همه چيز آرام نيست
راننده پشتي با عصبانيت دستش را روي بوق ميگذارد. بر سر يك مسافر دعوا ميشود. پدر خانواده خسته و عصبي به خانه ميآيد و عصبانيت ناشي از محل كار را به خانه و فرزندان منتقل ميكند. كوددك عصبي و ناراحت به مدرسه ميرود و اين مشكل را با خود به مدرسه ميبرد و اين چرخه ادامه دارد.
به دليل ماشيني شدن زندگي و هيجانات و نياز به تحرك بيشتر، آمار اختلالات اضطرابي و مشكلات رواني در حال افزايش است، اما متاسفانه در كشور ما همچون بخش عظيمي از دنيا، بهداشت روان و بيماري رواني چندان اهميت ندارد و مورد بيتوجهي و غفلت قرار گرفته است.
برآوردها حاكي از آن است كه حدود 450 ميليون نفر در جهان دچار بيماري رواني يا رفتاري هستند. از اين بين بيش از 150 ميليون نفر از مردم دنيا در هر برهه از زمان به بيماري افسردگي مبتلا هستند كه تقريبا 95 ميليون نفر از آنها بدون درمان و مراقبت رها شدهاند. حدود يك ميليون خودكشي موفق هر سال در جهان داريم و حدود 25 ميليون نفر از مردم جهان از اسكيزوفرني، 38 ميليون نفر از صرع و بيش از 90 ميليون نفر از يك بيماري وابسته به مصرف مواد رنج ميبرند.
بعلاوه بيش از 75 درصد از مبتلايان به اختلالات رواني و نورولوژيك و سوء مصرف مواد در كشورهاي در حال توسعه زندگي ميكنند كه هيچ خدمات درماني و مراقبتي دريافت نميكنند.
در بررسياي كه سال 1378 روي 35 هزار و 14 نفر افراد بالاي 15 سال انجام گرفت شيوع اختلالات رواني در كل كشور 21 درصد بوده كه 9/25 درصد در زنان و 9/14 درصد در مردان بوده است. در بررسي سال 1380 كه بر 25 هزار و 180 نفر جمعيت افراد بالاي 18 سال انجام شد شيوع اختلالات رواني 1/17 درصد بوده و در بين زنان 23/4 درصد شيوع داشته است. در تهران حدود 29/14 درصد بوده است كه در بين متاهلان 3/11 درصد و در بين مجردان 7/8 درصد بوده است كه بالا بودن اختلالات رواني در بين متأهلان بسيار قابل چشمگير است.
در بررسي سال 87 در تهران كه جمعيت بالاي 15 سال را شامل ميشد 2/34 درصد از افراد دچار اختلالات رواني بودند كه 9/37 درصد در زنان و 6/28 درصد در مردان دچار اختلالات رواني بودند كه اين آمار در متاهلان 6/32 درصد و در مجردان 6/30 درصد و در افراد مطلقه و بيوه 2/47 درصد بوده است كه نسبت به سال 77 شيوع اختلالات رواني رشد 60 درصدي داشته كه بسيار نگرانكننده است.
براساس آخرين مطالعات صورت گرفته اين آمار طيف وسيعي از اختلالات رواني از جزييترين تا شديدترين اختلالات را شامل ميشود. شايعترين اختلال روانپزشكي در كشورمان اضطراب و افسردگي است و شيوع آن در كشور با ساير كشورها مساوي است. اختلالات سوءمصرف مواد نيز از شايع ترين اختلالات روانپزشكي به شمار ميآيد، اما كار تحقيقاتي مشخصي در مورد اين آمار انجام نشده كه پيشبيني ميشود اين آمار همسطح كشورهاي ديگر است.
متاسفانه عدم برنامه صحيح و اطلاع كافي از روشهاي پيشگيري و درمان، عدماطلاع كافي خانواده و نزديكان از وجود بيماري، نبودن وسايل درماني در شهر يا محل زندگي، فقر مالي و مشكلات متعدد باعث شده تا بسياري از كساني كه نيازمند درمان بيماري روحي خود هستند نتوانند به درمان خود بپردازند.
سرمايهگذاري اندك
با وجود نقش مهم سلامت روان در زندگي انسانها، طبق گزارشهاي سازمان بهداشت جهاني بسياري از كشورها ميزان كمي از بودجه سلامت خود را صرف بحث سلامت رواني ميكنند. در حقيقت عمده پول بخش بهداشت و درمان صرف بيماريهاي جسمي ميشود. يكپنجم 100 كشوري كه آمارهاي خود را به اين سازمان ارائه دادهاند، كمتر از يك درصد بودجه بخش بهداشت و درمان خود را براي سلامت رواني هزينه ميكنند. در حالي كه طبق آمارهاي اين سازمان، 13درصد هزينههاي درمان بيماريها، به دسته گستردهاي از اختلالات عصبي ـ رواني مربوط ميشود. به بيان سادهتر اين آمار گوياي آن است كه سلامت رواني هنوز در اولويت بسياري از كشورها قرار نگرفته است و منابع جهاني براي مبتلايان به اختلالات رواني و عصبي به منظور رفع نيازهاي روزافزون بهداشت رواني ناكافي و توزيع آنها در جهان نابرابر است.
در كشور ما نيز در تخصيص اعتبارات و برنامهريزيهاي بخش بهداشت و درمان، سلامت روان جزو اولويتهاي نظام سلامت كشور نيست.
مانند همه كشورها حدود 21 درصد افراد جامعه ما به انواع بيماريهاي رواني مبتلا هستند و اين بيماريها بهطور مستقيم برعملكرد فرد تاثيرگذارند و مستقيم و غيرمستقيم اقتصاد و سلامت جامعه را نيز تحتتاثير قرار ميدهند. پس به تناسب موضوع بايد وزارت بهداشت و بخشهاي ديگر مانند آموزش و پرورش به اين موضوع توجه لازم داشته باشند. اگر چه وزارت بهداشت قدمهايي در اين رابطه برداشته ولي تا شرايط مطلوب فاصله زيادي مانده است.
درخصوص پيشگيري اوليه از اختلالات رواني در كشور نيازمند يك كار منسجم و پايدار در ط [endline] } • 86 )L ًrطًrط,پغ x ˆo™