حالت تاریک
چهارشنبه, 29 مرداد 1404
آیا مایل به نصب وب اپلیکیشن پایگاه خبری تحلیلی شیرازه هستید؟
زیباترین نوع مرگ، شهادت است
وصیت شهید «عبدالرضا قنبری» قسمت ۱؛

زیباترین نوع مرگ، شهادت است

شهید «عبدالرضا قنبری» در وصیت خود می‌نویسد: مادر و پدرم من واقعاً خیلی دلم می‌خواست که شهید بشوم؛ اما نمی‌دانم زندگی‌ام در مردن ختم می‌شود یا در شهادت؟ بالاترین و زیباترین نوع مرگ است؛ زیرا شهید به وجه‌الله نظر می‌کند .

به گزارش گروه فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی «شیرازه»، به نقل از نوید شاهد فارس، از این پس هر روز را با یاد و خاطره شهیدان عزیزمان، پرچم‌دار آزادی و عزت ایران اسلامی خواهیم ساخت و در پرتو فداکاری‌های آنان، راه صدق و ایثار را برای نسل‌های آینده روشن‌تر خواهیم کرد.

عبدالرضا قنبری در ۸ خرداد سال ۱۳۳۸ در شهر آبادان دیده به جهان گشود. پس از گذراندن دوران کودکی در محیط گرم خانواده قدم به دبستان گذاشت و دوره پنج‌ساله ابتدائی را در دبستان فروغی آبادان گذراند.

تحصیلات راهنمایی را در مدرسه سعدی گذراند. تحصیلات متوسطه را در دبیرستان‌های بهرام و هشترودی و به دنبال مهاجرت خانواده به شیراز در دبیرستان بازرگانی به اتمام رساند.

با آغاز جنگ تحمیلی با ثبت‌نام در ستاد رزمندگان خوزستان و عزیمت به جبهه‌های نبرد به مقابله با متجاوزان پلیدی که قصد شکست این انقلاب و به‌زانودرآوردن امت تازه از بند ستم رهیده را داشتند بپردازد و ازآنجاکه با مناطق جنگی جنوب آشنائی بیشتری داشت همراه با دوستانش به جزیره مینو اعزام شد تعدادی از دوستانش را در درگیری کوی ذوالفقاریه و شکست حصر آبادان از دست داد.

پس از مدتی به خانه بازگشت و ازدواج کرد که ثمره آن دو فرزند بود. وی سرانجام در ۱۶ دی‌ماه ۱۳۶۴ به شهادت رسید.

متن وصیت‌نامه شهید عبدالرضا قنبری 

آیا پنداشته‌اند مردم که رها می‌شوند به آنکه گویند ایمان آورده‌ایم و آزموده نگردند ایشان و هرگاه انسانی می‌میرد زنگ خطری است برای زنده‌ها.

ای زنده‌ها برای آخرت خود توشه بردارید و از مادیات دنیا برای معنویت آخرت ذخیره کنید؛ زیرا دنیا با تمام زیبائی‌اش و با تمام زر و زیورش شما هم آن را رها خواهی کرد و چه زشت است برای آن‌کس که خود جمع کرد و دیگران استفاده بردند و چه سخت است برای آن کس که خود از راه‌های مختلف راه‌های حلال و حرام به دست آورده و دیگران استفاده می‌کنند و خود باید در آن دنیا تقاص پس دهد.

ای زنده‌ها دست من از دنیا کوتاه شده و دیگر نمی‌توانم کاری بکنم و نه شَرَم به کسی می‌رسد و نه خیرم اما تو هنوز زنده هستی و روزی تو هم خواهی مرد و دیگر نمی‌توانی امیدی به دنیا داشته باشی و آنگاه می‌دانی که دنیایی غیر از این دنیا مادی هم وجود دارد.

پس تا زنده هستی برای دنیای دیگرت توشه جمع کن که روزی خواهی مرد و آن روز چندان دور نیست؛ زیرا هر لحظه دارد می‌گذرد و مرگ نزدیک‌تر می‌شود و این را بدانید هرچقدر در راه رضای خدا سختی بکشید بعد از مدتی سختی آن از یادتان می‌رود و تنها ثواب آن برای شما می‌ماند.

همان‌طور که تا الان هر کاری که کرده‌اید تنها ثواب یا گناه آن برای شما مانده و از لذات یا سختی آن چیزی باقی نمانده است واقعاً بعضی وقت‌ها بنشینید و خود را قاضی قرار بدهید.

این مدت که از عمر شما گذشته چه‌کار کرده‌اید؟ و اگر قرار باشد جز این دنیا دنیای دیگری باشد چگونه می‌خواهید جوابگو باشید؟ پس بیایید توبه کنید. گناه شما هر چقدر زیاد باشد از کرم خدا زیادتر نیست و خدا الرحم الراحمین است و از گناه شما ان‌شاءالله در می‌گذرد .

انتهای خبر/

لینک کوتاه خبر

نظر / پاسخ از

  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.

هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر می‌گذارید!