کد خبر: ۸۵۷۳
تاریخ انتشار: ۱۶:۵۱ - ۱۷ بهمن ۱۳۸۹

واهمه امریکا از اسلامگرایی در مصر

 در یک نگاه کلی می‌توان گفت که موضع امریکا نسبت به تحولات اخیر مصر از تب و تاب شدیدی برخوردار بوده است. دلیل اصلی این امر را باید بیش از هر چیز در سرعت قابل توجه این تحولات دانست. شاید کمتر کسی 10 روز قبل و به خصوص پیش از نماز جمعه روز خشم، می‌توانست پیش بینی وقایع بعدی را بکند، اما سیر اعتراضات مردمی‌ و سرکوب نیروهای دولتی به گونه‌ای رقم خورد که سقوط مبارک را امری اجتناب‌ناپذیر کرده است. این نکته‌ای است که مقامات امریکا در جریان تحولات سریع 11 روزه مصر به آن واقف شده‌اند و سعی دارند تا به هر صورت ممکن خود را با این تحولات هماهنگ سازند و تا آنجا که ممکن است مانع وارد شدن صدمات بیشتر به منافع‌شان در مصر شوند، وضعیتی که به صورت طبیعی و با قدرت گیری اسلامگرایان در این کشور پیش خواهد آمد.

دلیل اصلی را در دو جهت اعتراضات مردم مصر می‌توان جست؛ جهت آشکار و جهت پنهان. جهت آشکار اعتراضات متوجه 30 سال حکومت بلامنازع و استبدادی حسنی مبارک در مصر است که انحصارگرایی سیاسی و از بین بردن نهادها و احزاب سیاسی از مشخصات آن بود. اوج این انحصارگرایی در انتخابات پارلمان ماه نوامبر دیده شد که حسنی مبارک بدون توجه به تقلبات گسترده انتخاباتی و اعتراض شدید احزاب، آن را تایید کرد. علاوه بر انحصارگرایی سیاسی باید به انحصارگرایی اقتصادی توسط حزب حاکم دموکراتیک ملی نیز اشاره کرد که از دیگر مشخصات حکومت مبارک بود و همین امر نیز نقطه آغازی شد برای اعتراضات اخیر. جهت پنهان اعتراض مردم مصر متوجه وابستگی شدید سه دهه مبارک به امریکا و تبعیت کورکورانه از سیاست‌های آن است. این وابستگی چیزی نبود که از دید مردم مصر مخفی بماند و بعد از حمله رژیم صهیونیستی در سال 2008، مردم مصر به خیابان‌ها ریخته و اعتراض شدید خود را در تبعیت محض حسنی مبارک از سیاست‌های امریکا و رژیم صهیونیستی نشان دادند. دولت مصر در آن زمان و برای سرکوب اعتراضات اقدام به دستگیری گسترده اعضای جنبش اخوان‌المسلمین در شهرهای قاهره، اسکندریه، الدقهلیه، الغربیه، البحیره، المنوفیه، الجیزه، الشرقیه و الاسماعیلیه کرد. در واقع، امریکا طی 30 سال گذشته چنان در نظام حکومت مبارک نفوذ کرده بود که اعتراض به مبارک و درخواست سقوط او به معنای اعتراض به امریکا و نفوذش در مصر است. دکتر شیرین هانتر، استاد مطالعات اسلامی‌در دانشگاه جرج تاون، در این رابطه معتقد است که «از سال 1979 که مصر با اسرائیل پیمان صلح امضا کرد و به صورت متحد اصلی امریکا در منطقه درآمد، ایالات متحده چشمش را روی آنچه در زیر پوست جامعه مصر می‌گذشت بست و فقط به تامین منافع خودش در منطقه فکر کرد.»

