کد خبر: ۷۰۵۲۲
تاریخ انتشار: ۱۰:۰۹ - ۱۷ خرداد ۱۳۹۴

الجزیره، «گاف قرن» را به نام خود ثبت کرد + تصاویر

گزارش نادرست و غلط شبکه قطری الجزیره درباره پوستر ایرانی «اوباما و شمر در کنار یکدیگر» ، گاف قرن الجزیره نام گرفت.
شیرازه: به گزارش پایگاه اینترنتی وترنز تودی؛ با انتشار مقاله ای به اطلاعات نادرست الجزیره در روز چهارشنبه درباره پوسترهای «با ما باش ، در امان باش» و «شمر زمانه ات را بشناس» اشاره کرد و انتشار این اطلاعات غلط و آبکی را «گاف قرن» شبکه الجزیره نامید.

طبق این گزارش ، شبکه الجزیره در مقاله ی روز چهارشنبه تلاش کرد تا تصویر نادرستی از فضای حاکم بر افکار عمومی ایران در خصوص مسئله توافق هسته ای و روابط با آمریکا به نمایش بگذارد.

 


دراین مقاله ی طولانی که قرار بود از طریق دستکاری پیام ارائه شده بر روی یک پوستر تبلیغاتی (پوستر با ما باش در امان باش) در تهران، تصویری نادرست را ایجاد نماید، راه به جایی نبرد و در عوض ، عنوان گاف قرن را نصیب الجزیره قطر کرد.


عنوان این مقاله که به قلم استفان کینزر  و با بی اعتنایی و بی پروایی شگفت آوری نوشته شده است ، «مسئله توافق با ایران، بزرگتر از آن است که شکست بخورد» است و سعی دارد به مخاطبان غربی خود از طریق مجموعه ای از اطلاعات غلط نظام مند بقبولاند که ایرانی ها دوستدار باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا هستند! اما در واقع محور اصلی این مقاله ارائه مدارک و مستندات کاملاً آشکار و مشخص برای اعلام چیزی کاملاً برعکس است و نشان می دهد که ایرانی ها تا چه اندازه از رئیس جمهور آمریکا متنفر هستند.


این مدارک و مستندات که به آن اشاره شد، پوستری با عنوان ( با ما باش در امان باش) است که در این مقاله به توصیف جزئیات آن پرداخته می شود ، اما تصویر آن نشان داده نمی شود.

 

 


کینزر در مقاله ی خود ، پوستر مذکور را «یک تصویر تمام قد به طول چهل فوت، از باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا در کنار یک جنگجوی باستانی ایرانی (شمر ایرانی نبوده است!)، که هردو کفشهایی شیک و زیبا به پا کرده اند و در زیر آنها این شعار نوشته شده است: quotation mark در امان باش و احساس راحتی کن. با ما قدم بزن quotation mark توصیف کرده است.


وی در قسمتی از مقاله ی خود به این مسئله اشاره می کند که در ماه مه میلادی سفری دو هفته ای به ایران داشته و ملاحظه کرده که این تصویر بر بالای یکی از میادین شهر نصب شده بوده است. وی تصویر را «پوستری تبلیغاتی متعلق به یک شرکت ایرانی تولید کفش و نشانه ای از اینکه ایرانی ها با چه شور و شعفی ، امیدوار هستند که توافق هسته ای حاصل شود و از طریق آن، تحریمهای اقتصادی برداشته شده و احتمالا فصلی نو در روابط بین ایران و آمریکا آغاز شود» توصیف کرده است.

 


در ادامه ی این مقاله به این مسئله اشاره می شود جای بسی تعجب است که الجزیره تصویر این پوستر را نشان نداده است در حالیکه تمام مقاله اش بر پایه ی این پوستر تنظیم شده است.


