کد خبر: ۶۲۰۸۷
تاریخ انتشار: ۱۳:۱۶ - ۳۰ مهر ۱۳۹۳

سلمان انقلاب اسلامی

برای یک لحظه از امام و رهبری جلو نرفت و برای یک لحظه هم عقب نماند. نه به دنیا تنگ‌نظرانه نگاه می‌کرد و نه گرفتار دنیاگرایی شد. مدعا و توان خود را هیچ موقع ابراز نکرد و زبانش را برای یک بار بر ستایش از خود نچرخاند.
به گزارش شیرازه، «عبدالله گنجی» در سرمقاله شماره امروز روزنامه «جوان» نوشت: پس از چند ماه بیم و امید و خوف و رجا حضرت آیت‌الله مهدوی‌کنی حیات دنیوی را بدرود گفت و در حریم قدسیان آرام گرفت. آنچه در توصیف وی نوشته می‌شود نه بر اساس قاعده‌ای که «هر که مرد خوب می‌شود» بلکه باوری است که از حیات دهها ساله وی در عرصه سیاست شکل گرفته است.

اگر انقلاب اسلامی را جلوه و افقی از انقلاب الهی پیامبر اکرم بدانیم و دشواری‌های بعد از بعثت را به یاد آوریم و «من تاب معک» پیامبر را در نسبت به یاران پیامبر مرور نماییم، آیت‌الله‌مهدوی‌کنی شبیه کدام یک از یاران پیامبر بود؟ فهم نگارنده این است که او بسیار شبیه به سلمان بود.

بارزترین صفت ثبت شده از سلمان «دانایی»، «سینه فراخ»، «روح بزرگ» و «متانت طبع» بود. سلمان در بین صحابه پیامبر درجه «السلمان منا اهل البیت» را گرفت و از معدود صحابه‌ای بود که بعد از رحلت پیامبر مسیر را گم نکرد و از ثبات قدم و قدرت امام‌شناسی زمان برخوردار بود. قلب سلمان آنقدر بزرگ و حلم و دانایی وی آنقدر عمیق بود که پیامبر فرمود «اگر ابوذر می‌دانست در قلب سلمان چه می‌گذرد، وی را تکفیر می‌کرد». سلمان از فرهنگ اجتماعی و دنیا‌دیدگی برخوردار بود و صاحب سبک فکری و خلاقیت ویژه بود که اوج خلاقیت وی در جنگ خندق مشهود است.

آیت‌الله مهدوی‌کنی با شناخت در مسیر امام و انقلاب گام نهاد و به همین دلیل در هیچ منزلگاه و بزنگاهی منحرف نشد. مسلح بودن به اخلاق از وی اکسیری ساخته بود که ترجمان نمادینی از پیوند اخلاق و سیاست بود.

اصول اسلامی را به گونه‌ای با تحولات زمان همسو نموده بود که در وادی روشنفکری قرار نگرفت و در عین حال چنان نگاه اقتصادی و اجتماعی بازی داشت که توسط خط امامی‌‌های تند دیروز و تجدید نظر‌طلبان امروز به «اسلام امریکایی» و «لیبرالیسم» متهم می‌شد. او بر مسیر خود استوار ماند اما سطحی‌گرایان مدعی که وی را متهم می‌کردند در وادی سقوط غلتیدند. مهدوی‌کنی سیاست، معنویت و اخلاق را نه فقط در خود که در دانشگاه امام صادق هم پیاده نمود و اکثریت قاطع شاگردان وی منجیان مدیریت آینده نظام خواهند بود.

هیچ موقع در مواجهه با رقبای سیاسی از اخلاق خارج نشده و برای یک بار هم لجاجت سیاسی از وی دیده نشد.

ظرفیت شخصیتی وی آنقدر بزرگ بود که زود تحریک نمی‌شد و هیچ گاه تحریک نمی‌کرد. برای یک لحظه از امام و رهبری جلو نرفت و برای یک لحظه هم عقب نماند. نه به دنیا تنگ‌نظرانه نگاه می‌کرد و نه گرفتار دنیاگرایی شد. مدعا و توان خود را هیچ موقع ابراز نکرد و زبانش را برای یک بار بر ستایش از خود نچرخاند. عطش جناحی نداشت و در مقابل زایش‌های جامعه روحانیت مبارز یک بار هم اعتراض نکرد. با اینکه سن بیشتری از مقام معظم رهبری داشت اما یک لحظه از سربازی وی خارج نشد. اهداف حیات خود را فراتر از حیات ظاهری می‌دید و به همین لحاظ معماری دانشگاه امام صادق را از جهت مقطع تحصیلی و محتوای علمی بنیان گذاشت. برای علم‌آموزی شاگردانش درب دانشگاه را به روی اساتید ناهمسو نبست و از همه آنان بهره برد.

ورود وی به ریاست مجلس خبرگان از جنس حرکت سلمانی بود. نهایت ادب را نسبت به آیت‌الله هاشمی ابراز نمود اما از تکلیف خود بازنگشت و در عین حال هیچ سوژه‌ای به دست دشمنان و فرصت‌طلبان نداد. در دوران تفکیک مجمع روحانیون از جامعه روحانیت مبارز هیچ موضع رسانه‌ای اعلام نکرد. مانند دبیر مجمع روحانیون تحرک و پویایی سیاسی در عرصه عملی و اجرایی نداشت اما با حاکمیت اخلاق بر خود، کفه ترازویش قابل قیاس با رقیب نبود. هیچ موقع مدعای ولایت‌پذیری نداشت اما به آن مقید بود.

در منازعات سیاسی علاقه‌ای به حال گیری از رقیب در فضای رسانه‌ای نداشت و به کلی از هیاهوی سیاسی به دور بود. بدون تردید آن مرحوم یکی از نمادها، الگوها و استوانه‌های عمل سیاسی در عالم تشیع خواهد ماند و جزو صحابه حقیقی امام خمینی در تاریخ انقلاب ثبت خواهد شد. در کنار امام بود و از کنار مرقد امام به بستر بیماری رفت و عاقبت به خیر شد.

تشییع جنازه وی و حضور ملت جایگاه اجتماعی وی را نشان خواهد داد که دور بودن از هوای نفس در عین سیاست‌ورزی چه سرمایه‌ بزرگی است که خداوند بر قامت او پوشید.

میراث گرانسنگ او یعنی دانشگاه امام صادق(ع) سلسله جنبان باقیات الصالحات وی خواهد شد و جوشش علم و اخلاق در آن دانشگاه ذخیره عالم برزخ و تقویت‌کننده اعمال الهی وی در عالم قیامت خواهد بود. ان‌شاءالله
نویسنده :
عبدالله گنجی
نظرات بینندگان