کد خبر: ۹۳۶۳
تاریخ انتشار: ۲۲:۵۶ - ۰۹ اسفند ۱۳۸۹

تعادل قدرت در خاورميانه به نفع ايران در حال تغيير است

جورج سوروس اخيرا در گفتگو با فريد زكريا در شبكه سي. ان.ان به اين موضوع اشاره كرد كه نظام ايران ظرف يكسال سقوط مي كند اما در حقيقت نه تنها جمهوري اسلامي در اين يكسال حكومت ايران باقي خواهد ماند بلكه از اين مقطع زماني به بعد تعادل نفوذ و قدرت در خاورميانه به طور قطعي بيشتر از هر زمان ديگري به نفع ايران خواهد بود.

تقريبا يك دهه پيش بود كه در بحبوحه حوادث 11 سپتامبر 2001 آمريكا روند آنچه را كه سياستگزاران آمريكايي دوست داشتند آن را گروه "ميانه رو" بنامند، توسعه داد و كاخ سفيد دور يك گروه از كشورها را كه با روند صلح خاورميانه موافق بودند و همكاري‌هاي استراتژيكي با واشنگتن داشتند، احاطه كرد. اين كشورها شامل مصر، اردن، عربستان و چند كشور حوزه خليج فارس، مراكش، تونس و تركيه بود. در سويي ديگر جمهوري اسلامي قرار داشت كه هم پيماني با سوريه و گروههايي همچون حزب الله و حماس داشت. يكسري كشورهاي افراطي ديگر از جمله رژيم صدام و معمر قذافي نيز منزوي تر شدند.

در نتيجه جنگ عراق و ناكامي آمريكا در روند صلح خاورميانه و يكسري ديپلماسي هاي زيركانه و هوشمندانه از سوي ايران، تعادل نفوذ و قدرت در سراسر خاورميانه به طور چشمگيري به ضرر آمريكا حركت كرد. سناريوي دور كردن سوريه از ايران همزمان با تقويت روابط ميان تهران- دمشق ناكام ماند. تركيه نيز تحت رهبري حزب عدالت و توسعه سياست خارجي مستقلي در پيش گرفت كه از آن جمله ايجاد شراكت بيشتر با ايران و سوريه بود. حماس و حزب الله نيز به بازيگران مهم سياسي در فلسطين و لبنان تبديل شدند.

دولت باراك اوباما مشاهده كرد كه روند تعادل نفوذ و قدرت در خاورميانه از آمريكا به نفع ايران و هم پيمانانش در حال تغيير است. ايران روابطش را با تركيه و سوريه بيش از پيش تقويت كرد. در نظرسنجي‌هاي انجام شده در خاورميانه مشخص شد كه رهبراني همچون محمود احمدي نژاد، بشار اسد، رجب طيب اردوغان، سيد حسن نصرالله و خالد مشعل از محبوبيت هاي بيشتري در مقايسه با ديگر رهبران هم پيمان آمريكا در خاورميانه برخوردارند.

تحولات اخير در كشورهايي همچون مصر، تونس، بحرين و يمن باعث شده است كه جنبش‌هاي مردمي در اين كشورها ايجاد شود و بدون شك اين كشورها از تمايل اندكي براي ادامه همكاري‌هاي استراتژيك با آمريكا برخوردار خواهند بود كه در اين صورت تحقق اين سناريو كه دولتهاي جديد عرب از ايده "مقاومت" و دوري از اسرائيل و غرب كه از سوي ايران اعلام شده، امكان پذير خواهد شد. براي نمونه هر دولتي كه در مصر به قدرت برسد تمايلي به همكاري با اسرائيل براي ادامه محاصره غره نخواهد داشت. همچنين در بحرين كه اكثريت شيعه دارد، احتمالا مخالفت‌ها براي استفاده آمريكا از خاك اين كشور عليه منافع ايران افزايش مي يابد. تمامي اين تحولات ظرف يكسال آينده تعادل قدرت و نفوذ در خاورميانه را به ضرر آمريكا و به نفع ايران پيش خواهد برد.

از روز پس از انتخابات رياست جمهوري سال 2009 در ايران ما به اين موضوع اشاره كرديم كه جنبش سبز نمي‌تواند در تغيير نظام در جمهوري اسلامي ايران موفق شود چون جنبش سيز نماينده اكثريت جامعه ايران نيست و اينكه اكثر ايراني‌ها از ايده جمهوري اسلامي حمايت مي كنند. همچنين دو عامل ديگر نيز در اين موضوع دخيل است. اول اينكه اكنون بخش بسيار كوچكتري در مقايسه با تابستان و پاييز سال 2009 از جنبش سبز حمايت مي كنند. ميرحسين موسوي و مهدي كروبي كانديداهاي شكست خورده در انتخابات ايران نتوانستند ادعاي تقلب در انتخابات ايران را ثابت كنند. به همين دليل است كه محمد خاتمي رئيس جمهور پيشين ايران به آرامي از آنچه كه باقي مانده جنبش سبز است، فاصله گرفت. دوم اينكه اقدامات براي از سرگيري تظاهرات‌ها در ايران در يك زمان استراتژيك به نفع تهران در خاورميانه انجام مي شود. شرايط در خاورميانه به نفع ايران در حركت است. آمريكا با چالش‌هاي جدي در خاورميانه روبرو است و جايگاه استراتژيك‌اش در منطقه جلوي چشمان همگان رو به افول حركت مي‌كند.

انتهای پیام/70

نظرات بینندگان