کد خبر: ۹۵۲۸۴
تاریخ انتشار: ۱۵:۲۶ - ۰۹ شهريور ۱۳۹۵
گزارشی از کمپ‌های ترک اعتیاد در فارس:

آفتاب هم در این کمپ‌ها خمار است!

روانشناسان نسبت به مرکز ترک اعتیاد سلامی رویاپردازنه تردید دارند و می گویند چه بسا این مرکز تنها به کار نگهداری معتادان پرخطر بیاید نه درمان آنها.
به گزارش شیرازه، نقاط کور زیاد و وجود خانه های متروکه، این بافت را به بهشت معتادان تبدیل می کرد؛ اما عمده معتادانی که به این بافت می آمدند، معتادان پرخطر بودند. اغلب آنها در آنجا ماندگار شدند؛ طوری که اگر از اهالی منطقه نباشید پا گذاشتن به آن کوچه های باریک و با صفای روزگار گذشته ، دل شیر می خواهد. شهرداری، شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر و دیگر مسئولان شهر بارها تلاش کرده اند راهی بیابند بلکه از تعداد معتادان در بافت کم شود؛ معتادانی که با چهرههای پر از دوده، با لباس های کهنه پاره و گونی بر دوش کوچه های بافت را طی می کنند؛ آثارشان را بیش از همه می توان روی دیوارهای آجری یکی از باارزشترین مناطق فرهنگی ایران دید؛ دود آتشهای افروخته آنان هنوز روی خیلی از دیوارخانه های قدیمی باقی مانده است. ساکنان بافت، که همگی از شهروندان آبرومند هستند هم چاره ای ندارند جز اینکه با این وضع بسازند.

یکی از خانم های میانسالی که دارد از یک گاری فروش انگور، میوه می خرد می گوید: «یک بار سرنگ معتادها رفت توی پای بچه ام؛ گفتیم ایدز می گیرد اما خدا را شکر به این بیماری مبتلا نشد ولی یک بیماریِ دیگری گرفت که اسمش را نمیدانم»؛ سینه ای برای معتادان می کوبد و می گوید: «ای خراب شود این محله». شاید این بانوی میانسال حق داشته باشد؛ آخر در دوره های گذشته که از معتادان پرخطر و عمدتا تزریقی این محله در کمپ های جمع آوری آزمایش گرفته شد، معلوم شد که اغلب ایدز و هپاتیت دارند. در کوچه های این محل به جای گردشگران مشتاق خارجی، معتادان پرخطر پرسه می زنند. البته اعتیاد فقط مشکل بافت قدیم شیراز نیست؛ تقریبا سراسر شهر با این مشکل روبرو هستند؛ حتی در کوچه های گران قیمت ترین مناطق شهر. مسئولان شهر هیچ گاه نسبت به این وضع بی توجه نبوده اند؛ اما راهکاری که تازگی در پیش گرفته اند به نظر می رسد که به سرنوشت انبوهی از طرح های پیشین دچار شود؛ در واقع قرار است تا چند هفته دیگر مرکز ترک اعتیاد سلامی راه بیفتد؛ با 500 نفر ظرفیت که باید معتادان پرخطر را ترک داده و مثل یک جوان رعنا تحویل جامعه دهد؛ روانشناسان البته نسبت به این هدف گذاری رویاپردازنه تردید دارند و می گویند چه بسا این مرکز تنها به کار نگهداری معتادان پرخطر بیاید نه درمان آنها.

فقط فقیران معتاد نمی شوند، ولی همه معتادان فقیرند
این طور نیست که اعتیاد فقط سراغ قشر کمتربرخوردار جامعه برود ولی حتما همه معتادان فقیر هستند؛ به بیان ساده تر، اعتیاد باعث شده اگر معتادان روزی ثروتمند بوده اند دارایی خود را فروخته و در لوله ها و سرنگهای مصرف مواد مخدر دود کرده باشند. اکنون قرار است مرکز سلامی که از چند سال پیش در حال آماده سازی است، بهره برداری شده و معتادان پرخطر آنجا نگهداری و درمان شوند.
در این میان محمدرضا ابراهیمی، دبیر شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر فارس بیش از هر کس به آینده این مرکز خوشبین است؛ او به گزارشگر «خبرجنوب» می گوید: «این مرکز ظرفیت نگهداری 400 تا 500 معتاد را خواهد داشت و این ظرفیت بسیار بالایی برای شیراز است. این مرکز با همکاری شورای شهر، شهرداری و شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر آماده شده و پس از 3 سال پیگیری پیاپی برای بهره برداری از آن آماده می شویم.»
ابراهیمی امیدوار است شرایط به گونه ای «مدیریت» شود که «همه آسیب های اجتماعی از خیابان های شهر جمع آوری شده و دیگر معتاد پرخطری در شیراز دیده نشود؛ به ویژه در نوروز که میلیونها مهمان از سراسر کشور به شیراز می آیند»؛ در یک کلام، دبیر شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر راه اندازی این مرکز را «اتفاق مبارکی» برای شیراز
می داند؛ آن هم در شرایطی که بین 3 تا 3 هزار و 500 معتاد پرخطر در خیابان ها و کوچه های شیراز پرسه می زنند.
او ادامه می دهد: «عمده معتادان پرخطر، معتادان تزریقی هستند که با راه اندازی این مرکز می توانیم آنان را به سمت درمان سوق دهیم».
ابراهیمی البته به خوبی می داند که در خوشبینانه ترین حالت ممکن در ایران 80 درصد معتادان پس از ترک بازگشت میکنند؛ یعنی دوباره مواد می کشند. این البته مختص معتادان به مواد مخدر و محرک سنتی است وگرنه مواد صنعتی چون کراک، شیشه و... چنان تاثیر ویرانگری بر مغز می گذارد که دیگر درمانی درکار نخواهد بود. این است که بسیاری می پرسند در شرایطی که همه عوامل منجر به اعتیاد به قوت خود باقی هستند، چطور میتوان انتظار داشت ،ترک اجباری در کمپ ها کمکی به ترک اعتیاد کند. به تعبیر یک روانشناس، وقتی «زمین بازی و بازیکنان» هر دو به پدیده اعتیاد می رسند چه بسا درمان اجباری آن قدر هم موفق نباشد.

