حاشیهای بر نشست 24 خرداد در جهرم
به گزارش شیرازه؛ به نقل از پسین جهرم نجمه پرنیان در یادداشتی نوشت:
24
خرداد با سخنرانی محمد جواد حق شناس در جهرم برگزار شد. جلسه ای که حتی در
بنرش حضور تمام اقشار ملت در انتخابات 92 را به نفع بنفشها مصادره کرده
بود.
ته دلم خیلی شک داشتم برای رفتن؛ امثال این
سخنرانی قرار است جهرم را دو قطبی کرده و بکش بکشهای رایج سیاسی در شهرهای
دیگر را اینجا هم رایج کنند. آن هم برای برخی که هم آداب شرکت در انتخابات
و هم آداب "شنبه" بعد از انتخابات را خوب بلدند. دلیلش هم واضح است. برخی
از این عده کاسب تشنج و فتنهاند. هر فتنه و تشنجی انواع منفعتهای سیاسی و
فرهنگی و اقتصادی را برایشان خواهد داشت ...
اما محمدجواد حق شناس کیست؟ استاد دانشگاه؛ روزنامه نگاری به گفته ی خودش با 500 یادداشت در مجیز دولت؛ پایه گذار حزب اعتماد ملی؛ عضو شورای سیاست گذاری اصلاح طلبان. از این آدم انتظار نباید داشت که "اعتدال" را رعایت کند. از 4 تا خصوصیت بارز، اگر نگوییم هر چهار تا، سه تایش کاملاً در یک سمت نهادینه شده است...
هیچ چیز مثل سخنرانهای پر تعداد
پیش از سخنران اصلی اعصاب آدم را به هم نمیریزد. ولی این بار خوب بود ...
اقلاً باعث شد همچو منی یکی از مسئولان شهرم را ببینم و بشناسم! و باعث شد
بدانم فرماندار شهرم برای آمدن متهم فتنه در سال 88 پیام خوشامد میفرستد.
چشم تدبیر و اعتدال روشن ...
دو تا دختر
_احتمالاً دانش آموز_ نشستهاند. خانمی از پشت سر بهشان میگوید اگر
بسیجیها حرف زدند و اعتراض کردند شما هیچ چیز نگویید. دخترها با تعجب
نگاهش میکنند. دوباره میگوید: بسیجیا دیگه. همونا که مخالف اصلاح طلبها
هستن. دخترها میخندند و یکی به آن یکی میگوید: ها! یعنی ما اصلاح طلبیم
مخالف بسیجیا هستیم؟ ...
شروع تلخی است برایم...
عضو ستاد کارگزاران فارس بالا میرود. متن حرفش را نوشته و از رو میخواند.
هیچ عیبی هم ندارد اما وقتی متنی را از رویش بد بخوانی ناخودآگاه به ذهن
من القا میشود که متن نوشته تو نیست؛ نه تنها نوشته تو نیست که بدتر از
آن.. متن را فهم نکردهای و فقط از رو میخوانی. متن میرود جلو تا میرسد
به اینجا: مردم جهرم این بار هم نشان خواهند داد ... !!! کدام بار؟ خدای
من ... انتخابات 96 را میگوید؟ از الان تبلیغات برای انتخابات؟ با پول
بیتالمال؟!
اگر برای حمایت از روحانی رفته بودم حالم بد میشد. 1 سال مانده به پایان دوره 4 ساله روحانی؛ حضرات حامی اصلی به جای کمک و مشاوره برای بهتر شدن وضع مردم به فکر انتخابات 96 هستند.
او میگوید که صدای خسته جهرم را میشنود؛ آیا مسئولان دولت روحانی هم این صدای خسته را میشنوند؟ پس چرا سه سال تمام از این دولت گذشته و مردم جهرم تقریباً هیچ تغییری در وضع اقتصاد و فرهنگ جهرم ندیدهاند؟ او میگوید جهرم منتظر یک اتفاق شیرین است! خدا کند دیگر از این یکی منظورش انتخاب مجدد آقای روحانی نباشد! یعنی جهرمیها منتظر چیزی هستند که به آن رسیدهاند؟ یا آن که تئوری "رحم اجارهای" اصلاحات میخواهد بچه را از روحانی بگیرد و برگرداند به مادر اصلی اش؟!
او میگوید که فرزندان اصلاحات به جهرم قول میدهند اسیر باندبازی و سیاسی کاری نشوند. ببخشید! برگزاری میتینگ انتخاباتی و جناحی با بودجه دولت و یک سال قبل از انتخابات اگر باندبازی نیست، پس چیست؟!!!!
