کد خبر: ۴۱۶۴۴
تعداد نظرات: ۸ نظر
تاریخ انتشار: ۱۱:۳۳ - ۳۱ تير ۱۳۹۲
جواد آریایی فر قاری ممتاز شیرازی:

شیراز این روزها بوی قرآن نمی دهد

ما در استان فارس چیزی به عنوان جامعه قرانی نداریم، یک دلیل آن اختلافاتی است که بین قرآنی هاست، افراد قرآنی در فارس با هم اتحاد ندارند، این قاری دیگری را تکفیر می کند، این استاد دیگری را قبول ندارد؛ الان حدود 8 سال است که ما تلاش کردیم بتوانیم اینها رو جمع کنیم ولی نتوانستیم.
شیرازه- امروز ما بيش از آنكه به مسابقات، تلاوتها و حفظ قرآن كريم نياز داشته باشيم، محتاج فهم دقيق مفاهيم قرآن و سپس عمل به آيات نوراني كتاب منير الهي هستيم. آمارسازي هاي رايج و توجه به سطوح ظاهري مفاهيم ارزشي، ديگر نسل جوان و تشنه انقلاب را راضي نمي كند. زيرا، دشمنان ما نيز همه توان فرهنگي و تبليغي خويش را معطوف به آن كرده اند كه مادر همين سطح باقي بمانيم! شیرازه در ماه نزول قرآن به سراغ جوانی رفته است که از سه سالگی با کتاب وحی مانوس بوده و در اوج جوانی در پرتو قرآن صاحب یک زندگی قرآنی شده است.

وی خود را این طور معرفی می کند.

جواد آریایی فر هستم متولد 1359 در شهر مقدس مشهد، ساکن شیراز و مسئول دارالقرآن سازمان تبلیغات اسلامی استان فارس.

«آقا جواد» در پاسخ به سوال خبرنگارما که از او پرسید، «قرائت قرآن را از کجا و جه زمانی شروع کردی» گفت: چون مادرم معلم قرآن بود، از بچگی به همراه ایشان در جلسات مختلف شرکت میکردم و تقریبا از 3 سالگی قرآن رو یاد گرفتم تا دوران راهنمایی و از ابتدای دوران دبیرستان بصورت حرفه ای آموزش قرآن رو در رشته قرائت شروع کردم  و در زمان دانشجویی هم قرائت قرآن و هم دوره های تربیت معلم و دوره های مرتبط مثل تربیت داور، تربیت ممتحن و ... را گذراندم.

 «جواد آریایی فر» درباره اینکه تاکنون «چند رتبه استانی و کشوری کسب کرده است» به خبرنگار شیرازه می گوید: در مسابقات ویژه فرزندان نیروهای مسلح رتبه اول کشور در رشته قرائت، در مسابقات ویژه فرزندان کارکنان نیروی هوایی ارتش رتبه اول کشور در رشته قرائت، در مسابقات حفظ 3 جزء مقام اول را کسب کرده ام. وی ادامه می دهد؛ من هم در دانشگاه آزاد درس خواندم و هم پیام نور، در مسابقات منطقه ای دانشگاه آزاد رتبه دوم و در مسابقات دانشگاه های پیام نور سال 91 رتبه اول استان را نیز به دست آوردم و مسابقات کشوری هم همزمان شد با سفر کربلا که توفیق نشد در این مسابقات حضور داشته باشم. در مسابقات قرآنی تسنیم سال 91 که مربوط به نهادهای فرهنگی استان هم در رشته قرائت مقام اول را کسب کردم و در مسابقات اداره اوقاف هم مقامه های دوم و سوم استان را به دست آوردم.

وی درباره چرایی انتخاب قرآن به خبرنگار ما این طور پاسخ داد: چون از بچگی با قرآن بزرگ شدم، در این راه قرار گرفتم و ضمنا چیزی هم بهتر از قرآن پیدا نکردم.

تا قاری قرآن نباشی مزه آن را نمی چشی!

