کد خبر: ۵۲۵۲۰
تاریخ انتشار: ۱۲:۱۷ - ۱۲ اسفند ۱۳۹۲

سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی؛ روحانی شیرازی که فلسفه «هگل» و «انیشتین» را به مبارزه خواند

محصول اصلي انديشه سید منیر دستيابي به «فلسفه نظام ولايت» است كه در كنار فلسفه چرايي و چيستي حوزه های علمیه، نقش فلسفه شدن اسلامي را بازي مي‌كند.
متفکر فرزانه استاد حجت الاسلام و المسلمین سید منیرالدین حسینی الهاشمی، در خاندان علم، فضیلت و جهاد دیده به جهان گشود. پدر بزرگوار ایشان مرحوم آیت الله العظمی سید نورالدین حسینی شیرازی، از مراجع طراز اول زمان خود در جنوب ایران و مؤسّس حزب برادران، تنها حزب متشکل از هیأت‌های مذهبی بود.
به گزارش شیرازه به نقل از رجانیوز، سخن گفتن درباره نوجوانی و جوانی و همچنین زندگی پر تلاطم ایشان پیش از انقلاب اسلامی و حضور فعال در دروس امام خمینی(ره) در نجف، مجالی بلند می خواهد اما ایشان با پیروزی انقلاب اسلامی و گذر از نقطه ی عطف تثبیت قانونی نظام جمهوری اسلامی، زمانی که حضرت امام (ره) تنظیم و تدوین قانون اساسی را به عنوان ضرورتی انقلابی مطرح نمودند، سیدمنیرالدین حسینی‌ الهاشمی تحول اساسی در پیش‌نویس منتشره را به دلیل استناد آن به مبانی غربی، خلاف مصالح و ویژگی‌های جمهوری اسلامی دیده و به کمک برخی از شاگردان خود اقدام به تهیه پیش‌نویسی متفاوت از آن‌چه تهیه شده بود، کرد.
 
این پیش‌نویس از معدود پیش‌نویس‌های ارائه شده ی قانون اساسی بود که مورد توجه اعضای خبرگان قرار گرفت و متن فعلی قانون اساسی را متأثر ساخت. سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی بهمراه آیات عظام شهید دستغیب، ربانی شیرازی و مکارم شیرازی به عنوان نمایندگان استان فارس در مجلس خبرگان قانون اساسی، نقش تاریخی و مؤثر خود را در شکل‌گیری شالوده ی قانون نظام اسلامی ایران هم چون اصل مترقی ولايت فقيه و نيز اصول مربوط به نظارت شورای نگهبان، به شایستگی ایفا نمود.

از دیگر خدمات این متفکر اسلامی را می توان نمایش حضور فعال حوزه‌ی علمیه در حل مسائل نظام اسلامی به واسطه ماموریت جامعه ی مدرسین حوزه به سید منیرالدین حسینی الهاشمی به منظور شرکت در جلسات سازمان برنامه و بودجه ی برای تدوین زیرساخت‌های اقتصادی کشور و شرکت در برخی جلسات ستاد انقلاب فرهنگی بنا به اشارت حضرت امام (ره)، نام برد.

مرحوم استاد حسینی الهاشمی، در راستای تبیین گفتمان خردورزانه و نگاه عمیق و بنیادی به اسلامی کردن علوم و دانشگاه‌ها به عنوان اولین قدم، نخستین مجمع مقدّماتی فرهنگستان علوم اسلامی را در حضور دانشجویان و اساتید دانشگاه‌های کشور در قم، برگزار کرد. از آن پس نیز پنج مجمع مقدّماتی دیگر در دانشگاه‌های شیراز، اصفهان، کرمان، تبریز و نهایتاً ‌قم برگزار گردید. هدف ایشان از برگزاری مجامع مقدماتی، اثبات ضرورت انقلاب فرهنگی و نياز به مرکزی به نام «فرهنگستان» برای پيشبرد اهداف انقلاب فرهنگی بود. ايشان با طرح مباني قانونگذاري، نظام آموزشي، روش اجتهاد، موضوع شناسي، سیستم سازی و ... کوشيد تا موضوع انقلاب فرهنگی را در ذهنیت اجتماعی طرح و تثبیت نماید و در پایان با اعلام آغاز به کار دفتر فرهنگستان علوم اسلامی، آن را پایگاه فعّالیّت‌های فکری و پژوهشی در سیر تحقّق انقلاب فرهنگی قرار داد.

12 اسفند ماه مصادف با سیزدهمین سالگرد درگذشت مؤسس فرهنگستان علوم اسلامی قم، استاد فقید علامه سید منیرالدین حسینی الهاشمی (ره) می باشد. یادداشت حجت الاسلام محمدحسن جعفر زاده پژوهشگر دینی، به همین مناسبت در «رجانیوز» منتشر می شود.
 