میگوید اگر اصلاحاتیها اسیر این چیزها شوند با برخی رقبا هیچ تفاوتی ندارند. آقای عزیز! کدام رقیب دولت یک سال مانده به انتخابات در جهرم میتینگ انتخاباتی برگزار کرده است؟!
او دارد محمدجواد حق شناس را توصیف میکند که میرسد به اینجا: حق شناس را مشاوری امین برای سید عزیز ... آ سید محمد خاتمی میدانیم! مشاور امین خاتمی؟! حامی فتنه در سال 88 را میگویند؟ که هنوز هم هیچ مرزبندی مشخصی با فتنه گران ندارد؟ البته اگر با ارفاق خودش را فتنه گر ندانیم. همان مقام معظم رهبری که اینان اسمشان را جدیداً زیاد میبرند، مگر فتنه را خط قرمز نظام نمیداند؟ پس به تعبیری همه این حضرات بیرون از خط قرمز نظام ایستادهاند! چون تقریباً هیچ کدام روشن و مبین نگفتهاند نظرشان درباره فتنه چیست؟ حالا میفهمم جلسه برای مطرح کردن آقای خاتمی هم هست! شاید برای 96...
مجری، کلیپهای حسین دهباشی را یک در میان پخش میکند. دستاوردهای دولت یازدهم آن قدر زیاد بوده است که الان پس از سه سال هم دوباره دارند کلیپ تبلیغاتی از "سخنرانی"های روحانی پخش میکنند نه عملکرد دولت. بگذریم که دولت مهمترین دستاوردش را برجام میداند و همین حسین دهباشی ،سازنده کلیپها، از حسین شریعتمداری، تندروترین منتقد برجام تشکر میکند... یعنی که مهم ترین و تنهاترین دستاورد دولت مورد انتقاد شدید اوست.
مجری دعوت میکند از محمد جواد حق شناس و بین وصف طولانیاش یکهو میگوید عضو شورای سیاستپذیری اصلاح طلبان؛ اشتباهی که خیلی درست است! این شورا انگار اکثر سیاستهای کلانش را از بیگانهها پذیرفته است؛ نشان به آن نشان که سید عزیزشان هم گفته بود از اردوگاه اصلاحات صدای دشمن به گوش میرسد. از حرفهای صادق خرازی در این باره هم میگذرم...
معلوم میشود که ناهماهنگی به وجود آمده و معاون فرماندار بالا میآید. احتمالاً معتدل ترین سخنران این نشست بود. اما معتدل ترین سخنران نشست هم سخنرانی رهبر انقلاب در حرم امام را منحصر میکند در توصیه ایشان به وحدت میان دولت و ملت و آن بخش عظیم توصیه و تعریف انقلابی بودن را فراموش میکند... و معتدل ترین سخنران هم متهم فتنه را استاد و سرور خود میداند. تنها سخنرانی است که از جمعیت صلوات میخواهد...
بعد از معاون فرماندار هم باز حق شناس نمیآید. ناهماهنگی بیش از آن چیزی است که مجری گفته بود. این بار رئیس مجمع اصلاح طلبان جهرم بالا میآید. شعری میخواند و حق شناس را سلطان گل مینامد. اول غر میزند که چرا مسئولان دولتی حضور حداکثری نداشتهاند. این یعنی اصلاح طلبها خود را طلبکار دولت میدانند! و احتمالا برگزاری امثال این نشست با بودجه و حمایت دولتی برای صاف شدن بدهی دولت به اصلاح طلب هاست.
او به بهانه خرداد، امام خمینی و محمد خاتمی و حسن روحانی را با هم جمع میکند و سعی میکند به زور نام امام خمینی به خاتمی هم اعتبار ببخشد. اصلاحات که تا چندی پیش میخواست اندیشههای امام خمینی را به موزه بفرستد! حالا نه از حرف قبلیشان اعلام برائت میکنند و نه معلوم است به تمجید فعلی پایبند باشند ...
حق شناس بالاخره بالا میآید. ساعت حدود 7:30 است. شروع میکند با تعریف از سابقه جهرم در انقلاب و یاد میکند از کاست یابن مرجانه. نوجوان انقلابی سالهای انقلاب میگوید دنبال آرمانهایی بوده که امام وعده میداد ... ! یعنی تقلیل امام به آن سیاستمدارهایی که وعده میدهند ...و...