مقامات امریکا در ابتدای اعتراضات اخیر چندان متوجه عمق اعتراضات مردم نبودند و حتی جو بایدن، معاون رئیس‌جمهور، یک روز قبل از روز خشم آشکارا از مبارک دفاع کرد. او در مصاحبه‌ای با شبکه تلویزیونی پی بی سی امریکا گفت؛ «مبارک را دیکتاتور نمی‌دانم، بلکه متحد امریکا است» و مدعی شد که هنوز زمان استعفای حسنی مبارک فرا نرسیده است. مقامات کاخ سفید بعد از بالا گرفتن اعتراضات متوجه شدند که دیگر نمی‌توانند به این صورت از مبارک دفاع کنند و باید خود را برای وقایع بعدی و به خصوص برای زمان بعد از مبارک آماده سازند. از همین جهت بود که لحن مقامات کاخ سفید از باراک اوباما، رئیس‌جمهور امریکا، گرفته تا هیلاری کلینتون و دیگر دیپلمات‌های ارشد این کشور در جریان وقایع بعد از روز خشم تغییر کرد و اکنون از کناره‌گیری سریع حسنی مبارک از قدرت سخن می‌گویند. اوباما در روز چهارشنبه 2 فوریه به خبرنگاران گفت: «انتقال قدرت در مصر باید همین حالا شروع شود» و رابرت گیبس سخنگوی کاخ سفید، شامگاه همان روز با تاکید بر سخنان اوباما گفت: «حالا یعنی همین حالا». این موضع مقامات امریکا گویای تغییر موضع آشکار آنان در قبال مصر و حاکمیت مبارک است و می‌توان نتیجه گرفت که آنان قبول کرده‌اند تا متحد 30 ساله خود را از دست بدهند. دلیل چنین تغییر موضع سریع و آشکاری روشن است. در واقع، مقامات امریکا متوجه شده‌اند که در کنار مبارک ماندن باعث می‌شود تا جهت پنهان اعتراضات به تدریج رو شود و بعد از مبارک، امریکا مبدل به هدف اعتراضات شود. نکته قابل توجه در وقوع این وضعیت جریان اسلامگرای موجود در موج اعتراضات است که از پشتوانه مردمی‌برخوردار است و در گذشته از معترضان اصلی وابستگی مبارک به امریکا و رژیم صهیونیستی بودند. عمده گروه اسلامگرای معترض به این امر جنبش اخوان‌المسلمین است که اینک نقش عمده و تأثیرگذاری را در جنبش مردم مصر بازی می‌کند.

لازم به ذکر است که اخوان‌المسلمین در مصر تنها حزب یا یگ گروه سیاسی همانند دیگر احزاب سیاسی این کشور نیست، بلکه برخلاف دیگر گروه‌ها، از دو عامل تشکیلات گسترده سازمانی و حمایت توده مردمی‌برخوردار است. امریکا به خوبی از توان سازماندهی اخوان‌المسلمین آگاه است و می‌داند که ادامه حمایت از مبارک موجب می‌شود تا این توان سیاست‌های امریکا در مصر را هدف بگیرد و به همین جهت، سعی دارد تا با دور شدن از مبارک مانع بروز چنین اتفاقی شود علاوه بر این، نکته مهم برای امریکا حفظ بدنه حاکمیت در مصر است و سعی می‌کند تا با کمترین هزینه این بدنه را برای آینده مصر و به نفع خود نگه دارد تا آنکه ‌قدرت گیری اسلامگرایان باعث تضعیف و یا حذف این بدنه نشود. بنابراین، امریکا در حال حاضر سیاستی دوگانه را دنبال می‌کند و سعی دارد تا با قربانی کردن مبارک، اصل بدنه حاکمیت زمان وی را در مصر حفظ کند و به این وسیله از قدرت گیری سریع اسلامگرایان در مصر و به خصوص اخوان‌المسلمین در این کشور جلوگیری کند یا حداقل آن را به تأخیر بیندازد. در واقع، زمان بعد از مبارک به معنای حضور چشمگیر اسلامگرایان در قدرت خواهد بود و امریکا نیز به خوبی به این امر واقف است، اما در حال حاضر نگران وقوع سریع این امر است و تمام تلاش خود را برای به تأخیر انداختن آن می‌کند تا آنکه ‌جناح حامی ‌منافع امریکا در مصر بتواند توان و ثبات جدیدی را به دست آورد.

سید رحیم نعمتی

انتهای پیام/85

نظرات بینندگان