 
***
 
امروزه دیگر برکسی پوشیده نسیت که جمهوری اسلامی، نظامي است كه در آن پس از قرن ها انگيزه هاي جمعي مردم دوباره به اين حقيقت نزديك شده است كه براي زيستن در دنياي خاكي، بايد در پناه حكومتي الهي به سر برد. حكومتي كه دولتمردان آن به دنبال پياده سازي احكام الهي در شئون اجتماع باشند و همگان به هموار سازي پرستش الهي در پهنه گيتي بينديشند. اما اين امر چگونه ممكن است؟
 
سيد منيرالدين حسینی الهاشمی به ياد مي‌آورد كه امام خمینی (رض) در سال ۴۱ چنين روزي را پيش بيني ‌كرد و بر اين اساس نظريه «اسلام در عمل» و عينيت را مطرح نمود؛ از آن زمان نیز به علما و انديشمندان حوزه توصيه می كرد كه به دنبال تحقق اين نظريه و تشریح جوانب اجراي آن باشند و باز به ياد مي‌آورد كه خود از آن پس تلاش فكري و تحقيقاتي بسياري را متحمل شد تا توانست به نظام فكري و اندیشه ای مشخصي در اين باره دست يابد. امادر روزهای آغازین پیروزی انقلاب، زمان موعود فرا رسيده بود وكليت كار نيز برايش روشن بود؛عمق و سختي كار نيز حريفي قدر مي‌طلبيد. او اكنون سعي مي‌كرد يافته هاي خود را با ديگران در ميان بگذارد.
 
به اين و آن كه مي‌رسيد مي‌ديد همه در تب و تاب تلاش براي ياري به ارکان و نهاد هاي انقلابند، اما با دقت که می نگریست مي‌ديد هركس به ظن خود يار و ياور امام شده است و تعدادی نیز براي حركت كاروان انقلاب، نظري خام واز روي عقيده ي شخصي مي‌دهند. در ماجراي تدوين قانون اساسي كه بنا بود شالوده نظام پي ريزي شود بسياري را تست زد و با افكار بيشتري آشنا شد. مي‌ديد گروهي از روي سادگي مي‌گويند قانون اساسي ما همان قرآن است و لزومي به تدوين قانون ديگري نيست. عده اي نيز منفعل شده قانون كشورهاي ديگر را ـ كه بويي از اسلام نبرده‌اند ـ رو مي‌كنند و در اين ميان نيز متاسفانه عده اي هستند كه با مكر و حيله به دنبال تغيير جهت گيري هاي حاكم در قانون اساسي از اسلام ناب هستند. اينچنين بود كه با توصيه حضرت امام كمر همت بست و با ارائه پيش نويسي وارد مجلس خبرگان قانون اساسي شد.
 
او در صحن مجلس - كه به ميدان نبرد اندیشه ها مي‌مانست ـ با توكل و توسل وارد مي‌شد و سعي فراوان داشت تابه كمك همراهان خود، اصول قانون اساسي را به سمتي رهنمون سازد كه اصل حركت انقلاب بر آن اساس آغاز شده بود. از این رو، همه دانسته هاي خود درباره حيات اجتماعي اسلام را در پيش نويس قانون اساسي خود پياده كرد و در نهايت توانست اندیشه های نابی را وارد قانون اساسي جمهوري اسلامي كند. 
 
پس از آن نيز سعي كرد انديشه هاي عميقش را با برخی مسئولين و دولتمردان نظام در ميان بگذارد؛ اما احساس كرد كه هر چه بيشتر مي‌گويد كمتر نتيجه مي‌گيرد. متوجه شد كه بسياري از آنان خود را موظف به كارهاي اجرايي مي‌دانند و از اين رو كسي بايد بنشيند و به تئوري پردازي در کارآمدی دین و دستيابي به سازوكار اجرايي كردن مفاهيم متعالي دين در ساختار حكومت بپردازد. در آن زمان كمتر كسي به ژرفاي گفته هاي او نزديك مي‌شد و فقط تعداد معدودي حرف هاي او را تصديق مي‌كردند. اما چه باك كه بسياري از مردان تاريخ ساز، سرنوشتي اينچنين داشتند.
 