از شهدا و
بزرگان فقید شهر یاد میکند؛ اما باز هم تلاش میکند کسی را اضافه کند به
این جمع که اقلاً از نظر سیاسی هیچ نسبتی ندارد با شهدا و علما. میگوید
که معلم(استاد) تاریخ سیاسی است و با دانشجوهایش درباره قلههای تاریخی حرف
میزند. روزهایی که تاریخ را به قبل و بعد از خودشان تقسیم میکنند. بعد
قلههای تاریخی انقلاب را میشمارد: 15 خرداد 42، 12 فروردین 58، 2 خرداد
76!!!!، 24 خرداد 92.
ببخشید آقای حق شناس! وقتی آقای هاشمی داشته یک مدل توسعه اقتصادی غربی را دنبال میکرده و آقای خاتمی میآید و همان مدل را در توسعه سیاسی دنبال میکند چطور میتوان دوم خرداد را قله تاریخی نامید؟! درباره 24 خرداد هم قضاوت را باید به مردم داد که واقعاً وضع چقدر تغییر کرده ... چرا دوم خرداد در ذهن ما مانده است؟ چون دولتهای وقت با جشن و انواع رسانه سعی کردند پیروزی خودشان را به ملت تسری دهند. ولی مثلاً دولت احمدی نژاد شاید وقت و پول اضافهای نداشت تا با خزانه خالی، به جای کار و پررنگ کردن دستاورد واقعی برای ملت، تاریخ انتخاب شدنش را پررنگ کند. شاید به جای آن بیشتر سعی کرد 20 فروردین روز ملی فناوری هستهای را پررنگ کند و دستاوردهای علمی و اقتصادی دیگر.
بعد میپرسد که آیا انتخاباتهای دیگر را یادمان هست یا نه. خب قصدش که جواب شنیدن نیست وگرنه جایش بود بگوییم برای مردم، روز انتخابات روز اصلی نیست. روز اصلی روزی است که بخشی از مشکلات مردم حل شود. جشن اصلی را آن روزی باید گرفت که درصد بیکاری فارس در صدر نباشد. شادی اساسی مال روزی است که یک دستاورد ملی حاصل شده باشد نه روزی که یک گروه خاص به قدرت رسیده باشد و هر سال هم قدرت سیاسیاش را جشن بگیرد!
بگذریم از همه اینها. همه سخنرانان تصمیم جدی داشتند که اسم احمدی نژاد را هم نیاورند. همه میدانند که انتخاباتهایی که در آنها احمدی نژاد پیروز شده متفاوتترین بودهاند. طوری که همین آقایان اصلاحات میگویند باید به قبل از احمدی نژاد برگردیم! حتماً این دوران، تفاوتی( خوب یا بد) داشته که این طور میگویند...
حق شناس درباره انتخابات 88 و 8 ماه فتنه و حماسه 9 دی هم هیچ حرفی نمیزند... احتمالاً سعی میکند لکه سیاه فتنه را با سیاست "حذف و سکوت" از جریان اصلاحات پاک کند. فتنه، نمایشگر تناقض بنیادین رفتار و گفتار اصلاح طلبان در رابطه با رهبری است... نباید درباره آن حرف زد. باید سکوت کرد؛ سکوت مطلق!
بعد، از رد صلاحیت هاشمی در 92 میگوید و سعی میکند آن را فقط تصمیم شورای نگهبان و مخالف سیاستهای رهبر بداند. حال آن که رهبر در سال 88 به طریقی برای موسوی و 84 برای آقای معین باعث تایید صلاحیت شدند. پر واضح است که سیاست کلی ایشان تعیین راهبردهای کلان برای نهادهای مختلف است و در مسائل خرد تخصصی ورود نمیکنند ولی ورود چندباره ایشان در این موضوع خاص نشان میدهد که در صورت لزوم ورود میکنند. پس اگر لازم بود در انتخابات 92 هم وارد میشدند.
جالب آن که حق شناس بعدتر هم به طریق دیگری رهبر و حرفهای ایشان را برای اهداف خود مصادره میکند. حتی درباره حق الناس بودن رای مردم هیچ توجهی به بخش مهم سخنان رهبر درباره از بین نبردن اعتماد مردم نمیکند و انواع و اقسام شک و شبهه درباره عوامل و شرایط را وارد میداند.