آریایی فر از تأثیر قرآن بر زندگی خود می گوید و این طور ادامه می دهد: خیلی ها تأثیر قرائت قرآن را جایگاهی برایش تعریف نمی کنند، ولی تا قاری قرآن نباشی، مزه قاری بودن را نمی چشی و چیزی قابل توصیف نیست، اما بصورت شاخص خودم را با کسانی که با قرآن سر و کار دارند مقایسه نمی کنم و خودم را با افرادی که با قرآن سر و کار ندارند مقایسه می کنم، می بینم که در خیلی زمینه ها از آنها جلوتر هستم. مثلا از این بیماری های افسردگی و ناامیدی در من وجود ندارد و در خیلی از کارها به برکت وجود قرآن موفق بودم و صد در صد دلیلش را قرآن میدانم.

ممکن بود از جاهای دیگر سر در بیاورم، قرآن نگذاشت

خیلی جاها نور قرآن نجاتم داده و در خیلی مسیرها کمکم کرده، از بچگی تا الان خیلی جاهای دیگر می توانستم باشم و به راه های مختلفی کشیده بشوم و همه زمینه ای هم فراهم بود، اما قرآن کمک کرد و الحمدلله شغل بنده هم در راستای قرآن هست و چیزی که خیلی ها شاید آرزویش را داشته باشند، حشر و نشر با قرآن است که خدا به بنده عطا کرده. قرآن را مدیون خودم نمیدانم و شعار نمی دهم. تا انجایی که بتوانم در زندگیم از آن تاثیر می گیرم و هدف اصلی هم همین است، قرآن آمده تا ما در زندگی مان از آن استفاده کنیم نه اینکه فقط از رویش بخوانیم و وقت سفر از زیرش رد بشویم.

در زندگی اجتماعی هم الحمدلله احترام و جایگاهی که قرآن به ما داده نسبت به کسانی که سر و کاری با قرآن ندارند، جایگاه بسیار خوب و ارزشمندی است؛ مردم و مسئولین یک دید بسیار خوبی به قاری قران دارند، یک وقتی شما به یک جلسه ای می روید که جلسه گناه است؛ حالا گناه به هر شکلی، زمانی که شما ورود می کنید و می بینید که بساط برچیده می شود و طرف خودش را جمع و جور می کند و یک وقت هم هست می بینید رفتن شما هیچ تاثیری نمی گذارد و اونا کار خودشون رو ادامه می دهند؛ دو نتیجه می شود از این گرفت: نتیجه اول اینکه نور قرآن آنقدر روی شما تاثیر گذاشته که بدون اینکه شما کلامی حرف بزنی، این هیبت و احساس رو در طرف مقابل به وجود می آوردکه خودش رو جمع و جور می کنه ، ولی خیلی ها هم هستند که با قرآن هستند، اما نمی تونند این تاثیر رو روی مردم بگذارند و لذا بارها که در مجالس مختلف دعوت می شیم برای تلاوت قرآن، به خودم نهیب می زنم که این احترامی که برات قائل هستند، بخاطر شخصیت خودت نیست بلکه به واسطه قرآن است؛ وقتی مثلا یک شخصیتی مثل رئیس جمهور یا وزیر در مراسمی، می بینید قاری قران جایش بالاترین جای مجلس هست، وقتی یک مدیرکل وارد می شود شاید وزیر از جایش بلند نشود ولی احترامی که برای یه قاری قرآن میگذارند، اینها همه بخاطر عظمت قرآن است، نه شخص قاری؛ پس ما اگر جایگاهی در اجتماع داریم به برکت قرآن است و الا خودمون چیزی نداریم.

مرتبطین با قرآن سه دسته اند

«آقا جواد» ارتباط افراد با قرآن را به سه دسته تقسیم می کند. «دسته اول» افرادی که قرآن خوانند: مثل خیلی از قاریان قرآن و مردم که قرآن را فقط می خوانند و مثلا ماه رمضان تا ماه رمضان یک ختم قران بخاطر ثوابش انجام میدهند.

