آقای شهردار برف هایی که ما بردیم خونه توی آمار شما نیومده ها!؟
متن زیر دلنوشته یکی از ساکنین شهرکهای شمال غرب شیراز است که به زبان طنز در عصر شیراز منتشر شده است. شیرازه این مطلب را به خوانندگان تقدیم می نماید:
شیــــرازه
- شب
بود، برف بود، سرد بود، آب نبود، برقمونم قطع بود؛ من آروم دیگ به دست
اومده بودم درِ خونه یواشکی یکم برف بردارم آب کنیم واسه... آخه داشت فشار
بهمون میومد؛ همین که سرمو از در خونه آوردم بیرون دیدم مسعود خان همسایمون
میگه: شرمنده آقا محسن، این برفای در خونتون تمیزه میخوام ببرم خونه واسه
بچه
ها!؟
من که تازه به خودم اومده بودم یه نگاه به کف کوچه انداختم دیدم یه
سری آدم ریختن دارن دیگ به دیگ برف می برن گفتم شاید مامورای شهرداری هستن،
ولی بعدش که دقت کردم دیدم نه بابا، همسایه های خودمونن!
توی همین بحبوحه بود که یه دَفه یه نفر که از سر کوچه داد می اومد و داد می زد: آی مردم زود باشید مامورای شهرداری دارن میان برفارو بروفن؛ دیگه همهمه شد و همه شروع کردن به بردن برفا با دیگ به خونه؛ منم تا رسیدم کف کوچمون فقط تونستم یه دیگ برف پُر کنم و بدوم طرف خونه، در رو که بستم دیدم دو نفر از مامورای شهرداری اومدن توی کوچه و پشت در دارن با هم حرف می زنند. یکیشون می گفت: "ای وای، دیر رسیدیم. حالا جواب آقای شهردار رو چی بدیم؟ قرار بود برفای این کوچه رو جمع کنیم ببریم تا آمار برفای جمع آوری شده بره بالا؛ اما این مردم که همه چیرو جارو کردن بردن توی خونه ها!"
اون یکی هم می گفت:
بی انصافا یه ذره برفن نذاشتن ببریم شهرداری توی حیاط یه آدم برفی درست
کنیم!
توی همین اوضاع بود که دیدم مسعود خان از بالای پشت بوم خونشون به مامورای شهرداری میگه: آهای، همه برفارو بردیم خونه! حالا آمارتون ناقص میشه...
نظرات بینندگان
