بی شک دولت دکتر روحانی که با شعار تدبیر و عقلانیت، امروز مسئولیت تصمیم گیری برای سرنوشت این استان را با انتخاب و انتصاب استاندار به عهده دارد به این موضوع کاملا واقف است که با جایگاه و تراز استان فارس، تعیین نماینده عالی دولت در این استان یعنی انتخاب وزیر نوزدهم کابینه! و در همین راستا باید به این نکات توجه جدی شود:

1- فارس تجربه تلخ افراط و تفریط را در دوران حاکمیت دولت های گوناگون چشیده است. روزگاری در دوره اصلاحات عملکرد اصلاح طلبان زخم های سیاست زدگی، تجمل، رانت خواری و واگذاری کارخانجات در قالب خصوصی سازی و ... بر پیکر مردم این استان به یادگار گذاشت و در سالیان نه چندان دور، سیاستِ «شخم زدنِ» خاک استان با نیت رویش و شکوفایی، جای خود را به لگدمال کردن جوانه ها و بریدن درختان قدیمی داد! 

مردم این استان سهم خود را در دعواهای سیاسی داده اند و مشت و لگدهای سینه چاکان حزب و گروه های چپ و راست زیاده از اندازه نصیبشان شده است. اکنون فارس بیش از هر چیز دیگر نیاز به کار و تلاش دارد.

2- فردی که پرونده صدها صفحه ای دوران مسئولیتش در فارس، در نهادهای امنیتی و اطلاعاتی موجود است و مردم بعد از گذشت سالیان متمادی هنوز چوب نامدیرتی و خیانت های وی و تیم همراهش را می خورند چگونه به عنون گزینه استانداری مطرح می شود؟! جالب این جاست که در رایزنی با دولتمردان به وی پیشنهاد معاون وزیر هم داده می شود و این شخص با استنکاف از آن اصرار بر آمدن مجدد به فارس دارد! ای کاش جناب روحانی برای تحقق واقعی شعار تشکیل دولت پاک دستان رجوعی به مستندات موجود در وزارتی بنمایند که یک استان فارسی مشرف بر وضعیت استان در صدر آن است.

3-    اعتدال یعنی ایستادن بر شاهین ترازویی که نه کفه افراط سنگینی کند نه کفه تفریط! کسانی که اولین لازمه مدیریت یعنی تعامل با نماینده رهبری در استان و نمایندگان مردم در مجلس را در کارنامه رفتار مدیریتی خود نداشته اند، چگونه می خواهند برای دستیابی به آنچه شعارش را می دهند موفق باشند.

پیش از این نوشته بودیم: برای نجات فارس باید خاکش را به نیت شکوفه ها شخم زد و نه لگدمال کرد! آبش را قدر دانست نه برای کسب آبروی سیاسی و جناحی هدر داد! هوای هوایش را داشت، نه دود آتش کاه و کلشت دعوای گروه ها را به خورد آسمان چشمان مردمش داد!

1/523