کد خبر: ۴۹۹۲۶
تاریخ انتشار: ۲۲:۴۴ - ۱۹ دی ۱۳۹۲
زنده نگه‌داشتن یاد شهدا، خون می‌خواهد

دیروز شهید آوینی و شهید سنگستانی، امروز رنجبر و شریفی‌راد

آنها خوب می‎دانستند و با علم به این مخاطرات خود را وقف ثبت هشت سال حماسه جوانان ایران کردند. شاید نگاه به حادثه تلخ در شهرک سینمایی دفاع مقدس، از این زاویه رنگ و بوی دیگر به قربانیان حادثه «معراجی‎ها» بدهد. رنگ و بویی که از آن «شهادت» به مشام می‎رسد.
به گزارش شیرازه به نقل از رجانیوز، روز گذشته وقتی خبر جان باختن چهار نفر از عوامل سریال «معراجی‌ها»‌ی مسعود «ده‌نمکی» به همراه رئیس شهرک دفاع مقدس در صدر خروجی خبرگزاری‌ها قرار گرفت، مثل همیشه نوشتن تحلیل‌ها و گزارش‌ها با نگاه‌های متفاوت به این ماجرا هم آغاز شد. یکی به درستی از نبود امنیت کافی در پروسه‌ی تولید سینمای ایران قلم زد و دیگری شهرک دفاع مقدس را با قتلگاه یکی خواند. رسانه‌ای نوشت که این 5 نفر «معراجی» شدند و دیگری ترجیح داد تیتر بزند «قربانی شدند». در این میان، کسانی هم پیدا شدند که این خبر را دستمایه‌ی مناسبی برای عقده‌گشایی علیه «ده‌نمکی» یافتند و به او تاختند.

به گزارش رجانیوز، اما این نخستین باری نیست که هنگام ضبط سکانس‌های جنگی در فیلم‌های دفاع مقدس، چنین اتفاقاتی رخ می‌دهد. چنانکه حافظه‌ی تاریخی سینمادوستان، حوادث مشابه این اتفاق تلخ را به خوبی به یاد دارد و شهادت و جان باختن سینماگران و مستندسازان ایرانی در حین ثبت حماسه‌‌ی هشت سال دفاع مقدس را به خوبی ثبت کرده است.

شاید یکی از نخستین، مشهورترین و البته تلخ‌ترین حوادثی که سر صحنه‌ی آثار دفاع مقدسی روی داده است، روی مین رفتن «سید مرتضی آوینی» -متفکر، مستندساز، منتقد و کارشناس بزرگ عرصه‌ی هنر و به خصوص سینمای ایران- و «سعید یزدان‌پرست» -دستیار او- در حین تصویربرداری از آخرین مستندشان در فکه و شهادت ایشان بود. «آوینی» و «یزدان‌پرست» روز بیستم فروردین۱۳۷۲در منطقه‌ی فکه در حال بررسی لوکیشن مستند «شهری در آسمان» بر اثر اصابت ترکش مین باقی مانده از جنگ ایران و عراق به درجه‌ی رفیع شهادت نائل آمدند.

یک سال بعد در تاریخ 25/7/1373، «سید علی سجادی حسینی» -کارگردان سینمای ایران- هنگام کارگردانی مشترک فیلم «خط آتش» با «سید فرید سجادی حسینی»، بر اثر اصابت‌ تصادفي گلوله‌ هنگام‌ فيلمبرداري‌ فيلم‌ جان خود را از دست داد. ظاهراً در سكانسي از فيلم «خط آتش» در حين تمرين بازيگران، گويا «حسين ملاقاسمي» بدليل سهل انگاري گلوله‌اي از سلاحش شليك مي‌كند كه در عين ناباوري گلوله واقعي بوده و در پيشاني مرحوم سجادي مي‌نشيند و او را در دم از پا در مي‌آورد.

یک سال بعد، در در 15 شهریور سال 1374، «قاسم دهقان سنگستانی» -رزمنده‌ی سال‌های جنگ و بازیگر فیلم‌های دفاع مقدس و انقلابی- در صحنه ای از نمایش حماسه‌ی رزمندگان اسلام در فیلم «قطعه ای از بهشت» بر اثر انفجاری زودرس به شهادت رسید.

شهید «سنگستانی» در فیلم «خونبارش» نقش سربازی را ایفا کرد که از شلیک به سوی مردم در واقعه 17 شهریور سال 57 امتناع کرده و از سربازی گریخته بود.وی فعالیت های متعددی در جنگ تحمیلی داشت و پس از جنگ نیز همراه با سید شهیدان اهل قلم برای تفحص شهدا راهی منطقه‌ی فکه شد.

در زمستان سال 1382، برخورد قايق بازيگران فيلم در دست ساخت «شب آفتابي» به کارگردانی «بهزاد بهزادپور» -که بعدها «خداحافظ رفیق» نام گرفت- با پل معلق درياچه‌ی مصنوعي شهرك سينمايي دفاع مقدس در آزاد راه قم باعث واژگوني قايق و كشته شدن چهار نفر از بازيگران و هنروران اين فيلم شد.

آنچه در همین این اتفاقات یکسان بوده است، تلاشی پاک و خالصانه برای ثبت هشت سال دفاع و حماسه و زنده کردن یاد هزاران شهیدی بوده است که خون خود را در دفاع از اسلام و ایران و انقلاب اسلامی فدا کرده‎اند، تلاشی خالصانه که رهبر معظم انقلاب پیرامون آن فرمودند: «امروز زنده نگهداشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست.»

شاید بتوان از منظر فنی به این ماجرا پرداخت و از لزوم تقویت سیستم‎های ایمنی در پروژه‎هایجنگیسخن گفت که سخنی به حق و غیرقابل انکار است، اما مگر کسی که پا در تولید این پروژه‎های سینمایی گذاشته از این مخاطرات بی اطلاع بوده است؟ آیا آوینی نمی‎دانسته است که به میدانی پر از مین برای تهییه مستندش پا می‎گذارد و مگر شریفی ورنجبر بی‎اطلاع بوده‎اند که برای ثبت عروج «معراجی‎ها» با مواد منفجره‎ای دست و پنجه باید نرم کنند که هر لحظه احتمال انفجارشان می‎رود؟

آنها خوب می‎دانستند و با علم به این مخاطرات خود را وقف ثبت هشت سال حماسه جوانان ایران کردند.شاید نگاه به حادثه تلخ در شهرک سینمایی دفاع مقدس، از این زاویه رنگ و بوی دیگر به قربانیان حادثه «معراجی‎ها» بدهد. رنگ و بویی که از آن «شهادت» را به خوبی می توان استشمام کرد.

نظرات بینندگان