کد خبر: ۵۹۵۲۸
تاریخ انتشار: ۱۳:۵۲ - ۰۱ شهريور ۱۳۹۳
حجت‌الاسلام سیدمهدی میرباقری:

چنان می‎گویند عقلانیت که گویی در این 35 سال عقلانیتی نبوده است

رفع تحریم را همه قبول دارند و باید به دنبال رفع تحریم باشیم اما منظور از رفع تحریم و فایده آن چیست؟
هم اندیشی اصول سیاست خارجی دولت اسلامی، با موضوع عقلانیت و اعتدال در تاریخ ١ خرداد ١٣٩٣ در قم برگزار شد .پایان‌بخش این مراسم، مناظره جنجالی حجت‌الاسلام سیدمهدی میرباقریرییس فرهنگستان علوم اسلامی و حجت‌الاسلامداوود فیرحی، استاد حوزه و دانشگاه بر سر موضوع عقلانیت و اعتدال در اصول سیاست خارجی بود.

به گزارش شیرازه مشروح سخنان استاد میرباقری به نقل از پایگاه1-20در ادامه آمده است.

ابتدا حجت‌الاسلام والمسلمین سید مهدی میرباقری طی سخنانی اظهار داشت: اختلاف بر سر ‏اعتدال، عقلانیت و نفی خشونت و نیز شاخصه‌های موفقیت در سیاست خارجی مانند رفاه و امنیت در ‏زمینه اصل نیست بلکه تفاوت دیدگاه‌ها بر سر تفسیر اعتدال وجود دارد.‏بحث ما آن است که آیا انقلابی‌گری خشونت است، آیا قرائت امام از اسلام محل خشونت است.

وی افزود: عقلانیت دارای شاخه‌های بنیادی، عمومی و تخصصی است؛ بحث این است که آیا ‏تصمیم‌گیری‌ها بر اساس عقلانیت سکولار هستند یا نوع دیگری را در نظر داریم.‏

رئیس فرهنگستان علوم اسلامی با بیان اینکه باید ضریب امنیت را بررسی کرد و ببینیم که منظور ‏امنیت اسلام است یا مسئله دیگر گفت:باید ببینیم ضریب امنیت بالا رفته یا نه. اما امنیت اسلام یا امنیت ژورنالیستی؛ سرانجام باید به توسعه برسیم اما توسعه براساس فرهنگی بومی اسلامی خودمان یا توسعه لیبرالیستی،اینها از مواردی است که ما بر روی آن حرف داریم و باید به درستی تحلیل شود.

وی ادامه داد: هژمونی انقلاب اسلامی نباید در راستای رفع تحریم‌ها و مذاکرات از دست برود؛ در ‏مسئله اوکراین هم به نظر می‌رسد استکبار به دنبال تبدیل فضای قدرت به فضای جنگ سرد و کمرنگ ‏کردن سیاست‌های جمهوری اسلامی است.‏رفع تحریم را همه قبول دارند و باید به دنبال رفع تحریم باشیم اما سخن آن است که منظور از رفع تحریم و فایده آن چیست، آیا با تغییر هژمونی انقلاب اسلامی، برد کرده‌ایم.

میرباقری با اشاره به این حقیقت که اعتدال و عقلانیت ۳۵سال است که در ایران حاکم شده گفت: ‏اگر اینگونه نبود، نظام جمهوری اسلامی تاکنون پابرجا نمی‌ماند.‏ وقتی سخن از اعتدال و عقلانیت برده می‌شود، مراقب باشیم. چراکه اینگونه برداشت می‌شود ۳۵ سال نظام بدون اعتدال و عقلانیت اداره شده است؛وقتی می‌خواهیم نسبت بین اسلام و سیاست خارجی را ببینیم باید توجه داشت به همان اندازه که از قرائت خشونت‌آمیز نسبت به اسلام باید بپرهیزیم باید از تفکر قرائت لیبرالیستی از اسلام نیز پرهیز کنیم.

این استاد سطح عالی حوزه خواستار تعریف نسبت بین اسلام و مسائل سیاسی و حکومتی شد و گفت: به همان اندازه که از قرائت خشونت‌آمیز پرهیز می‌کنیم بیشتر از تفکر در پارادایم مدرنیته و اندیشه‌های مدرن پروا کنیم.

وی تأکید کرد: باید سطح بحث را بدانیم، هر وقت به بحث وارد می‌شویم باید بررسی کنیم که در موضوع‌شناسی و فقه دین تا چه معیاری می‌خواهیم نظر فقهی دین در بحث روابط بین‌الملل به ویژه برای کشوری که یک سمت قدرت جهان است را بدانیم، کشوری که بخواهد در این موازنه دخالت کند باید نگاهش به اندازه تصورش باشد.