بازگشت 80 درصدی معتادان
20 درصد معتادان در ایران پس از ترک، واقعا ترک میکنند و 80 درصد بازگشت؛ البته ایران در این زمینه یکی از کشورهای موفق دنیا به شمار می رود ولی از کشورهایی که توانسته اند نرخ ترک واقعی را به 90 درصد یعنی تقریبا 4 برابر ایران برسانند، این آمار هنوز فاصله چشمگیری دارد. در ایران انبوهی از برنامههای مختلف برای درمان معتادان آزموده اما تقریبا همه آنها شکست خورده است.
در میان همه این درمانها، یکی موفق تر از بقیه بوده؛ درمان دوازده قدم که عمدتا در گروههای NA دنبال شده است؛ البته شرط درمان در گروه های NA این است که معتاد واقعا بخواهد ترک کند، نه اینکه ترک، اجباری باشد. درمان با متادون که تمایل به مصرف مواد را کاهش
می دهد هم کمابیش موفق بوده ولی متادون که خود یک ماده مخدر کم خطرتر به شمار میرود را جایگزین دیگر انواع مواد کرده است؛ شهادت بسیاری از نظامیان ایران در برخورد با قاچاقچیان، بسیاری را به این نتیجه رسانده که باید افزون بر برخورد با عرضه، برای کاهش تقاضا راهی اندیشید. برای همین برخی سخن از آزادسازی مصرف مواد به میان می آورند تا از این راه بهتر بتوان با پدیده اعتیاد مقابله کرد. این ایده البته خام به نظر میرسد و جامعه شناسان نسبت به پیامدهای آن هشدار می دهند؛ یکی از این پیامد ها؛ «زشتی زدایی» از مصرف مواد است.
سال ها پیش اعتیاد را جرمزدایی کردند و شعار «معتاد مجرم نیست بلکه بیمار است» سر دادند؛ این کار جز «زشتی زدایی» از اعتیاد نتیجه دیگری نداشت و اکنون سخن از آزادسازی مصرف مواد مخدر به سبک کشورهای حوزه اسکاندیناوری به میان میآید.
به باور کرامت ا... راسخ، جامعه شناس و استاد دانشگاه آزاد اسلامی، آزادسازی مصرف مواد در صورتی می تواند موفق باشد که زیرساخت های لازم وجود داشته باشد. از جمله این زیرساخت ها ، رونق اقتصادی است. یعنی معتاد بلافاصله پس از ترک وارد بازار کار شود تا درمان اعتیاد موفق باشد. این زیرساخت البته در کشور ما وجود ندارد. به همین خاطر بسیاری به این نتیجه رسیده اند که درمان اعتیاد جز با از میان بردن عوامل منجر به این پدیده ممکن نیست؛ عواملی که هنوز از بسیاری از آنها حتی نمیتوان تبیین درستی به دست داد.

دبیر شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر می گوید: «ناگزیر باید به سمت کاهش تقاضا برویم. البته امیدواریم با راه اندازی این کمپها بتوانیم در سال های آینده مشکلات حوزه اعتیاد را جمعآوری کنیم.»
این ها همه در شرایطی است که سن اعتیاد در شهری چون شیراز به 16 سال رسیده است. آن طور که ابراهیمی می گوید تحصیلات بالا رابطه مستقیمی با کاهش آسیب های اجتماعی دارد. شاید به این خاطر که افراد تحصیلکرده بهتر با شگردهای مسئله یابی و حل مسئله آشنا هستند. اما این طور نیست که جامعه تنها با اعتیاد سنتی یعنی تریاک، هروئین و ... دست به گریبان باشد؛ تازگی چنان مواد مخدر و محرک صنعتی در کشور زیاد شده که برخی میگویند درمان اعتیاد از گذشته بسیار سخت تر شده است. به همین خاطر کارشناسان معتقدند جز با ریشه یابی عوامل ابتلا به اعتیاد دیگر نمی توان راهکار برای این بحران خانمان سوز یافت. به ویژه اینکه موادی چون شیشه و کراک چنان به مغز و بدن آسیب می رسانند که تقریبا نمی توان برای آنها درمانی متصور بود یا درمان آنها بسیار دشوار است.
پس بهترین راه پیشگیری از معتاد شدن شمار بیشتری از جوانان، ریشه یابی عوامل ابتلا به اعتیاد است اما آیا جامعه ما به راستی به سمت جلوگیری از اعتیاد جوانان سالم حرکت می کند؟

 


منبع: خبرجنوب
نظرات بینندگان