کد خبر: ۶۰۶۸۷
تاریخ انتشار: ۱۱:۳۰ - ۲۹ شهريور ۱۳۹۳

زندانی که 60 زندانی را آزاد کرد

دلم به حال تمام كساني كه در بند جرائم غيرعمد مالي زنداني هستند مي‌سوزد؛ اين جمله را با بغض مي‌گويد....
به گزارش شیرازه، از پشت میله‌های زمخت زندان رد نور خورشید را روی دیوار روبه‌رویی دنبال می‌کند، ته دلش امید رهایی دارد، همانطور که میله‌های سرد زندان امید گرم شدن دارند اما نمی‌داند چه وقت و چگونه این اسکناس‌های میلیونی مهیا خواهند شد تا ضامنی شوند برای خطای غیر عمد او.

بند زندانيان جرائم غيرعمد مالي اگرچه براي ساكنانش عذاب چنداني ندارد اما تا دلت بخواهد دلتنگي دارد؛ دلتنگي پدري كه عكس دخترك خردسالش را به زير تخت بالايي چسبانده تا هر شب با نگاه معصوم دختركش به خواب برود و خواب طنازي‌هايش را ببيند يا دلتنگي همسري كه سال‌هاست تلاش همسرش را در بيرون از زندان براي رضايت گرفتن از شاكي مي‌بيند و كاري از دستش ساخته نيست.

در سال‌هاي اخير اگرچه سعي شده فضاي بند زندانيان جرائم غيرعمد مالي، مناسب باشد اما زندان هر چقدر هم كه خوب باشد بازهم زندان است و غم غريبي دارد.

كسي نمي‌تواند تبعات مثبت آزادشدن فردي كه به‌دليل يك سهل‌انگاري به زندان افتاده است را انكار كند، آزاد كردن فردي از زندان علاوه بر اينكه غم و دلتنگي را از جان انساني مي‌زدايد، سرنوشت خانواده‌اي را دگرگون مي‌كند و فرد خير به‌طور حتم مورد رحمت و توجه ويژه خداوند قرار خواهد گرفت.

زنداني‌اي كه 60 زنداني را آزاد كرد

روزنامه همشهری نوشت: زندان واژه‌اي است كه بين تك‌تك حرف‌هايش موجي از دلتنگي و ناراحتي وجود دارد. زندان و اسير زندان بودن هميشه رنگ خاكستري ميله‌ها و سردي سلول‌ها را تداعي مي‌كند. شايد همين غم غريب زندان باشد كه موجب شده زنداني‌اي كه خودش چندماهي را به‌دليل بدهي مالي در زندان به‌سر برده به شكرانه آزادي‌اش و البته به توصيه پدر، اقدام به آزاد كردن 60 زنداني ديگر كند.

آقاي «ط» كه مهندس راه و ساختمان است و حدود 60سال سن دارد، چند سال پيش به‌دليل سقوط كارگرش از بلندي و قطع نخاع‌شدن او به پرداخت مبلغ سنگيني ديه محكوم شد كه ناتواني در پرداخت اين مقدار از ديه موجب شد چند ماهي را در زندان به‌سر ببرد.

آقاي ط كه هم اكنون به‌عنوان يكي از خيرين استان فارس شناخته مي‌شود درباره ماجراي زندان رفتنش مي‌گويد: سال 88 بود كه يكي از كارگران ساختمان ما از بلندي سقوط كرد و قطع نخاع شد. در آن زمان به‌دليل پاره‌اي از مشكلات توان پرداخت ديه را نداشتم و همين مسئله موجب زنداني شدن من به مدت 5‌ماه شد كه البته حدود 2‌ماه و نيم به‌طور كامل در زندان بودم و مابقي به قول زندانيان، به صورت زندان نيمه‌باز بود؛ يعني موظف بودم كه هر روز صبح خودم را معرفي كنم. به هر حال روزهاي سختي را گذراندم كه هيچ‌گاه از خاطرم نخواهد رفت.

