کد خبر: ۵۸۵۰۷
تاریخ انتشار: ۱۲:۰۹ - ۳۱ تير ۱۳۹۳
شبهه‌افکنی در میانه جنگ

مصائب داخلی حمایت از غزه!

هم‌چنان برخی رسانه‌ها و گروه‌های سیاسی که شعارهای انسان‌دوستانه آن‌ها همیشه شنیده ‌شده است، سکوت اختیار کرده‌اند؛ سکوتی که نشان از نظام فکری و اولویت‌های کاری متفاوت آن‌ها دارد
به گزارش شیرازه جنگ غزه در رزوهای گذشته به اصلی‌ترین و فوری‌ترین مسئله جهان اسلام تبدیل شده است تا جایی که همه کشورها و گروه‌های اسلامی ناچارند حتی به صورت حداقلی و خنثی هم که شده در قبال آن موضع‌ بگیرند. ایران اما به عنوان اصلی‌ترین حامی گفتمان مقاومت در منطقه و کشوری که صریحا از مبارزه مسلحانه با اسرائیل از سوی گروه‌های فلسطینی حمایت علنی می‌کند، در این میان جایگاه ویژه‌ای دارد. با این وجود اما هر چقدر در سطح رسمی و کلان، ایران حامی آرمان رهایی قدس شریف است، در برخی سطوح غیررسمی، مواردی مطرح می‌شود که نه تنها در این حمایت‌ها تشکیک می‌کند که بعضا با آن به تقابل می‌پردازد. این خط ناهماهنگ با موضع کلان انقلاب اسلامی در قبال فلسطین، دوباره در روزهای اخیر سر برآورده؛ خطی که باید آن را در دو حوزه سیاسی و مذهبی پی گرفت اگرچه در برخی موارد، تفکیک این دو حوزه کار آسانی نیست.

فلسطینی‌های ناصبی!

در این حوزه، شبهه بی‌مبنای ناصبی بودن فلسطینی‌ها طبق معمول در حالی که بر طبل جنگ نواخته شده و غزه در خون و آتش است، دوباره خودش را از میان برخی سایت‌ها بیرون می‌کشد تا دل و ذهن برخی انسان‌های کم تر ‌آگاه که حامی فلسطین و موضع ایران در قبال فلسطین هستند را دچار تردید کند. این شبهه اگرچه بارها و بارها با بیانات رهبر معظم انقلاب و شهید مطهری، مباحث تاریخی و حتی نشانه‌هایی از درون غزه پاسخ داده شده است اما برخی هم‌چنان بر این مسئله کذب اصرار دارند. در این میان برخی خبرهای بی‌سند از جمله این‌که «فلسطینی‌ها خون اهدایی ایرانیان را پس داده‌اند چون شیعیان را رافضی می‌دانند» دوباره در سرلیست لینک‌های مدعیان در شبکه‌های اجتماعی قرار دارد تا ناصبی بودن فلسطینیان را اثبات کنند!

این شبهات اما در روزها و هفته‌های اخیر بروزرسانی نیز شده است. به عنوان مثال اگر تا چندی قبل، برخی صرفا فلسطینیان را ناصبی می‌دانستند و از ضرورت قطع حمایت‌های ایران از آن‌ها سخن می‌گفتند، حالا از روابط داعش و حماس سخن می‌گویند؛ شایعه‌ای که خیلی سریع از سوی اسامه حمدان مسئول کمیته روابط خارجی حماس از اساس تکذیب شد. اگرچه این شایعات عمدتا از سوی برخی افرادی که اطلاعات منطقه‌ای درستی ندارند و یا بعضا کاملا مغرض‌اند دامن زده می‌شود، اما برخی افراد مطلع نیز با سوالاتی عجیب در میانه جنگ غزه، ناخواسته این فضای تردید را تقویت می‌کنند. پرسش از این‌که «حمایت از فلسطین کار درستی است اما چرا ایران به همان‌ اندازه از شیعیان بحرین  و پاراچنار و نقاط مختلف دیگر حمایت نمی‌کند؟» نمی‌تواند در مسیری متفاوت از اهداف مغرضان تحلیل شود اگرچه، غرضی در پس این سوالات هم نباشد. از قضا این سوالات در شرایط کنونی آن هم از سوی برخی افرادی که به ظاهر توجیه هستند، اثر نفوذ بیشتری دارد. مهم‌ترین شاخصه این سوالات، بی‌موقع بودن آن‌ است که فضا را پیچیده می‌کند و در صورت گسترده شدن این سوالات که ما به ازای منطقی مشخصی ندارد، می‌تواند ذهن‌ها را از اصل ماجرا منحرف سازد هر چند پاسخ به این سوالات در شرایط غیرجنگی یک نیاز ضروری است و چه بسا در شرایط جنگی!