 
آن گاه كه بحث انقلاب فرهنگي از سوي حضرت امام (رض) مطرح شد، مرحوم حسيني دريافت كه مي‌تواند ايده هاي خود را در راستاي چنين رهنمودي دنبال كند. خود مي‌گويد: «ما بعد از اينكه امام در اين باره هم راهگشايي كردند، احساس آزادي كرديم و به اين نتيجه رسيديم كه حالا ديگر نوبت ماست.» (کتاب خاطرات، ص۲۷۳) اين تصميم بعد از آنكه تاكيدات مكرر امام را در اين باره ديد و در موردي نيز درخواست ايشان از متفكرين جوان حوزه در به ثمر رساندن انقلاب فرهنگي را به گوش جان شنيد، مستحكم تر شد: «حضرت امام (رضوان الله تعالي عليه) نگاهي به جمع و به سمتي كه بنده نشسته بودم كردند و براي اولين و آخرين بار، برق اشكي را ديدم كه در چشم امام چرخيد، ايشان فرمودند متفكرين جوان حوزه در اين انديشه باشند كه انقلاب فرهنگي به نتيجه برسد تا ما بتوانيم راه پياده كردن اسلام را به دست بياوريم. ما يا به نسخه غرب مبتلا هستيم يا شرق... اگر شما را از در بيرون كردند، از پنجره وارد شويد!» (کتاب خاطرات،ص۲۶۶) بر اين اساس به كمك تني چند از علما و فضلاي حوزه و دانشگاه به تاسيس دفتر فرهنگستان علوم اسلامي در قم اقدام كرد و از آن پس تا پايان عمر خود به پژوهش در چگونگي پياده كردن اسلام در عمل و عينيت پرداخت.
 
در آخرين ماه هاي عمر شريف خود در مصاحبه اي دستاورد ۲۰ ساله دفتر فرهنگستان علوم اسلامي را چنين بيان مي‌كند: «بحمدالله موفق شده ايم فونداسيون سه شهر بزرگ علمي [یعنی نرم افزارهاي سه گانه در حوزه، دانشگاه و نظام اجرا] را در مسير تحولات علم و دانش پي ريزي كنيم كه نقشه اين بنا نيز الان موجود است. طبعاً اگر اين بنا ساخته نشود مسلمانان در ساختمان بيگانه زندگي خواهند كرد. از اين رو من فكر مي‌كنم به بيش از آنچه كه ۲۰ سال پيش در تصور ما بود دست يافته ايم. اگر شما روند رشد و تحول علمي غرب را بنگريد مي‌بينيد كه دستيابي ايشان به فلسفه «شدن» موردنظرشان، در يك زمان خاص بود ولي زمان دستيابي آنها به قدرت محاسبه كمي در زمان ديگري بود! يعني آنچه هگل در فلسفه «شدن» مطرح كرد همراه با محاسبه و رياضيات خاص نبود ولي فلسفه «شدن» انيشتين توانست «معادله» را نيز تحويل دهد. البته ما اكنون مدعي رسيدن به مرحله دوم هستيم و حاضريم آن را در ساختن مدل به كار بگيريم.» (کتاب ضرورت مهندسي، ص ۸۳)
 
محصول اصلي انديشه سید منیر دستيابي به «فلسفه نظام ولايت» است كه در كنار فلسفه چرايي و چيستي حوزه های علمیه، نقش فلسفه شدن اسلامي را بازي مي‌كند و توان پيش بيني هدايت و كنترل عينيت را براساس اصول و قدرمتيقن هاي مذهب راستین شیعه داراست. 
 
 
سيدمنيرالدين حسيني الهاشمي در صبحگاه روز جمعه ۱۲ اسفند ۷۹ به جهان باقي شتافت و دانش ها و معارف نهفته در فرهنگستان علوم اسلامي را براي شاگردانش به ارث گذاشت. اينك شاگردان اويند كه بايد با سكانداري آیت الله سيدمحمد مهدي ميرباقري در تشريح و تنقيح محصولات پژوهشي اين دفتر همت كنند و ان شاءالله با نشر مفاهيم بلندي كه به آنان اعطا شده، سهم خود را در شكل گيري انقلاب فرهنگي و در نهايت دستيابي به تمدن نوین اسلامي ايفا نمايند.
 
بحمدالله امروزه شاهديم كه با طرح گفتمان جنبش نرم افزاري و تحول در علوم انسانی از سوي مقام معظم رهبري، از يك سو فعاليت اين دفتر شدت خاصي به خود گرفته و از ديگر سو حوزويان و دانشگاهيان نيز استقبال قابل توجهي نسبت به ايده ها و نظريات آن داشته اند.
 
امروزه ديگر كمتر تشكل حوزوي و دانشگاهي را مي‌توان سراغ گرفت كه دغدغه تعالي انقلاب و پیشرفت همه جانبه اسلامی را داشته باشد، اما با اين مركز و انديشه هاي آن آشنا نباشد؛ كما اينكه بسيارند حوزويان و به خصوص دانشگاهياني كه در هر كجا جمع شده و گروهي را به راه انداخته‌اند و به فهم و نشر انديشه هاي بلند علامه حسینی الهاشمی و خلف ایشان، آیت الله میرباقری مشغولند.
نظرات بینندگان