«دسته دوم» افرادی که قرآن دانند: خیلی از اساتید دانشگاه که تفسیر قرآن را می دانند، محکمات و متشابهات را می دانند، ولی در حد دانستن است و اگر از این دسته و دسته اول بپرسید، قرآن چه تاثیری در زندگی شما داشته، شعار می دهند و به واقع وقتی در زندگیشان وارد می شوی، می بینی قرآن هیچ جایگاهی بصورت عملی ندارد.

«دسته سوم» افرادی که قرآنی اند: یعنی کسانی که با قران زندگی میکنند و همیشه آرزومان بوده که جزء این دسته باشیم و حرف و عملمان با قرآن یکی باشد، چون کسانی که با قرآن حشر و نشر دارند مردم یک حساب دیگری روی آنها باز میکنند.نمی گویم الگو می  شوند، چون متاسفانه الگو برداری ایرانی ها خیلی اشتباهه، یک وقتی یک روحانی یا یک آدم شخصی را به عنوان الگو قرار می دهیم، در صورتی که الگو رو قرآن برای ما معرفی کرده: "اطیعوالله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم" الگوی ما طبق قرآن، حضرت رسول(ص) و همان 14 معصوم می باشند و حتی یک مرجع تقلید را نمی توانیم الگو قرار دهیم، چون انسانی ممکن الخطاست و شاید در مسیری اشتباه برود، ولی در مسیر تقلید ما از نظرات ایشان بهره می گیریم ولی الگوی ما نمی شوند، پس ما هم نمی خواهیم الگو باشیم، ولی اگر من قاری هم اشتباه کنم، مردم به پای قرآن می گذارن و پای شخص آریایی فر نمی گذارند، ولی به این رسیدم حالا که در این راه قدم گذاشتم خدا خودش راه را به ما نشان میدهد.

تلاوت در محضر رهبر انقلاب زیباترین خاطره عمر من است

وی با اصرار خبرنگار شیرازه یک خاطرات زیبای قرآنی هم تعریف می کند.

«آریایی فر» می گوید: یکی از آرزوهای از زمان دبیرستان تا دوران دانشجویی ام این بود که در محضر رهبری قران تلاوت کنم، ولی هیچوقت نمی شد و حتی به این عشق در مسابقات شرکت می کردم که بتوانم در مرحله نهایی جلو حضرت آقا قرآن تلاوت کنم. تا اینکه سال 87 آقا تشریف آوردند به شیراز، همان سال من در مسابقات دانشجویی منطقه، نفر اول استان فارس شدم و این توفیق نصیبم شد که انتخاب شدم و در دیدار با رهبر معظم انقلاب، قرآن تلاوت کنم و در زندگیم شیرین تر از آن لحظه که حضرت آقا به من نگاه کردند و لبخند زدند، سراغ ندارم و قابل وصف نیست.



وی درباره درآمد یک قاری قرآن به شیرازه این طور پاسخ داد: اگر با توجه به ان دسته بندی که کردیم، بررسی کنیم، کسی که قرآن خوان است، مثل خیلی از قاری های الان نرخ تعیین می کنند، وقتی بهش زنگ می زنی میگی بیا فلان مجلس برا تلاوت قرآن، می پرسد: چقدر میدی تا بیام؟ راه ارتزاقشان از قرآن است.

دسته دوم به واسطه تدریس قرآن و به نیت قضیه مالی دارند به این قضیه نگاه می کنند.

دسته سوم اینجور نیست و واقعا به خاطر خود قرآن فعالیت می کنند و اگر چیزی هم هدیه می گیرند، نمک سفره اش هست.

قرآن برای برخی ها نون دونی شده!

برای این دسته مبلغ قابل توجهی نیست، البته اگه جزء دسته اول و دوم باشی مبلغ قابل توجهی است، برای بعضی ها نون دونی خوبی شده! مثل برخی مداحان.

