی آرومه!
نوار ترانه هایی که در نیمه شعبان گوش های همه ی ما را در شهر نوازش می داد و حیف که کسی به امر به معروفی بسنده عمل نکردیم که اینگونه دل امام زمانمان را خشنود کنیم.
از وضعیت حجاب در بازارهای شهرمان که دیگر هیچ نباید گفت، خسته شدیم ولی باز زیارت عاشورا را که می خوانم به دو دسته می رسم سلام و لعن...
راستی یک سوال دارم: این ها که اینگونه به خیابان ها می آیند، آیا چیزی برای محارمشان نگه داشته اند؟!
کناره گیری و خستگی من، من را به دامنه ی بی تفاوت ها و لعن الله شمرا می کشد.
با خود فکر کرده ایم چرا در جماعت بی طرف ها قرار گرفته ایم و حتی حاظر به یک تذکر، که ترنم آن دامان همه ی مردم را می گیرد تا به حال اکتفا نکرده ایم.
۲1 تیرماه روز حجاب و عفاف است؛ من به شما عزیز دل می گویم، کار فرهنگی می خواهد حجاب. ولی جمع کردن این مانکن های هرزه که نمی دانم کدامین سبک زندگی را روانه خانه هایمان می کند، کار فرهنگی لازم ندارد!
یک تذکر به آن آقای فروشنده که شاید دوست و آشنای ما هم باشد، وظیفه را از دوش ما ساقط می کند و دیگر در دامنه ی بی تفاوت ها قرار نمی گیریم. مورد لعنت امام جعفر صادق(ع)
۲1 تیر در روز حجاب و عفاف هم قلم بدست می گیرم و باز اشک قلم را روانه ی صفحه ی وبسایت می کنم.
اما خواهشمندم، بسیجیان، رزمندگان، مردم عزیز، هیئت امنا بازار و همه ی انسان هایی که در این شهر زندگی می کنند بیایید همگی مورد سلام اهل بیت قرار گیریم. روز حجاب و عفاف بهانه ی خوبی است برای شروع، بسم ا...
و روزی نشود که همگی وجدانمان را به محاکمه ببریم و مجبور شویم، صف بکشیم و از ثبت احوال بخواهیم ناممان را از حمید به یزید تبدیل کند.
چرا اینگونه شاهد به قتلگاه رفتن فرهنگ حسینی هستیم؟
هر که در لشکر حسین (ع) نباشد در محفل شراب باشد یا محراب نماز فرقی ندارد، یزیدی است!
نویسنده :
امین دلخسته
نظرات بینندگان