با نگاهی به نظرات خوانندگان در پایان این مقاله، ملاحظه می شود که مخاطبان غربی این رسانه که نسبت به جامعه ایران کاملاً بیگانه و غریبه هستند و تصویر این پوستر را نیز ندیده اند، تحت تأثیر بمباران اطلاعات غلط ارائه شده در دل مقاله، به سادگی فریب خورده و گمراه شده اند. اما چرا؟


بر خلاف آنچه کینزر در مقاله ی خود به آن اشاره می کند ، باراک اوباما در آن پوستر، در کنار منفورترین شخص ، نه فقط در بین ایرانیان بلکه در بین شیعیان کل جهان در طول تاریخ ایستاده است و هرشخصی با کمترین دانش و شناخت از ایران یا اسلام می تواند متوجه شود که شخص قرمزپوش در کنار اوباما چه کسی است؟


او شمر است که حتی شمار زیادی از مسلمانان اهل سنت و همچنین مسیحیان و یهودیان در ایران نیز با نفرت و لعنت او را یاد می کنند ، چرا که او سومین امام شیعیان ، (حضرت امام) حسین (ع) فرزند اولین امام شیعیان (حضرت امام) علی (ع) و نوه ی پیامبر (ص) را در سال 680 پس از میلاد مسیح و در جنگی که در دشت کربلا ، شهری در عراق امروزی و محل قرار گرفتن مرقد مطهر آن امام ، در گرفت، به قتل رسانید.


در آن جنگ، سر از تن امام حسین (ع) جدا و پیکر ایشان بدست لشکر یزید تکه تکه شد.


همگی افراد مذکر خانواده ی امام حسین (از جمله نوزاد شش ماهه ی او)، در بین خویشاوندان و در بین دوستان و همراهان او که در مجموع لشکری هفتاد و دو نفره را تشکیل می دادند، در جنگی نابرابر مقابل لشکری از سی هزار نیروی قدرتمند دشمن در صحرای کربلا شهید شدند.
شمر منفورترین شخص در میان سه فرمانده ی ارشد لشکر یزید به حساب می آید.


شمر و یزید نمونه ای از فرماندهان امروزی نیروهای دولت اسلامی(داعش) در عراق و شام محسوب می شوند.


در ادامه ی این مقاله آمده است: اما این را نمی توان تنها یک گاف رسانه ای ناشی از تفسیر اشتباه و یا بی اطلاعی یک بازدیدکننده ی خارجی کاملاً بیگانه با جامعه ایران و تاریخ ، مذهب و فرهنگ ایران و شیعیان به حساب آورد ، چرا که جنگ تحریف و ارائه اطلاعات غلط همچنان با لحنی تندتر ادامه دارد.


همانگونه که کینزر در مقاله ی خود به آن اشاره کرده است ، در پایین این پوستر یک شعار نوشته شده است ، اما بر خلاف ترجمه ی کینزر که آنرا «در امان باش و احساس راحتی کن ، با ما قدم بزن» ترجمه کرده بود، ترجمه صحیح شعار این است: در قسمت سفید: «با ما باش و در امان باش. سال 61 هجری قمری». سپس به رنگ خاکستری: «با ما باش و در امان باش. سال 2014 میلادی.


هیچ نیازی به بحث و توضیح نیست که شخص قرمزپوش قاتل محترم ترین امام شیعیان است که حتی کمونیست ها و مشرکان نه فقط در ایران بلکه در سراسر جهان و همچنین شمار زیادی از رهبران مشهور خارجی از جمله مهاتما گاندی برای این امام احترام ویژه ای قائل هستند .
هر فرد ایرانی و یا شیعه این شخص را (شمر) در نخستین نگاه شناسایی می کند چرا که لباس و رنگ قرمز آن ، برای این کار کفایت می کند.


در بخش دیگری از مقاله آمده است: ممکن است شخصی این فریب را بخورد که کینزر در واقع قربانی ترجمه ی غلط یک عابر رهگذر که اتفاقاً از دانش انگلیسی خوبی نیز برخوردار نبوده ، شده است ، اما چنین احتمالی تنها در صورتی محتمل بود که جریان تحریف و ارائه ی اطلاعات غلط ادامه پیدا نمی کرد.


کینزر تصویر را «پوستری تبلیغاتی متعلق به یک شرکت ایرانی تولید کفش و نشانه ای از اینکه ایرانی ها تا چه اندازه پر شور و شعف ، امیدوار هستند که توافق هسته ای حاصل شود و از طریق آن، تحریم های اقتصادی برداشته شده و احتمالا فصلی نو در روابط بین ایران و آمریکا آغاز شود» توصیف نموده است.