این دسته از مداحان بدعت بدی را بین قاری ها گذاشتند و متاسفانه آنها هم دارند به این سمت میروند. اگر اینطور نگاه کنیم اون دسته مثلا بخواهد برای هر بار تلاوت 50 هزار تومان بگیرد شاید در طول یک ماه حدود یک میلیون تومان درآمد داشته باشه. اما در کل نگاه کنیم بچه های قرانی راه ارتزاقشان از قرآن نیست و معمولا خودشان شاغل اند و اگر جایی هم دعوتشان کنند، برای تلاوت می روند.

قاری مصری را به هتل بردند گفت: اینجا کجاست مرا آوردید؟

خود بنده هم همینطور هستم. ولی کسانی هم هستند که شغلشان تلاوت است مثل قاریان مصری؛ مثلا وقتی یک قاری مثل «نعینع» را به شیراز می آورند و برای اقامت به هتل هما می برند، میگوید اینجا چیه که منو آوردین؟! و نرخ های زیادی برای یک شب تلاوت مثل شبی 1000 دلار تعیین می کنند و متاسفانه قاریان ایرانی هم دارند به این سمت میروند. باید تلاش کرد جلوی این فرهنگ گرفته شود.

یک بار با یک قاری بین المللی تماس گرفتم و دعوت کردم برای برنامه ای و به من گفت، چقدر میدی؟ به این جمله خیلی حساسم و یک سوال ازش پرسیدم. بهش گفتم: مگر شما برای یاد گرفتن قرآن چقدر هزینه کردید که حالا دارید اینجور از مردم مطالبه می کنید؟

زمانی یکی مهندس شده و کلی هزینه کرده تا به اینجا رسیده است. ولی یک قاری قرآن مگر چقدر هزینه کرده که قران را یاد گرفته؟ درست است که کار سختی است ولی جمعا سی دی ها و نوارهایی که خریدیم بیش از صدهزار تومان نمی شود.

بخاطر بی توجهی گاهی اوقات هزینه آژانس را هم از جیب باید داد

از طرفی هم نباید از قاری قران سوء استفاده بشود، من که متولی فرهنگی و امور قرآنی هستم باید قاری را تکریم کنم، اگر قاری چیزی نمی گوید نباید ازش سوء استفاده کنم، بعضی وقتها به بنده میگویند با آژانس بیا اون طرف شهر برای تلاوت قرآن در یک مجلس و همه هزینه و حتی ایاب و ذهاب رو هم حساب می کنیم، ولی در عمل آن چه اتفاق می افتد این است که هزینه آژانس را هم باید از جیب بدهم!

وی درباره تعداد دارالقران ها و تعداد قاریان شهر شیراز به خبرنگار شیرازه می گوید: در شیراز 16 موسسه قرآنی تحت نطر سازمان تبلیغات اسلامی داریم، 4 خانه قرآنی روستایی داریم که در روستاهای توابع شیراز مستقر هستند و موسسات دیگری هم هستند که از اداره ارشاد مجوز دارند. البته حدود 50 پایگاه و هیئت قرآنی هم داریم که ثبت شده اند.

