سال گذشته از او مستند "براردان غیور" در هفته دفاع مقدس رونمایی شد. بر آن شدیم در سالروز رونمایی این اثر فاخر ، گفتگوی کوتاهی را با او داشته باشیم که در زیر میخوانید:

پروژه برادران غیور که مربوط به شهیدان اسلامی می شد با چه هدفی ساخته شد؟

"برادران غیور" حاصل یک دغدغه چندین و چندساله ای بود که بتوانیم این دو شهید بزرگوار و حماسه آفرین را به نسل جدید بشناسانیم، همیشه فکر کار برای این دو شهید عزیز و گمنام بدجوری روحیه ام را آزار می داد و فوت مادر شهیدان اسلامی اساسی حالم را دگرگون کرد و اعصابم خرد شد که برا مصاحبه با این بانوی عاشورایی را موکول به امروز و فردا کردیم و این تعلل فرصت را از ما گرفت و دریغ و درد که با خبر عروج ملکوتی مادر شهیدان اسلامی مواجه شدیم.

در آن مستند چه زوایای ناشناخته ای برای مخاطب باز شد؟

معرفی و بررسی تاریخچه تاسیس  اولین و یکی از کلیدی ترین گردانهای خط شکن و افتخار آفرین لشکر33المهدی که توسط رزمندگان فسایی در سالهای اولیه جنگ توسط سرداران شهید جلیل اسلامی و علیرضا کیهانپور و محمدرضا بدیهی تاسیس شد و ما به بهانه شهید جلیل اسلامی خیلی از اولیه های گردان را برای اولین بار راضیشون کردیم و با زحمت فراوان تدرس آنها را پیدا کردیم و جلوی دوربین آوردیمشان.

چه مشکلات تلخ و شیرینی در حین ساخت این کار تجربه کردید؟

پیدا کردن و هماهنگی با سرداران عالی رتبه سپاه که با این دو شهید مرتبط بوده اند خود مشقات فراوانی را با خود در شهر بزرگ تهران همراه داشت.

شخصیت شهید حسین اسلامی یک شخصیت بسیار جالب است که به نظر من بهترین کسی که توانست این شخصیت را برای ما بشکافد و آن را تشریح کند یکی سردار امیرعلی امیری بود و یکی هم  رسول آریانژاد برادر شهید حسین که خودشون هم از جانبازان شیمیایی گردان فجر لشکر33المهدی هستند. همچنین سردار عبدالعلی نجفی در تشریح شخصیت شهید حسین خیلی در مصاحبه شان به ما کمک کردند.

یک خاطره جالب برایتان بگویم ، از نیت خیر شهید جلیل اسلامی و با پیگیری مکرر توانستیم یک سرهنگ عالی رتبه ارتشی را در تهران پیدا کنیم که در جریان عملیات بدر مدتی را در کنار رزمندگان گردان فجر زندگی کرده بود و تنها شاهد و راوی شهادت شهید جلیل اسلامی از نزدیک بود که بسیار پرهیجان ماجرای شهادت شهید جلیل را برایمان روایت کرد و ما آنرا ضبط کردیم، درحالی که خیلی اتفاقی ایشان را پیدا کرده بودیم اما به نوعی اصل ماجرا از زبان او روایت شد.

جالب است بگویم وقتی ما وارد منزل سرهنگ نادری نسب شدیم حدود 24سال از جریان عملیات بدر میگذشت ولی ایشان هنوز با خاطرات بچه های گردان فجر در ذهن خودش زندگی می کرد و آن سه ماه حضور در گردان را به عنوان یک ارتشی از بهترین دوران عمر خودش میدانست.

هیچ خبر و اطلاعی بعد از 24سال از بچه های گردان نداشت، خیال میکرد حیدر یوسف پور و حاج آقا بنایی شهید شده اند، یا بلعکس احوالپرسی از شهید مسلم رستم زاده را از ما می کرد و میگفت چیکار میکند در حالی که ایشان بعد از آن عملیات و زمان دیگری شهید شدند.