بخشي از روزهايي كه در زندان به سر برده در ‌ماه مبارك رمضان بوده است. خودش در اين‌باره مي‌گويد: افرادي در زندان بودند كه چندمين ‌ماه رمضان را در اين محيط به سر مي‌بردند و حسرت نشستن پاي سفره سحري و افطار با خانواده را همچنان در دل داشتند. فضاي زندان در‌ماه مبارك رمضان فضاي ويژه‌اي است. بيشتر افرادي كه در بند جرائم غيرعمد مالي هستند افرادي متدين و موجه‌‌اند كه به‌دليل مسائلي ازجمله مهريه، چك، ضامن بودن، تصادف غير عمدو... اسير زندان شده‌اند. شايد بتوانم بگويم كه در اين ‌ماه 95درصد افراد روزه‌دار بودند و 100درصد زندانيان اين بند نماز مي‌خواندند. واقعا فضاي اين بند، فضاي دلگيري است چراكه افرادي اسير زندان شده‌اند كه گناهي به جز بي‌احتياطي و بي‌پولي ندارند.

دلم به حال تمام كساني كه در بند جرائم غيرعمد مالي زنداني هستند مي‌سوزد؛ اين جمله را با بغض مي‌گويد و ادامه مي‌دهد: بودند كساني كه به‌خاطر ضامن شدن در اين زندان‌ها روزگار مي‌گذراندند و اين مسئله دل هر انساني را به درد مي‌آورد.

دلش مي‌خواهد كميته‌اي وجود داشته باشد كه از ورود افرادي كه به‌دليل ناتواني در پرداخت وجه نقد براي خطاي غيرعمد خود به زندان محكوم مي‌شوند ممانعت كند. دلش مي‌خواهد قوانين بيمه‌اي بازنگري شود و روند طي كردن مراحل اداري سرعت پيدا كند.

اين نيكوكاري كه خودش طعم اسارت را چشيده، كارشناس‌ارشد راه و ساختمان است و 2 دختر و 2پسر دارد؛ «من تقصيركار نبودم كه بخواهم جلوي خانواده‌ام شرمنده باشم اما به هر حال بودن در زندان سخت است و دوري از خانواده سخت‌تر. مگر مي‌شود از خانواده و زن و بچه دور بود و دلتنگ نشد؟ گرچه فضاي زندان فضايي مناسب بود و مسئولان زندان افراد خوبي بودند اما حال و هواي زندان حال و هواي خوبي نيست و دوري از خانواده به شدت من را اذيت مي‌كرد. حتي دوري از محيط كار هم برايم دشوار بود، من چند ماهي به‌دليل اين مشكلات از خدمت به مردم محروم شدم.»

آقاي ط وقتي درباره آزادي 60 زنداني مي‌گويد تنها از پدرش ياد مي‌كند؛ پدري كه به‌دليل ديدن مشكلات فرزند و مشاهده پيگيري‌هاي كارشناسان ستاد ديه براي آزادي زندانيان، نذر كرد كه يك سوم اموالش را به آزادي زندانيان در بند اختصاص دهد.

فرزندي كه با حمايت ستاد مردمي ديه و با گرفتن وام آزاد شده بود طبق وصيت پدر، 2ميليارد و 250ميليون ريال را دراختيارستاد ديه فارس قرارداد كه از محل اين كمك، 60زنداني با جرائم مالي غيرعمد آزاد شدند؛ «هيچ‌گاه دلم نمي‌خواست اين 60 زنداني را از نزديك ببينم.» اين را آقاي ط مي‌گويد و اضافه مي‌كند: اين مبلغ را پدرم نذر كرد و من فقط آن را ادا كردم و به‌عبارتي واسطه بودم.من اين مبلغ را به ستاد مردمي ديه اهدا كردم و هيچ‌وقت هم علاقه ندارم كه اين افراد را از نزديك ببينم چرا كه ممكن است آنها ناراحت شوند يا ته دلشان احساس شرمندگي كنند. پدرم يك سوم اموالش را براي آزادي زندانيان بخشيد تا اين افراد بدون منت به آغوش خانواده‌هايشان بازگردند.

اين زنداني سابق و خير امروز درنهايت تأكيد مي‌كند: بي‌شك بخشش پيش از درخواست بزرگ‌ترين بزرگواري‌هاست و تا نبخشي از سوي خداوند منان بخشيده نمي‌شوي. چه خوب مي‌شد اگر شاكيان جرائم غيرعمد كمي به فلسفه بخشش توجه كنند و با بخشش خود علاوه بر كسب لذت آزادي يك فرد از اسارت، مهر بخشش را از خداوند هديه بگيرند.

نظرات بینندگان