هنوز هم برخي در خيانت مسلم سران فتنه ترديد دارند، هنوز هم برخي اما و اگر مي‌آورند و از واژه هايي همچون لجبازي، گول خوردن، در دام افتادن و... استفاده مي كنند. دلشان نمي آيد كه بگويند سران فتنه ضدانقلاب شده اند و خواهان سرنگوني نظام جمهوري اسلامي و جايگزيني جمهوري ايراني -بخوانيد ديكتاتوري غيراسلامي- هستند.

وقتي يكي از روزنامه نگاران اينگونه تحليل كرد كه سران فتنه بي چون و چرا نسخه آمريكا و غرب را اجرا مي كنند، صداي برخي درآمد. از جمله آقازاده استاد شهيد مرتضي مطهري به اين روزنامه نگار توصيه كرد كه به تعطيلات برود تا همه چيز آرام شود.

***

آقايان مهندس ميرحسين موسوي و شيخ مهدي كروبي خواستار برگزاري راهپيمايي جهت اعلام "همبستگی با حرکت های مردمی در منطقه بویژه قیام آزادیخواهانه مردم تونس و مصر بر علیه حکومت استبدادی"، شده اند، آن هم براي 25 بهمن يا به عبارتي سه روز پس از 22 بهمن.

براي اكثريت نيازي به توضيح نيست اما براي اقليتي كه اميدوارم خواب باشند (و نه خود را به خواب زده باشند) و هنوز ترديد دارند، ذكر چند نكته شايد ترديدشان را به صفر برساند.

دو فتنه‌گر معروف به مهندس و شيخ خواستار برگزاري راهپيمايي براي همبستگي با مردم مصر و تونس شده اند. ديكتاتوري كه در راس حكومت فردگراي مصر قرار دارد، به شدت مورد حمايت صهيونيست‌هاست. او سال‌ها قبل شعار "نه غزه، نه لبنان" را  سر داده بود، شعاري كه بارها هواداران موسوي و كروبي سر داده اند. مبارك در مصر معتقد به حكومت خود و دار و دسته اندكش بر ملت 80 ميليوني مصر است، سران فتنه هم در ايران معتقد به بي‌معنا بودن انتخابات و مردم‌سالاري و حاكميت مادام‌العمر اقليت اصلاح‌طلب بر مردم هستند.

تقاضاي موسوي و كروبي براي 25 بهمن يعني سه روز پس از حماسه 22 بهمن است. راستي چرا اين دو 22 بهمن را براي راهپيمايي خود انتخاب نكرده اند؟ مگر نعره نمي كشيدند كه ما يار ديرين امام(ره) هستيم؟ امام هم كه گفته بود ما انقلابمان را به همه دنيا صادر خواهيم كرد؟ چه روزي بهتر از 22 بهمن، روز امام؟

آنها 22 بهمن را انتخاب نكردند چون 22 بهمن اهداف تل‌آويو را تامين نمي كرد. از طرفي سران فتنه آنقدر منفورند كه جرات حضور در ميان مردم را ندارند. پيش از 22 بهمن هم دردي از آنها دوا نمي شود چون هر اغتشاشي و هر عربده‌كشي با طوفان 22 بهمن ملت جمع مي شود. هدف اين است كه بهانه اي درست شود و بگويند كه ايران هم همچون مصر است. اين بهترين وسيله براي تامين نظر صهيونيست‌هاست. غرب خيلي دوست دارد حكومت فعلي مبارك و مبارك‌ها بماند، مبارك بايد مجال پيدا كند تا اعتراضات مردمي را با كمك صهويونيست‌ها سركوب كند، كشيده شدن اذهان به ايران بهترين كمك به ديكتاتور مصر براي رهايي از اعتراضات است. همچنين سر و صدايي هر چند كوچك در ايران –به عنوان جبهه پيشروي مقابل غرب- اين بهانه شيرين را به رسانه ها و دستگاه‌هاي عظيم تبليغي غرب مي دهد تا به مردم دنيا بگويند كه ايران هم همچون مصر و تونس دستخوش تغيير و انقلاب است و حكومت پايگاه مردمي ندارد. سناريوهايي همچون ندا آقا سلطان هم نشان داد كه آنها فنون بزرگنمايي و برجسته‌سازي را خوب مي دانند.