ایشان یک عکس داخل اتاقش بود مربوط به تمرین عملیات هلی برد اصفهان و ادغام تیپ33المهدی وتیپ55هوابرد ارتش که سردار نجفی در آن عکس با محسن بلند، کنار شهید صیاد ایستاده بود، برایمان شروع کرد خاطره گفتن و میگفت من با این بنده خدا(سردار نجفی و شهید حسین اسلامی داداش شهید جلیل زیاد جر و بحث داشتیم و ایشان (سردار نجفی)در همان عملیات بدر به شهادت رسید و شب جمعه ای نیست که من برای ایشان فاتحه نفرستم و طلب حلالیت از ایشان نکنم و ما در حالی که جلو خنده خودمان را گرفته بودیم به ایشان گفتیم این فردی که شما شبهای جمعه برایش فاتحه میفرستی و از او حلالیت می طلبی زنده است و الان از سرداران سپاه است، سرهنگ نادری کلی تعجب کرد و ما همگی خندیدیم.

 روند کلی این مستند به چه شکلی است؟

یک ابداعی که بنده در این کار داشتم30 مصاحبه با 30شخصیت مرتبط با این دو شهید را بدون هیچ گونه حذف و کاستی و با یک تدوین ساده همراه با نمایش لوگو و تصویر ، داخل پک نرم افزار قرار دادم و میتوانم بگویم که این کار یک کتاب گویای الکترونیکی است. یعنی به جای خواندن سنتی کتاب از زبان راوی و پیاده سازی و مکتوب کردن خاطرات، مخاطب در جلو و قاب مانیتور به صورت زنده این روایتها را به صورت سمعی و بصری مشاهده میکند.

 این خاطرات ناگفته و جدید بهترین و صادق ترین منبع خام برای افراد علاقه مند در حوزه پژوهش و فیلمنامه نویسی و داستان نویسی می باشد البته با ذکر منبع و ماخذ.

این را هم اضافه کنم متاسفانه ما در فسا گردان فجر رو فقط به اسم شهید جاویدی، بدیهی ، اسلامی ، کیهانپور و نهایتاً مسلم رستم زاده میشناسیم در صورتی که بنده با مشورت و راهنمایی جناب آقای حیدر یوسف پور چون بنای این را داشتم که به بهانه شهید جلیل یک معرفی اجمالی هم از گردان داشته باشم حدود 30نفر از سرداران شهید مختلف این گردان را از جانشین گروهان گرفته تا فرمانده گردان در حد نام، نام خانوادگی ، سمت و تاریخ شهادت در این نرم ابزار معرفی کردیم که این شهدا هم فسایی بودند هم از شهرستانهای استهبان، کازرون، زرقان و...

و همچنین به پیشنهاد جناب یوسف پور اولین شهید گردان و آخرین شهید گردان را هم در سال67 و در روزهای پایانی جنگ معرفی کردیم.

اولین و آخرین شهیدان گردان فجر چه کسانی بودند؟ در خاطرتان هست؟

بله . شهیدان حسین صدیق و محمود عبدالکریمی اولین شهدای گردان اهل استهبان،شهیدان پاک و رحیم نژاد آخرین شهدای گردان اهل فسا

خانواده شهید چطور با شما و کار برخورد کردند؟

با روی گشاده و با نهایت سخاوت و لطف، حضور سرکار خانم نظری همسر شهید جلیل اسلامی که برای خود من هم خیلی جالب بود. ایشان در تهران زندگی می کرد و خیلی بااحساس جلو دوربین حرف می زد و هنوز با گذشت چندین سال از آن روزها هنوز حجب و حیای روستایی و اصالت خودش را حفظ کرده بود.

