روایتی از اسارت یک خمینی توسط بعثی‌ها؛
حجت‌الاسلام شریف قنوتی از فرماندهان بسیج خرمشهر در روز‌های آغازین جنگ ایران و عراق بود؛ وی پیش از وقوع انقلاب ۱۳۵۷ از فعالان ضد حکومت پهلوی بود که پس از انقلاب و در سال ۱۳۵۹ به خرمشهر رفت و در تاریخ ۲۴ مهر ۵۹ شهید شد.
کد خبر: ۱۵۹۴۵۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۰۹
جانباز جنگ تحمیلی در گفتگو با شیرازه:
جانباز ۵۰درصد جنگ تحمیلی معتقد است که جانبازان برای سلامت جامعه از جان خود گذشتند و اکنون مسئولین هم باید به مانند شهدا و جانبازان برای سلامت جامعه تلاش کنند.
کد خبر: ۱۵۸۲۰۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۰۶
به مناسبت سالروز بازگشت آزادگان به میهن اسلامی، مسئولین شهرستان کوار طی مراسمی استقبال ویژه‌ای از آزادگان شهرستان به عمل آوردند.
کد خبر: ۱۱۳۱۸۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۵/۲۵
این روزها همه جا صحبت از شهید محسن حججی است؛ شهیدی که با اسارت و شهادتش داغی بر دل تمام هموطنانش گذاشت. اما نوع شهادت غرور آفرین این بزرگ مرد غیور مرهمی است بر دل ما داغ دیدگان، زیرا هیچ رعب و وحشتی در نگاه او نبود هنگامی که به دست داعشی ها های خونخوار افتاد و آنچه در چشمان او می درخشید، غرور بود و صلابت، بدون ذره ای ترس!
کد خبر: ۱۱۲۹۷۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۵/۲۱
بنا به گفته مجتبی ذوالنور عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی، جمهوری اسلامی ایران اسنادی در اختیار دارد که زنده بودن حاج احمد متوسلیان و همراهانش را تا ابتدای تابستان سال ۹۵ تایید می کند.
کد خبر: ۱۰۰۲۰۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۸/۱۸
تلخ و شیرین اسارت آزادگان فراشبندی؛
یکی از آزادگان فراشبند از دوران اسارت خود می گوید: عراقی ها در روز عاشورا نواری گذاشتند و عده ای از اسرا را به زور مجبور به رقصیدن کردند، و با انجام ندادن آن با کابل به بدن او می زدند .
کد خبر: ۹۴۱۳۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۵/۲۶
سیلی و اسارت ملازم یکدیگرند. اگر بیست سال جایی اسیر باشی ، آغاز اسارت ت درست زمانی است که اولین سیلی را می خوری!
کد خبر: ۷۳۱۰۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۰۳
هنوز سوالم را تمام نکرده بودم که با مشت چنان به دهانم کوبید که چهار دندانم افتاد وقتی که دید بازجویی از من بی‌فایده است، دستور داد تا مرا به آسایشگاه ببرند.
کد خبر: ۶۵۱۰۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۰
به بهانه رونمایی «آن بیست و سه نفر»
بیست و سه نفرمان را بردند تو محوطه وزارت دفاع. روی زمین های چمن نشستیم. تعدادی نوشابه هم روی میزی چیده بودند.
کد خبر: ۶۰۸۰۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۳۱
هر شخصی که به اسارت نیروهای خودی درآید و تبعه هر کدام از کشورهای عربی باشد، بلافاصله و به طور فوری سوزانده شود.
کد خبر: ۶۰۷۲۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۳۰
یک بشکه زنگ زده پشت یکی از پنجره ها بود که برای ما حکم آب انبار را داشت. هر چند وقت تانکر آب می آمد و آن را پر می کرد. بچه هایی که تشنه بودند، بشکه حمله می کردند و نمی توانستند درست و حسابی آب بخورند.
کد خبر: ۶۰۵۶۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۶
تنها حرفهای که از محمد توانستند اعتراف بگیرند نام خدا و ائمه اطهار بود و عدنان که خشمگین از این همه مقاومت با فرو کردن یک عدد صابون باعث خفه شدن محمد شد.
کد خبر: ۵۹۲۰۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۲۲
خلبان آزاده دوران دفاع مقدس گفت: پس از پایان دوره آموزشی خلبانی در آمریکا به ۸ نفر از خلبانان نیروی هوایی که در این دوره‌ها شرکت کرده بودند پیشنهاد ماندن در ارتش آمریکا را دادند که ما آن را نپذیرفتیم.
کد خبر: ۵۸۲۴۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۲۴
من و داراب کریمی که از شدت خشم گلویمان گرفته بود، با شنیدن این کلام، سرمان را بالا آورده و به هم نگاهی کردیم. بغض ام ترکید...
کد خبر: ۵۵۱۶۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۱۵
بسیجیان واقعی سپاه خمینی آنهایی هستند که مصداق بارز آیه قرآنند؛ یعنی هر کدام ده تن از کافران را حریفند!
کد خبر: ۵۳۶۰۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۱۰
تمام وجودمان فریاد می زد: آب! ... آب!... حالا چیزی برایمان اهمیت نداشت. به هیچ چیز جز آب، فکر نمی کردیم. وقتی به دوستانم نگاه کردم پوست چروک خورده صورت و لب های داغمه بسته و آن گره بزرگ روی پیشانی شان را چون کتاب کهنه ای خواندم هیچ چیز فقط آب.
کد خبر: ۵۳۲۶۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۲۹
افسر ارشد گفت: چرا اسلحه ات را جدا کرده ای از خودت؟ مگر نمی دانی که این کار چقدر خطرناک است. افسر کتک خورده گفت: اسرا آن طرف نرده ها هستند و چند متر با من فاصله دارند.
کد خبر: ۵۳۱۳۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۲۶
خسرو هم مخفیانه، خودرا از پنجره ی مینی بوس به داخل کشاند. اما شادمانی دوباره به سراغش آمد تا او را پیاده کند. «حسن مراد» با اعتراض به او گفت: نگاه کن برادر شادمانی، داری پارتی بازی می کنی، همدانیارو که پیاده کردی، یکی یکی دوباره دارن سوار می شن!
کد خبر: ۵۲۷۵۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۱۸
رئیس ستاد دفاع ششم نیروی زمینی سپاه پاسداران با بیان حاطراتی از سردار علی هاشمی گفت: عراقی‌ها برای بار چندم بمب شیمیایی انداختند و علی گفت چه بوی قورمه‌سبزی می‌دهد و یاد عیالم می‌افتم که قورمه‌سبزی‌اش فوق‌العاده است.
کد خبر: ۵۲۵۳۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۱۳
بعد از آزادی از اسارت بعثی‌ها به دیدار امام رفتیم و به نیابت از دوستانی که سفارش کرده بودند دست و صورت امام را بوسیدم سپس گزارشی از وضعیت اسارت گاه خدمتشان عرض کردم؛ به وقت رفتن ایشان رادیو شخصی خود را به من هدیه کردند.
کد خبر: ۵۰۸۹۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۱/۰۹