اين يك سوي ماجراست، پروژه 25 بهمن حضرات نه تنها در جهت همبستگي با مردم مصر نيست بلكه دقيقا براي مقابله با قيام مردمان ديار راس‌الحسين(ع) است. دوست و دشمن –منهاي طيفي از اصلاح طلبان خودمان- اعتراف كرده اند كه خيزش مردم مصر برگرفته از انقلاب اسلامي ايران است. مصري‌ها هم بي‌چون و چرا تعلق خود را به ايران نشان مي دهند و از رهبر عزيز ما به عنوان "امام خامنه اي" ياد مي كنند. سابقه سران فتنه هم نشان داده به علت خوي خشن اين گروهك، همواره قرار و مدارهايشان با درگيري، خشونت، تخريب اموال عمومي و مردمي و در نهايت ساختن چهره اي سياه از نظام و هزينه سازي براي آن همراه بوده است. پروژه 25 بهمن مي تواند به مصر اين پيام را مخابره كند كه ايران پس از سه دهه به بن بست خورده است و اي اهالي مصر چه زور مي زنيد كه جمهوري اسلامي و حكومت ديني راه بيندازيد؟! عاقبت ايران در انتظار شماست كه پس از 32 سال انقلاب، دچار درگيري و خشونت است! آقايان مي خواهند دل مصري‌ها را خالي كنند نه با آنها همبستگي كنند. آنها اگر عرضه داشتند هنگامي كه مبارك مرز رفح را(با وجود اعتراض مردم مصر) بست، اعلام همبستگي مي كردند.

امروز ايران بر فراز قله مباره با اسراييل ايستاده است، سركوب يا كاهش فرياد عدالت‌خواهانه و ضدصهيونيستي در ايران بزرگ‌ترين كمك به اسراييل است. بايد صداي ديگري غير از عدالت‌خواهي و چيزي شبيه سكولاريسم و بي بند و باري سياسي از ايران منتشر شود. بازوان داخلي فتنه براي اين مقصود درخواست راهپيمايي كرده اند.

حتما اين جمله را بارها شنيده ايد كه 22 بهمن ميهن را بيمه كرده و خواهد كرد. حضور پرشور مردم در صحنه آبي بر آتش دشمني ها عليه ايران است. هميشه نظام پس از 22 بهمن احساس قدرت بيشتري كرده و با عزت بالاتري در صحنه هاي بين‌المللي ظاهر شده است. يك راهپيمايي بلافاصله پس از 22 بهمن بخوبي مي تواند تلاش ده‌ها ميليون ايراني براي قدرت‌افزايي ميهن را باطل كند. سران فتنه در يكي دو سال اخير حقانيت خود را براي هزينه‌تراشي و زمين زدن ايران و ايراني و ايستادن مقابل راي و نظر و اموال مردم ايران اثبات كرده اند. طبيعي است كه مهندس با ديدن سيل جمعيت در 22 بهمن، به چه ميزان سوگوار مي شود و سعي خواهد كرد كه تلافي كند.

قصه هنوز تمام نشده است، سران فتنه خوب مي دانند كه ايران داراي موقعيتي بالا در دنيا و برتر در خاورميانه است. رفاقت مادي و معنوي شيوخ عرب با سران فتنه حتي از سوي خود آنها هم انكارشدني نيست. اگر چه براي گردن‌كلفت‌هاي فتنه پارسال ثابت شده كه هر حركتي عليه نظام ره به تركستان خواهد برد اما همين قدر كه بتوانند پيامي از ايران مخابره كنند كه تهران باز هم دچار اغتشاش و ناآرامي شد، كفايت مي كند تا موقعيت جمهوري اسلامي ايران در قاره كهن تضعيف شود و طرف ديكتاتور عربي مجال پيدا كند نفسي تازه كند.

آقاي موسوي به اعتراف تشكيلات خودگردان و اذعان الجزيره 50 ميليون دلار از رفيق محمود عباس گرفته تا جرياني را كه در ايران به دنبال سازش با اسراييل است، تقويت كند. راهپيمايي اسراييل‌پسند 25 بهمن براي تقويت موضع امثال محمود عباس است كه نزد اهالي اين روزهاي ميدان "التحرير" قاهره به اندازه كافي منفور هستند.

با اين همه نبايد از امثال مهندس ميرحسين موسوي و شيخ مهدي كروبي ناراحت شد، نبايد از آنان توقع داشت، چرا كه مامورند و معذور!

انتهای پیام/70