ما همیشه از شهدا یک قدیسه  و ملائکه های دست نیافتنی و بچه پیغمبر  برای جوانان و نسل جدید ترسیم کردیم در صورتی که خیلی از شهدای ما وضعیت قبل و بعد از انقلابشان کاملاً متفاوت است و یک دگرگونی کامل درزندگیشان به وجود آمده و همه اینها از برکات عصر خمینی است . عصر بیداری و روشنگری اسلامی و عصر تحول. و الحمدالله که خانواده محترم شهیدان اسلامی تعصب خاصی نسبت به این موضوع نشان ندادند و به ما اجازه دادند در این کار، شخصیت شهید حسین اسلامی را صادقانه و بدون غلو روایت کنیم. این موضوع در مصاحبه های اکثر همرزمان کاملاً مشهود است.

کدام بخش کار برایتان خاطره انگیزتر و شیرین تر بود؟

به راستی که روزهای اول تشکیل سپاه فسا چه حال و هوایی وجود داشته است، روزهای مبارزه با یاغی ها و منافقان و قاچاقچیان مواد مخدر و حضور بی ادعای شهید حسین اسلامی در آن روزهای اول سپاه فسا و روایت شیرین و دلربای سردار حاج صادق ذوالقدرنیا و سردار امیرعلی امیری در این مصاحبه ها خیلی خیلی دلنشین و جذاب است، مخصوصاً برای ماها که آن روزها را درک نکرده ایم.

حضور بچه های استهبان و قدیمی های گردان فجر در جلو دوربین ما خیلی با مزه و خاطره انگیز بود.مخصوصاً حضور مرحوم جعفر نیکبخت یکی از بسیجی های شوخ طبع و قدیمی گردان فجر، که فکر کنم این آخرین تصویر و مصاحبه ای بود که ما از ایشان ضبط کردیم  و کلی خاطره از شهید جلیل اسلامی برایمان تعریف کرد متاسفانه چند ماه بعد در استهبان ایشان فوت کردند.

مصاحبه با کدام شخصیت بیشتر به دلتان نشست ؟

گفتگو با سردار اسدی در شیراز؛ ایشان با وجود مشغله فراوانی که داشتند به منزل شخصی بنده آمدند و ما مصاحبه ایشان را در کمال بی ریایی و اخلاص در منزل ضبط کردیم.

اشاره کردید به ضبط مصاحبه در منزل شخصی خودتان با یکی از فرماندهان عالی رتبه سپاه، در مستند مشاهده می شود قسمت هایی از مصاحبه ها در منزل پدری شهیدان اسلامی ضبط شده و بجز خانواده ایشان دوستان و همرزمان هم در این خانه مصاحبه کرده اند. علت این کار چه بوده است؟

چند روزی که تیم تصویربرداری ما مزاحم خانواده شهیدان اسلامی در منزل شهدا واقع در بلوار اردوگاه (شهید رجایی)بود و من خیلی دلم از سوت و کوری منزل بدون حضور مادر شهیدان اسلامی نسبت به قبل که خیلی در این منزل خدمتشان می رسیدیم گرفته بود و از درون خیلی می سوختم و اذیت می شدم.به ذهنم رسید دوباره آنها را به این خانه پرخاطره دعوت کنم. جالب بود رزمندگان فسایی که وارد منزل می شدند ابتدا بغض گلوهایشان را فرا می گرفت ، چرخی در منزل می زدند و یاد روزهایی می افتادند که این منزل پاتوق حضور بچه های قدیمی گردان فجر در روزهای مرخصی بود. یاد عروسی شهید جلیل در این منزل می افتادند و با چشمانی اشک گرفته و دلی پر از خاطرات آشکار و نهان در یکی از اتاقهای منزل که تبدیل به استودیو کرده بودیم صحبت و خاطره گویی خودشان را شروع میکردند.