این جملات با اطلاعاتی نادرست و فریبنده آغاز و به نتیجه گیری نادرستی نیز ختم می شوند. چرا؟


دلیل آن این است که در اینجا به هیچ وجه صحبتی از تبلیغ برای یک شرکت تولید کفش در میان نیست.


این تصویر نه به یک کارخانه تولید کفش و یا هر شرکت دیگری متعلق است و نه اصلاً یک تبلیغ است.


هرکسی که به تهران سفر کند می تواند این تصویر و برخی تصاویر مشابه را در حالیکه بر روی دیوارها، تیرهای چراغ برق و غیره آویزان شده اند، ببیند. این تصاویر آنقدر جلب توجه کننده هستند که در نظر هیچ شخصی پنهان نمی مانند.


همه ی آنها نیز یک معنای سیاسی بارز و آشکار را در خود دارند.
در پایان این مقاله نیز تصاویری از برخی دیگر از پوسترهای مشابه به نمایش در آمده در تهران نشان داده و توضیحاتی در مورد محتوای آنها داده شده است.


برای مثال تصویر شمر در کنار یک نظامی آمریکایی- اسرائیلی بر بالای سر یک قربانی، آنهم در شرایطی که سر قربانی را از پشت خواهند برید، یعنی دقیقاً همانگونه که با امام حسین (ع) رفتار شد.


دیگر نکته مورد اشاره در این مقاله این بود که تصویر اوباما و شمر در کنار یکدیگر به قدری گویا و تأثیرگذار ، حتی برای یک فرد کاملاً غریبه است که الجزیره از نشان دادن آن در مقاله ی خود امتناع کرده است و کینزر برای دستیابی به هدف خود صرفاً به جعل و تحریف ترجمه بسنده کرده است.


تحریف ها و ارائه اطلاعات غلط نیز در سراسر مقاله تا به انتها ادامه یافته است.


برای مثال در جایی از مقاله به این نکته اشاره شده است که نوشته های «مرگ بر آمریکا» را دیگر نمی توان بر روی دیوارهای شهرهای ایران مشاهده کرد در حالی که هر فرد با کمترین تحقیق و جستجو در اینترنت صدها نمونه از اینگونه جملات و شعارها را بر روی دیوار ساختمان های مختلف در همه شهرهای ایران خواهد دید.


با وجودی که الجزیره در پایین صفحات پایگاه اینترنتی خود ادعا کرده است هیچ مسئولیتی در قبال محتوا و مطالب منتشر شده ندارد، اما هیچ شخصی نمی تواند بپذیرد که این رسانه که اتفاقاً در یک کشور مسلمان نیز واقع شده و دانش و آگاهی کامل و کافی از اسلام دارد ، اجازه ی انتشار هرگونه خبر یا مقاله ای را که از هر فردی دریافت می شود، در وب سایت خود بدهد.


چنین جملاتی را می توان در پایین صفحات رسانه های زیادی دید، اما هیچ یک از آنها حتی یک کلمه را بدون بررسی و تأیید محتوا منتشر نمی کنند تا به این طریق اطمینان حاصل کنند که آنچه منتشر شده است دستکم با کمترین استانداردها و اصول حرفه ای روزنامه نگاری و اخلاقیات و یا سیاستهای آن رسانه مطابقت دارد، مگر آنکه قصد تخریب شهرت و یا به سخره گرفتن خود در میان باشد.


در حال حاضر ، الجزیره در میان ایرانیان به یک رسانه ی طنز بدل شده و از مقاله ای که صحبت آن رفت ، در رسانه های اجتماعی با عنوان «جوک روز» یاد می شود.


صرف نظر از اهدافی که الجزیره در تلاش خود برای ارائه اطلاعات غلط به مخاطب دنبال کرده است، مسلماً این مقاله در نظر بسیاری از حرفه ای های روزنامه نگاری و همچنین سایر افراد غیرحرفه ای با عنوان «گاف قرن» نام گرفته است

نظرات بینندگان