وی با بیان اینکه جمهوری اسلامی یک طرف درگیری تمدنی در جهان است گفت: وقتی جریان ‏روشنفکری در کشور ما رابطه دین و حکومت را مورد بررسی قرار می‌دهد به سراغ مباحث تخصصی ‏می‌رود و موضوعات کلان را در نظر نمی‌گیرد؛ در مسئله نگاه دین به روابط بین‌الملل باید از مباحث ‏کلامی شروع کنیم نه اینکه احکام را اولویت قرار دهیم یعنی فلسفه تاریخ را ملاک بگذاریم.‏ در تبیین مباحث حکومتی نباید از قواعد فقهی شروع کرد بلکه بحث باید از مبانی فلسفه تاریخی شروع شود تا مبتنی بر آن بتوان آینده‌نگری کرد.

میرباقری افزود: آینده‌نگری مبتنی بر فلسفه تاریخ شکل می‌گیرد؛ وقتی از قواعد روابط بین‌الملل بحث ‏می‌کنیم باید الزامات بالادستی را که قابل تصرف نیستند در نظر داشته باشیم؛ وقتی در مقیاسی ‏شاهد ورود و صف‌بندی نبی مکرم اسلام(ص) هستیم کسی حق تصرف و خلافت ندارد زیرا مرزبندی در ‏اینجا جزو الزامات بالادستی است.‏

وی با بیان اینکه تنظیم روابط بین‌الملل معادل پرستش است، ادامه داد: باید وقتی از قواعد روابط بین‌الملل بحث می‌کنیم همانطور که می‌گوییم اسناد بالادستی داریم که باید در چارچوب آن رفتار کنیم، باید بدانیم یک الزامات بالادستی هم داریم که امکان تصرف در آن نیست و کسی حق تصرف در آن را ندارد.

ایشان خواستار شناخت خطوط مرزها در تعیین روابط شد و با تأکید بر اینکه ابتدا باید سطح تصرف نبی اکرم (ص) و سطح تصرف ولاة تاریخی را مشخص کنیم بعد بگوییم سهم ما کجاست، گفت: برخی تصمیم‌ها منوط به تغییر تکوین عالم است، انگار که می‌شود جهان را آنچنان که می‌خواهیم بسازیم.

وی گفت: غربی‌ها در آغاز رنسانس گمان کردند می‌توانند عالم را مطابق خواسته خود بسازند ولی ‏می‌دانیم که مرزهایی توسط خداوند و رسول گرامی اسلام(ص) تعیین شده که نمی‌توانیم از آنها عبور ‏کنیم در حقیقت خداوند را مبدأ قدرت در جهان می‌دانیم و عقلانیت ما هم در همین چارچوب است.‏

رییس دفتر فرهنگستان علوم اسلامی قم، تنها دو جریان استکبار و عبودیت را در عالم متصور دانست و با بیان اینکه بقیه صف‌بندی‌ها معنا ندارد، ابراز کرد: وقتی سطوح تصمیم‌گیری‌ها و تصمیم‌سازی‌ها را می‌شناسیم، مقیاس تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی خود را نیز باید در افق تصرف خودمان بشناسیم و بر خداوند متعال تکیه کنیم.

میرباقری با بیان اینکه انسان‌ اختیار تصرف در عالم را از جانب خداوند دارد عنوان داشت: ذیل این ‏مسئله دو جریان عبودیت و استکبار مطرح می‌شود؛ عبودیت حول محور انبیاء و پرستش است و ‏استکبار هم حول فرعون‌ها می‌گردد. هر دو جریان، آرمان جهانی و تاریخی برای خود قائل هستند و هر یک به دنبال جهانی‌سازی هستند که طبیعتاً به جنگ و ‏درگیری می‌انجامد؛هیچ کس نمی‌تواند جلوی جنگ میان حق و باطل را بگیرد،البته یک مقیاس‌هایی را می‌توان مشخص کرد، اما حرف‌هایی می‌شنویم که نعوذبالله جای خدا نشسته‌اند و می‌خواهند صلح کلی به راه اندازند.