مجاهدان تروریست!

اگرچه در حوزه مباحث مذهبی، شبهات اثرگذار‌تر است و باید برای پاسخ به آن حتی در میانه جنگ نیز چاره‌ای اندیشید، اما در حوزه سیاست داخلی، هم‌چنان برخی رسانه‌ها و گروه‌های سیاسی که شعارهای انسان‌دوستانه آن‌ها همیشه شنیده ‌شده است، سکوت اختیار کرده‌اند؛ سکوتی که نشان از نظام فکری و اولویت‌های کاری متفاوت آن‌ها دارد. در حالی که دولت تدبیر و امید در روزهای اخیر، اقدامات دیپلماتیک قابل توجهی از جمله تماس تلفنی با روسای جمهور روسیه و اندونزی، امیر کویت، نخست وزیر ترکیه و هم‌چنین صدور بیانیه به عنوان رئیس دوره‌ای جنبش غیرمتعهدها و مواردی دیگر داشته است اما برخی روزنامه‌های اصلاح‌طلب در روزهای گذشته کم‌ترین اشاره‌ای در صفحه نخست خود به جنگ غزه و کشته شدن بیش از پانصد هزار نفر از مردم بی‌دفاع آن نکرده‌اند در حالی که مثلا در ماجرای گم‌شدن هواپیمای مالزیایی در چند ماه گذشته را بارها و بارها در این صفحه برجسته کردند. قطعا اگر برخی محدودیت‌ها نبود، این روزنامه‌ها از سکوت خارج شده و مواضع اصلی خود را با صدای بلند فریاد می‌زدند؛ کاری که روزنامه کارگزاران در ابتدای جنگ غزه در سال ۲۰۰۸ انجام داد. این روزنامه در آن روزها با انتشار بیانیه طیف تندرو و غیرقانونی دفتر تحکیم وحدت، حماس را یک گروه تروریستی خواند و از نظام ایران پرسید که چرا از یک گروه تروریستی حمایت می‌کند؟! البته روزنامه کارگزاران در آن سال به دلیل انتشار این بیانیه توقیف شد اما تفکر حاکم بر آن و بر طیفی که چنین بیانیه‌ای را صادر کرده‌ بودند، امروز دوباره خود را به شکل سکوت، نشان می‌دهد.

نکته جالب اما این است که شبهه‌افکنی‌های سیاسی و مذهبی، در شرایط کنونی هم دیگر را یافته‌اند. اگرچه این خط با مواضع رسمی نظام ناهماهنگ است و جلوه چندانی نیز ندارد اما اتخاذ این مواضع به خصوص در حوزه مذهبی، می‌تواند بخشی از قشر مذهبی به عنوان طبقه آماده برای دفاع از ارزش‌ها را دچار تردید کرده و عملا فلسطین را در چارچوب طائفی و مذهبی قرار دهد و این دقیقا همانی است که مد نظر دشمنان است.

سعید ساسانیان

نویسنده :
سعید ساسانیان
نظرات بینندگان