کد خبر: ۵۴۴۶۱
تاریخ انتشار: ۱۳:۴۹ - ۳۰ فروردين ۱۳۹۳

فاطمه؛ دلیل آفرینش

شیرازه - بهزاد قناعت پیشه؛ وقتی به فاطمه (س) می اندیشم لاجرم به خدا می رسم خدایی که انسان را اشرف مخلوقات و خلیفه خود بر زمین قرار داد تا ایمان به وحدانیت را سرلوحه اندیشه خود قرار دهد، به مکه می رسم سرزمینی که مفتخر به تولد برترین زنان عالم در خاک خود شد ، به حراء می رسم که افتخار پژواک آوای ملکوت را تا ابد از آن خود کرد ، به محمد(ص) می رسم که کاملترین دین خدا در منش و گفتار او ساری و جاری شد ، به علی(ع) می رسم که اولین رادمردی بود که پای در رکاب اسلام نبوی گذاشت ، به آمنه(س) می رسم که اولین همراه محمد(ص) بود و فاطمه(س) را در دامان خود پرورش داد و باز به فاطمه(س) می رسم !

به فاطمه(س) می رسم که خدا در عظمتش به پیامبر فرمود:

لولاک لما خلقت الافلاک . ای پیامبر اگر تو نبودی آسمان و زمین را خلق نمی کردم.

لولا علیا لما خلقتک. اگر علی(ع) نبود تو را خلق نمی کردم.

و در پایان:لو لا فاطمه لما خلقتکما:اگر فاطمه(س) نبود تو را و علی (ع) را خلق نمی کردم.

آری فاطمه(س) دلیل آفرینش است .این اقرار صریح خدا به عظمت ام ابیهاست.

باید از فاطمه (س) آغاز کنیم چرا که خدا از فاطمه (س) آغاز کرده است.

باید از فاطمه (س) آغاز کنیم چرا که حیات سرای خاکی ما به ثریای فاطمی بسته است.

باید از فاطمه (س) آغاز کنیم و عطش سرگردانی را در همان آغاز به کوثر الهی اش سیراب سازیم.

باید از فاطمه (س) آغاز کنیم تا سلوک الهی را با مصباح هدایتش طی کنیم.

باید از فاطمه آغاز کنیم و در فاطمه(س) هبوط کنیم.

هبوط ما باید در تفکری فاطمی باشد تا عروجی الهی یابد.پایان هر امری بسته به آغاز آن است.

سرا وقتی به ثریا می رسد که بنیانش تحمل عظمتش را بکند. پس بنیان و ریشه اندیشه ما و فرزندانمان باید در زمینی نشا شود که رشد ما و نسلهای پس از ما را تضمین کند. چه ریشه ای مطمئن تر از فاطمه(س) که استحکام و اطمینانش را خدا تضمین کرده است؟!

اندیشه را آغازی است . اگر اولین گام مطمئن نباشد ، رسیدن به مقصد را تضمینی نیست.

علم ثابت کرده است که هر ماده ای حتی اگر سالیان سال دست نخورده بماند سرانجام به مخموری می انجامد. هر بنایی هر چقدر هم که محکم باشد سرانجام فرو می ریزد و این نشانه سستی و مخموری است. غذا اگر بماند فاسد می شود که این هم نوعی مخموری است . اندیشه نیز از سیطره این آفت گریزی نیست. اصلا فراتر از تمام این مقولات پایان عمر زمین و کهکشانها به مخموری است انفجار قیامت دلیلی بر مدعاست.

پس چگونه است که ما به هبوط در اندیشه کوثری و تفکر فاطمی قائلیم؟!

چگونه است که این اندیشه را مخموری نمی گیرد و شرب مدام آن علاج درد می کند و به زوال عقل نمی انجامد؟!توقف در اینجا حیات را سرعت می بخشد و لحظه لحظه قله صعود را نزدیکتر می نمایاند!

سرّ مانایی فاطمه در چیست؟!

زلالی اب چون متوقف شود به تعفن می انجامد پس چرا دریا که همیشه به ظاهر ماناست نمی گندد و متعفن نمی شود و فراتر از آن تعفن را به ساحل می کشد؟!

سرّ مانایی دریا در مواج بودن آن است.به ظاهر ایستاست اما در باطن خروشان و زنده است از دور دستها که نگاه می کنی آرام و بی حرکت است. گویی سالهاست که به خوابی عمیق فرو رفته است .اصلا حیات ندارد! اما نزدیک که می شوی و به ساحل که می رسی می بینی چگونه امواج خروشان خود را در آغوش ساحل رها می کنند و در سینه کش ساحل آرام می گیرند!

بی سبب نیست که در التهاب ورود چنین مولود و اندیشه ای محمد(ص) را هوایی دیگر بود! سلسله جنبان امامت از راه می رسید.

آن شب شبی بود که خدا تکاثر تمام پیامبرانش را در کوثر فاطمه (س) جمع کرد و همه را پاداش آخرین پیامبر خود قرار داد.

آن شب شبی بود که فرشتگان آسمان تجدید خاطره می کردند! خاطره اولین روزی که خدا حضرت آدم (ع) را افرید و همه مامور به سجود شدند.

آن شب شبی بود که انتظار فرشتگان در دیدار آخرین پرده نمایش "معمای سجود" به پایان می رسید!

آن شب شبی بود که آسمان به زمین تسکین می داد تا مبادا از دیدار سیمای فاطمه (س) قالب تهی کند و از چرخش باز بماند!

آن شب شبی بود که خدا حجاب از سیرت روحانی دلیل آفرینش برگرفت و به او صورت جسمانی بخشید تا عفت مشکاتی ابدی یابد.

چراغ نبوت محمد(ص) در مشکات فاطمه فروغ گرفت و جهان را منور از معنویت امامت کرد.

امشب شب میلاد تشیع است!

فاطمه از عرش به فرش آمد و گرمای وجودش را برای همیشه به جویندگان حقیقت ارزانی کرد.

همان فاطمه ای که تنها ذکری بود که نوح را بر فراز موجها تسلی داد.

همان فاطمه ای که یونس را در شکم ماهی آرامش بخشید.

همان فاطمه ای که آتش را بر ابراهیم گلستان کرد.

فاطمه فریادی نامیراست در تمامی قرون

احترام به فاطمه احترام به تمامی پیامبرانی است که خدا از اول تا خاتم مبعوث کرد.

زندگی فاطمه را نباید در ظرف زمانی پانزده قرن پیش محصور کرد.

فاطمه فراتر از زمان و سیال در تاریخ است .

راز مانایی او در سیال بودن اندیشه اوست.

میلادش را به جشن می نشینیم و آرزو می کنیم به همت مادران امروز، دختران امروز و مادران فردایمان در تفکر فاطمی رشد کنند. انشاالله

نویسنده :
بهزاد قناعت پیشه
نظرات بینندگان