رئیس فرهنگستان علوم اسلامی با بیان اینکه اصل درگیری حق و باطل از نظر قرآن قطعی است ‏خاطرنشان کرد: دو بخش عمده معارف قرآن همین درگیری تاریخی را بیان می‌کند؛ قرآن علم تاریخ ‏نیست بلکه آن را به گونه‌ای تبیین می‌کند که اهل ایمان به آینده‌نگری صحیحی دست یابند.‏

وی با اشاره به برخورداری هر دو جریان عبودیت و استکبار از ابزارهای سخت و نرم گفت: هر دو جریان قدرت از ابزارهای نرم و سخت برخوردارند و امداد می‌شوند اما پایان این قدرت وپیروزی قطعی از نظر قرآن بی‌تردید جبهه حق است.قدرت به امداد ‏الهی باز می‌گردد و از نظر قرآن همواره دست برتر از آن جبهه حق خواهد بود؛ ایام الله مانند ظهور و ‏رجعت هم پیش بینی شده که پیروزی قطعی را از آن جبهه حق می‌داند و سیاست خارجی و عقلانیت ‏ما هم در همین چارچوب باید تعیین و اجرا شود.‏

میرباقری اضافه کرد: عوامل قدرت به عوامل دانشی، گرایشی و بنیادین باز می‌گردند؛ بخشی از ‏قدرت‌ها گرایشی یا همان نظام انگیزشی جامعه هستند و نباید مورد غفلت قرار گیرند.‏ اگر نظام انگیزشی دستگاه باطل ظرفیتی دارد که آنجا تمام می‌شود قدرتش تمام می‌شود لذا قدرت رقیب رو به پایان است چراکه ظرفیت انگیزشی آن در حال افول است.معتقدیم ظرفیت انگیزشی قدرت مقابل ما در حال اتمام ‏و به تبع آن قدرت آن نظام در حال فروپاشی است.دستگاه انگیزشی انبیاء ظرفیت فائقه بر ‏دستگاه شیطان را به وجود می‌آورد.‏

وی افزود: مقیاس تاثیر انقلاب اسلامی تکامل معادله‌های جهانی است بنابراین هر نوع ارتباط باید ذیل ‏این چارچوب باشد.‏

میرباقری با بیان اینکه آمریکا، نظام جمهوری اسلامی را طرف مقابل خود می‌داند گفت: به همین دلیل ‏تمام تئوری‌های خود را با انقلاب اسلامی مورد آزمایش قرار می‌دهند.‏ ظرفیت نرم انقلاب اسلامی سخن ما نیست، نوع مراکز استراتژیک آمریکا وقتی تئوری می‌دهند میزان موفقیت آن را با انقلاب اسلامی می‌سنجند، کتاب‌هایی که غرب درباره انقلاب اسلامی می‌نویسد هرچه به پیش آمدند کتاب‌هایشان ضعیف‌تر و ناشی از سرعت عمل بیشتر در این زمینه است. نگرش و سخنان امروز ما در تئوریزه کردن انقلاب اسلامی ‏عمیق‌تر از دهه‌های گذشته شده ولی کتاب‌ها و مقالات طرف غربی ژورنالیستی‌تر و ضعیف‌تر شده ‏است.‏

وی ادامه داد: هنوز داوری در زمینه محقق شدن اهداف انقلاب اسلامی و تئوری آن زود است.‏دنیای غرب سعی می‌کند فرهنگ جهانی را به نفع خودش تغییر دهد بنابراین ‏نمی‌توان گفت باید در چارچوب پذیرفته شده‌ها حرکت کرد.‏لایه‌ای از سیاست خارجی به حرکت در چارچوب فرهنگ پذیرفته و لایه‌ای دیگر به تغییر ‏پذیرفته شده‌ها ارتباط دارد؛ انقلاب اسلامی معادلات جهانی را تغییر داده و سیاست خارجی ما هم در ‏همین چارچوب است.‏

رئیس فرهنگستان علوم اسلامی با بیان اینکه جنگ دفاعی برای ما کافی است عنوان داشت: امام ‏راحل که فرمودند غیرمعصوم حق دفاع ابتدایی را ندارد در عین حال ۱۰ سال جنگ داخلی و خارجی را ‏مدیریت فرمودند زیرا اگر ما هم به دشمنان کاری نداشته باشیم آنها به دنبال تغییر معادلات به نفع خود ‏هستند.‏

وی ادامه داد: متفکران غربی به بوش نامه نوشته بودند که فرهنگ غربی تنها فرهنگی است که ‏قابلیت جهانی شدن دارد و دیگر ملت‌ها باید در قالب خرده فرهنگ فعالیت کنند؛ استفاده از سلاح‌های ‏جنگی برای این مسئله امری اخلاقی است و این بدان معناست که دفاع جوامع برای حفظ فرهنگ ‏خودشان غیر اخلاقی خواهد بود.‏

میرباقری افزود: پس از ظهور شاهد صلح کلی خواهیم بود وگرنه در شرایط کنونی صلح جهانی جز با ‏نفی اسلام محقق نمی‌شود.‏

رئیس فرهنگستان علوم اسلامی در انتها با بیان اینکه عرف سکولار قابل قبول نیست گفت: عرف کارشناسی و ‏بر سر اصول دینی ملاک است.‏

نظرات بینندگان