در فارس جامعه قرآنی نداریم!
ما در استان فارس چیزی به عنوان جامعه قرآنی نداریم، یک دلیل آن اختلافاتی است که بین اهالی قرآن است. افراد قرآنی در فارس با هم اتحاد ندارند، این قاری دیگری را تکفیر می کند، آن استاد دیگری را قبول ندارد؛ الان حدود 8 سال است که ما تلاش کردیم بتوانیم این وضعیت را جمع کنیم ولی نتوانستیم. مثلا در راهپیمایی سال گذشته که علیه توهین به ساحت حضرت رسول(ص) در شیراز برگزار شد، یک پلاکارد از طرف جامعه قرآنی شیراز وجود نداشت. حتی به همان مناسبت جلسه ای با کمک چند تن از دوستان در حرم حضرت سیدعلاالدین حسین(ع) با عنوان محفل انس با قرآن برپا شد، ولی حداکثر 200 نفر در جلسه شرکت کردند که خیلی از آنها از زائران حرم مطهر بودند و یکی از دلایلش برمی گردد به مشوش بودن وضعیت قرآنی استان، چون همه برای خودشان کار میکنند. مثلا، آموزش و پرورش، ارشاد، سپاه، دفتر امام جمعه، استانداری و ما که سازمان تبلیغات هستیم، هر کدام برای خودمان کار می کنیم و کار متحد و هماهنگ انجام نمی شود.
تازه بعد از یک سال در شورای توسعه فرهنگ قرانی بعد از مصوب شدن منشور، در استان ها ابلاغ شده ولی هنوز نتوانسته اند یک جمع متحد، تشکیل بدهند.

ما پیشنهاد دادیم تا یک مجمع قرآنی تشکیل بشود و همه موسسات و افراد قرآنی زیر یک پرچم مردمی جمع شوند تا بتوانیم با اتحاد کار کنیم.

جواد آریایی فر فضای شهر شیراز را اصلا قرآنی نمی داند و می گوید: الان بحثی که هست که می گویند، شیراز را به عنوان قطب قرآنی در کشور مطرح کنیم؛ چون خودم عضو شورا هستم، عرض می کنم وقتی پیشینه شیراز را بررسی می کنیم، اگر در بحث ادبیات وارد بشویم، می بینیم حافظ در دنیای اسلام و غیراسلام شاخص و حافظ قران است و همان طور که در اشعارش می گوید، «هرچه کردم همه از دولت قران کردم»

بزرگترین مفسر قرآن ملاصدرا متعلق به شیراز است، ابن سیبویه همچنین و خیلی از مراجع و بزرگان جهان اسلام و کشور که اهل شیراز بودند و حالا هیچ اثری از آنها نمانده است.

این روزها شیراز بوی قرآن نمی دهد

این روزها اگر در شیراز قدم بزنیم هیچ بویی از قرآن استشمام نمی کنیم، وضعیت ظاهری مردم را که می بینیم به این مسئله پی می بریم، چون اگر حجاب نبود، عفاف هم نیست، شرف هم نیست و زندگی قرانی هم نیست و به تبع آمار طلاق و فساد هم هر روز بیشتر می شود و هیچ کسی نیست، کوچکترین تذکری بدهد و حتی جرات تذکر دادن وجود ندارد و متاسفانه روی حساس ترین نقطه قران که همان عفاف و حجاب است دست گذاشته اند؛ با این وضع موجود هیچ آرامش قرانی در شیراز وجود ندارد، ولی در شهرهای کوچکتر مثل قم حداقل یک آرامش قرآنی حس می شود.

قرآن یعنی آرامش، یعنی امنیت و آسایش و همه چیز در پرتو قرآن و زندگی قرآنی است و اگر این امنیت و آرامش قرآنی وجود نداشته باشد، یعنی قران بر زندگی مردم حاکم نیست.

داشتن 10 میلیون حافظ قرآنی با بخشنامه نمی شود

وی در پاسخ به این سوال خبرنگار شیرازه که از او پرسید، چه زمانی به تحقق خواسته رهبری جهت تربیت 10 میلیون حافظ قرآن در کشور خواهیم رسید، این طور جواب داد: من بررسی کردم، فرمایشات حضرت آقا و واکنش مسئولین را و دیدم متاسفانه همه صحبت های ایشان را به صورت بازاری تفسیر می کنند، مثلا حضرت آقا می گویند، 10 میلیون حافظ قران، فورا می آیند بخشنامه می کنند و توجه نمی کنند که پشت این فرموده حضرت آقا یک تفکری وجود دارد و آقا بی حساب نمی گویند 10 میلیون. باید برنامه ریزی بشود، حداقل 2 سال کار کارشناسی بشود، ببینیم چرا حافظ قرآن؟