حق شناس به حق درباره بدهیهای بجا مانده از دولت قبل حرف میزند و به نا حق از آن استفاده میکند. میگوید: "گفته میشود سیاه نمایی نکنید؛ مگر میشود مردم واقعیات را ندانند و تصمیم بگیرند." مردم از الان درباره چه چیز باید تصمیم بگیرند آقای حق شناس! اما بعد ... مگر در همین دولت و درباره برجام نبود که آش محرمانههای دولت آن قدر شور شد که رهبر انقلاب گفتند ما چیز محرمانه نداریم؟! مگر در همین دولت نبود که روزنامهها و رسانههای انقلابی به دلیل انتقاد به برجام هر روز متهم شدند به سیاه نمایی و تخریب و هر روز توسط رئیس جمهور مفتخر شدند به برچسبی تازه؟
حق شناس اشاره دارد به دعوت رهبر انقلاب از کسانی که جمهوری اسلامی را قبول ندارند برای شرکت در انتخابات. بعد انتقاد میکند که نهاد نظارتی اجازه نداده همه سلایق بیایند و آنها که جمهوری اسلامی را قبول ندارند بتوانند به فرد متناسب خودشان رای دهند. حق شناس حتماً آن بخش از سخنان رهبری را که به شدت انتقاد میکنند و میگویند ما گفتیم بیایند رای بدهند نه این که نماینده سابقهدار و ضد انقلاب بفرستند مجلس نشنیده است.
حق شناس از یک طرف 7 کاندید 92 را در یک سمت میداند و از طرف دیگر رای مخالف دیدگاه سیاسی روحانی را 8 درصد میداند. پس آن حدود 50 درصدی که به روحانی رای ندادند موافقش بودند ؟!
سخنرانی تقریباً تمام است. اشاره کوتاهی میکند به اقتصاد مقاومتی ... تمام که میشود یک نفر دست بلند میکند برای پرسیدن سوال. بنده خدا میرود بالا و سوال علمی اقتصادی میپرسد درباره مکتب اقتصادی دولت و ارتباط و ثیقش با ربا و حرص. با مدرک و سند هم میپرسد. چند خانم ردیف آخر سر و صدا میکنند که نمیخواهیم سوالت را بشنویم!!! اوج آزادی بیان! خانمی میگوید که 37 سال است خسته شده. آن بنده خدا جواب میدهد از انقلاب خسته شدید؟!
جواب حق شناس به سوال علمی بنده خدا از همه جالبتر است. مصادره به نفع به طریق احسن... سوء استفاده از همه چیز. میگوید اگر مکتب اقتصادی دولت حرص و ربا بود چرا رهبر تنفیذش کرد؟ چرا شورای نگهبان تاییدش کرد؟ و البته بعدتر جواب میشنود که امام خمینی بنی صدر را هم تنفیذ کرد.... !!!
این طرز جواب دادن یعنی پیچاندن مخاطب. یعنی دور زدن سوال ... و با این طرز جواب به انتقاد، انتقاد علمی بیفایده خواهد بود. هر انتقاد دیگری میتواند با همین جواب مواجه شود.
جلسه تمام میشود؛ مجری از شرکت کنندگان دعوت میکند برای صرف افطار در تالار صدرا. راستی ... مگر خزانه خالی نبود؟ دستاوردهای دولت است دیگر. حامیانش را جمع کند دور هم و بهشان افطاری هم بدهد... به چه مناسبت؟! با اجازه کدام مردم؟!
پس نوشت 1: بین جلسه گوشیام زنگ میخورد؛ میروم بیرون که جواب بدهم؛ ماشین حامل مهمان برنامه را میبینم. از آن ماشینهایی است که اسمش را نمیدانم! سیاستمداران غیر ساده زیست هیچ وقت حامی بدنه مردم نخواهند بود و حرف هایشان هیچ آشی را برای مردم گرم نخواهد کرد ...
پس نوشت 2: یکی از سخنرانها آخر حرفهایش گفت بد اندیشان و دلواپسان کوته نظر! اگر عکس رهبر را نمیزدند اگر اسم رهبر را نمیبردند ما حرفی نداشتیم. ولی وقتی خود رهبر چند بار از منتقدان دولت حمایت میکنند و میگویند دغدغه جدی دارند؛ نگرانند؛ چرا این آقایان چنین نسبت زشتی میدهند به منتقدان؟
پس نوشت 3: تمام درد من آن است که اشکالات دولتهای قبل به نفع دولت روحانی تمام شده و باعث شده بتواند بالا بیاید و حالا خود درون همان اشکالات غرق شده است...خدا بخیر کند.
امیدوارم حدس من غلط باشد و بودجه این همایش تبلیغاتی، از جیب شخصی باشد. گرچه در اصل فرقی هم نمیکند... ارتباط با منابع ثروت به قصد قدرت!
یادداشت از نجمه پرنیان