هنوز صدای حق حق گریه برادر حسن افتخار در جلو دوربین و در این منزل در گوشهایم زمزمه میکند و فراموشم نمیشود یا شوخ طبعی های برادر عبدلله آذرم و زحمات زیادی که ما انصافاً در این چندروز به خانواده شهیدان اسلامی مخصوصاً برادر حسن آریانژاد و کاظم اکبرزاده از برادران تیپ انصار دادیم.

البته به جز منزل خودم و خانه شهیدان اسلامی ما فیلمبرداریهای شیراز را در دفتر تیپ 33المهدی در خیابان ذوالنوار انجام دادیم که دوستان جهرمی هم با ما خیلی همکاری کردند

چه شد نام "برادران غیور" را برای این کار انتخاب کردید؟

کلمه برادران غیور برای نام کار وطراحی لوگو بنده به خود شهدا متوسل شدم و خودشان احساس میکنم این نام را به دل من انداختند

و نهایتاً یکی از دوستان طراح در باغ موزه دفاع مقدس تهران به سفارش جناب آقای سردار سپهری کار طراحی این لوگو ساده و گویا را انجام دادند . دو کلاه آهنی در آن به نظرم دنیایی حرف و مطلب دارد.

حوادث قبل و روز رونمایی این مستند چه گذشت؟

جا داره اینجا یک تشکر ویژه از حمایتهای بی دریغ موسسه دفاع مقدس شهرستان فسا از این کار داشته باشم، حقیقت مطلب این است که روزی که ما قصد تکثیر این اثر و برنامه ریزی برای اجلاسیه رونمایی داشتیم خیلی تلاش کردم که موسسه دفاع مقدس را برای رونمایی پای کار بیاورم. سازمان سراج هم به ما فشار وارد میکرد که باید هرچه زودتر از این اثر رونمایی کنید تا بتونیم با شما تسویه حساب نهایی انجام بدهیم ولی متاسفانه موسسه دفاع مقدس شهرستان فسا آن روزها در حال تعطیلی و رکود بود و به هیئت امنا قبلی به ما گفتند خیلی دست و دل کار نداریم و هنوز آقای مجتبی جمالزاده به عنوان مدیر جدید موسسه معرفی نشده بودند و ما نهایتاً با توجه به فشارهای موسسه سراج به عنوان اسپانسر اصلی کار مزاحم دوستان تیپ انصارالحجه ندسا فسا شدیم و نهایتاً کار تکثیر و رونمایی به دوش این دوستان افتاد.

در حالی که تا با دوستان تیپ به توافق رسیده بودیم و کار با لوگو تیپ انصار تکثیر شده بود موسسه دفاع مقدس هم با مدیریت جدید و هیئت امنا جدید مجدداً کار خودشان را در فسا آغاز کردند و ما شرمنده موسسه شدیم.

در آیین رونمایی خیلی ها آمده بودند مراسم باشکوهی بود برادران تیپ انصار هم خیلی زحمت کشیده بودند(هفته دفاع مقدس سال1394)یک سال از این رونمایی دارد میگزرد ولی دلم پر بود از دوستانی که خیلی با آنها صحبت کردیم ولی لنز دوربین بنده را لایق روایتهای صادق خودشان از حسین و جلیل اسلامی ندانستند و خیلیهایشان حاضر نشدند در همان مراسم رونمایی شرکت کنند.خدا رحمت کند آقای کرمعلی سلیمانی خیلی دوست داشتم مصاحبشان را ضبط میکردم یا جناب آقای ابراهیم جلالت که خیلی زیاد با شهیدحسین اسلامی مراوده و تماس داشتند ولی احساس کردم این دو بزرگوار خیلی کار مارا جدی نگرفتند ولی حضور سبزشان در آیین رونمایی برای من یک قوت قلب بود و احساس خوشحالی داشتم هرچند که حاضر به مصاحبه نشدند ولی احساس کردم البته شاید برداشت شخصی من باشد قبل از رونمایی خیلی این دو بزرگوار کار ما را جدی نگرفتند.