الان اگر کسی بخواهد حافظ کل قران بشود، حداقل باید بطور تمام وقت 3 سال وقت لازم است. حالا طرف وقت گذاشت و حافظ قران شد که چی؟ فقط برود و در مسابقات قران شرکت کند و در محافل قران تلاوت کند؟ باید دید وقتی حضرت آقا می گویند باید حافظ قران داشته باشیم، یعنی چی؟ باید دید وجود حافظ قران چه ضرورتی در جامعه ما دارد؟ هزار دلیل می توان برایش آورد. یکی اینکه امام صادق(ع) می فرمایند: "وقتی جوان مومن قرآن تلاوت میکند، قران با پوست و گوشت و خونش امیخته می شود" پس این جوان دیگر فساد درونش نفوذ نمی کند و شیطان نمی تواند روی این شخص خیلی تاثیرگذار باشد. وقتی جامعه ما این افراد را داشته باشد، بیمه است و مطمئنا منظور حضرت آقا حافظ کل نبوده، شاید فردی یک جزء حفظ باشد و امیدواریم مسئولین به این مسئله برسند که اول ضرورت حفظ قران را تبیین کنند و بعد آیین نامه و بخشنامه صادر کنند.

وی چگونگی رسیدن از آهنگ قرآن به فرهنگ قرآن را به شیرازه این طور توضیح می دهد: حضرت رسول (ص) می فرمایند: قرآن را به صوت و لحن عرب بخوانبد و مکررا هم بر آن تاکید داشتند. در جایی دیگر می فرمایند: کُلُّ شَیٍ حِلیَه وَ حِلیَهُ القُرآنِ صُوتُ الحَسُن یعنی برای هرچیزی زینتی است و زینت قرآن صوت نکوست. شما وقتی آشنا می شوید با علم موسیقی قران، می بینید این علم موسیقی قرآن فراتر از علم موسیقی رایج در همه جاست؛ شما بهترین موسیقی های رایج را حداکثر یک ساعت می توایند گوش کنید، ولی موسیقی قرآن را ساعت ها هم اگر گوش کنید خسته نمی شوید. موسیقی قرآن تاثیرات روانی خاص دارد. شما فرض کنید یکی از علمای بزرگ را ببرید در یک جمع 300 نفره مردم آمریکا و برایشان سخنرانی کند، بنظر شما چند نفر تاثیر میگیرند و مسلمان می شوند؟ ولی یک قاری مثل عبدالباسط را می برند در آمریکا و در جمع مردم یک تلاوت انجام می دهد و همان جا 96 نفر مسلمان می شوند، نمیتوانیم بگوییم این صوت و لحن تاثیری نداشته است.

ما در علم آهنگ قرآن، یک لحن مقامی داریم و یک لحن بیانی. لحن مقامی همان دستگاه های موسیقی است و لحن بیانی زمانی است که قاری باید با توجه به ما معنی و مفهوم آیات تلاوت کند. پس وظیفه قاری اینجا سنگین تر است، چون خود به خود به این سمت کشیده می شود که ببیند قرآن در اینجا چه گفته است؟ از صوت و لحن شروع شد و به معارف قرآن رسید.

آقا فرمودند: وقتی در تفسیر یک آیه می مانم نوار مصطفی اسماعیل را گوش می کنم!

این به حدی می رسد که مقام معظم رهبری می فرمایند: من وقتی در تفسیر یک آیه می مانم، نوار تلاوت مطصفی اسماعیل را گوش می کنم، ببینم آنجا را با چه لحنی خوانده است، چه جوری خوانده است؟

خیلی عجیب است این کلام از یک رهبر و مرجع تقلید که بگوید؛ از خواندن قاری می توانم به معنایش برسم! اما قاری های ما متاسفانه این جوری نیستند و فقط چسبیدند به لحن مقام که بیات بخونند، صبا بخونند، حجاز بخوانند و ... و از آنها می پرسیم اینجا که آیه عزا بود چرا شاد خواندید، اصلا نمی دانند!