همین جا این را هم بگویم با وجودی که فسا چندین سایت خبری دارد اما دلم گرفت از آن سایتهایی که علی رغم اصرار فراوان  حاضر نشدند یک کلمه از خبر رونمایی مستند برادران غیور را در سایتشان منعکس کنند .

کدام قسمت زندگی شهیدان اسلامی برای خودتان جذاب تر و عجیب تر بود؟

  تشریح شخصیت تشکیلاتی جلیل اسلامی و شخصیت شناسی و ریز بینی و دقت ایشان در شناخت تک به تک رزمندگان گردان فجر . شما اگر به یادداشتها و دست نوشته های شهید جلیل که ما آنها را هم در نرم افزار قرار داده ایم یک نگاه ریز بینانه ای داشته باشید ایشان برای هر یک از رزمندگان گردان فجر یک برگه شخصی ارزیابی تنظیم کرده و شخصیت آن رزمنده را کاملاً روانشناسانه تشریح کرده که مثلا فلانی ترسو است روحیه ایثار دارد یا اینکه نماز شب میخواند یا مثلاً اهل شوخ طبعی است یا آدم جدی است و....

حالا بعد از یک سال که از ساخت ان اثر میگذرد، نتیجه کار را چطور می بینید؟

خوشحالیم که با معرفی سردار شهید حسین اسلامی توانسته ایم یک روحیه امید و پویایی و تکاپو را در نسل جدید انقلاب ایجاد کنیم و آنها را از یاس و ناامیدی بیرون بیاوریم.

به جز موسسه سراج چه کسانی در این کار پشتیبانتان بودند؟

مدیر کل محترم بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان فارس سردار ابراهیمی ، مدیر کل قبلی بنیاد حاج حسن خلیلی، انصافاً خیلی در روزهای فیلمبرداری و ضبط مصاحبه ها با تیم ما همکاری کردند و دست ما را گرفتند و حتی تعداد200نسخه از نرم افزار را بنیاد حفظ آثار فارس تکثیر کرد و بنده دوست داشتم درست مانند روز رونمایی نرم افزار "یاد ایام" با موضوع "فسا در انقلاب اسلامی" به دوستان عاشقی که در مراسم رونمایی حضور داشتند نرم افزار هدیه بدهم و نیت سردار ابراهیمی هم از تکثیر کار همین بود که متاسفانه بنا به دلائلی این کار عملی نشد و حتی به خود من هم پک نرم افزار نرسید ومن بودم و فردای رونمایی و سیل جواب تلفن دادنهای عاشقان علاقه مندی که در حسرت دیدن این مستند نرم افزار بودند و اساتید دانشگاه و بسیجیان دلسوخته ای که هنوز متاسفانه این نرم افزار به دستشان نرسیده است. حتی ما نتونستیم یک نسخه از این کار را حداقل به افرادی که در جلو دوربین صحبت کردند و خاطره بیان نمودند هدیه بدهیم و هنوز شرمنده دوستان هستم.

امیدوارم یک حمایت مجدد از سوی مسوولین شهرستان صورت بگیرد و بتوانیم مجدداً این کار را تکثیر کنیم و آن را در اختیار سیل تشنگان علاقه مند در فسا و سایر نقاط استان فارس و کشور قرار بدیم.

همچنین تشکر و سپاس از دوست عزیز و هنرمندم برادر بسیجی جناب آقای روح الله رحیمی که در این کار یار و همراه و مشاور حقیر بودند و همچنین همسر عزیز و ارجمندم سرکار خانم غضنفر نژاد که ایشان هم از شروع و استارت این پروژه هنری و کمرشکن مشاور و همکار خوبی برای من بودند.

حرف آخر:

نرم افزار برادران غیور قطعاً خالی از عیب و ایراد نیست و قطعاً مشکلاتی شاید در کار دیده بشود در روایت خاطره ها و نوع فیلمبرداری با توجه به بضاعت ما و امیدوارم دوستان بیننده این اثر ما رو حلال کنند.