انتهای پیام/523/2

نظرات بینندگان
نظرات بینندگان
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
دوشنبه ۳۱ تير ۱۳۹۲
0
آقای آریایی فر بحمدالله تاکنون از معدود کسانی هستند که در کار قرآنی خود قرآنی بوده اند انشاالله در مقاطع بالاتر نیز این روحیه ی قرآنی را حفظ نمایند
حسن
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
دوشنبه ۳۱ تير ۱۳۹۲
0
احتمالا خبرنگار محترم شیرازه از حوزه قرآن فارس بی اطلاع بوده اند که من باب درد دل سراغ ایشان رفته اند! واقعیت این است که سازمان تبلیغات، اوقاف ، ارشاد فارس باید نسبت به بودجه های هنگفت قرآنی و نحوه هزینه کرد آن پاسخگو باشند نه این که مدعی هم باشند!؛ حق آن است که در شیراز جلسات قرآن بی سر و صدا در گوشه های منازل و مساجد برگزار میشود و همین برکت دارد.
فاطمه
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
دوشنبه ۳۱ تير ۱۳۹۲
1
به جناب اقای اریایی فر بفرمایید حاضرید یکی ثابت کند حق بنده خدارا ادا نکردین
پس حرف از قران نزنید بهتر است؟
جعفر
فاطمه خانم چرا در لفافه سخن می گویید!یجوربگیدماهم متوجه بشیم منظورتون چیه!هیچکس نفهمه انگار ایشان خلاف ... کرده است!اگه ایشان از قرآن حرف نزنه شما باید حرف بزنید با این لحن...!!!
سعید
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
دوشنبه ۳۱ تير ۱۳۹۲
2
آقا جواد عزیز دوستانه و در یک جمله مطلبی را از یکی از دلسوخته ترین اساتید بنام تهران خلاصه می کنم تا درمصاحبه های بعدی کمی تامل کنید:
"از تاریکی ها دم زدن چیزی را عوض نمی کند، شمع باش وگوشه ای را روشن کن"
علی
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
دوشنبه ۳۱ تير ۱۳۹۲
0
سلام خدمت برادر بزرگوارم
بنظر من یکی از دلائلی که باعث شده شیراز کمتر بوی قرآن بگیره اینه که,کمتر محافل انس با قرآن گرفته میشه و مجالس قرآنی خیلی کمه!!!!یا شاید هم محافل انس با قرآن برگزار میشه،اما تبلیغات درست و حسابی نیست!!حتما هم لازم نیست که برید قاری کشوری یا قاری بین المللی ومصری دعوت کنید!!انقدر شیراز استعدادهای قرآنی و قاری داره که میشه از همه اینها استفاده کرد؛مردم هم با این قاریان آشنا میشن.شما دقت کردید که تو همین شیراز خودمون برای اینکه یه کنسرت یا سیرک بخواد برگزار بشه چقدر تبلیغ میکنن؟؟؟؟دیدید که تو خیابونهای شلوغ و پر رفت و آمد چه بنرهای بزرگی میزنن و روش مینویسن کنسرت فلان آقا؛کی و کجا برگزار میشه...
امیدوارم که همه ی دست اندرکاران و صاحب نظران تلاش خود را جهت پیشرفت قرآنی شهرمان مضاعف کنند تا شرمنده آقا و مولایمان صاحب الزمان نشویم.بازهم از زحمات بی دریغ شما و همکارانتان سپاسگزارم.
امیر
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
دوشنبه ۳۱ تير ۱۳۹۲
0
قرآنیان سه دسته هستند:یک عده قرآن خوانند!یک عده قرآن دانند! ووووو یک عده قرآنی اند! خداکند ما از دسته سوم باشیم انشاءالله(آمین)
ناصر
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
دوشنبه ۳۱ تير ۱۳۹۲
0
حالا فهمیدم که حرف حق زدن چقدر تلخه