
وصیت شهید «سیاوش شادمانی» قسمت ۲؛
ورزش بهترین وسیله ترک گناه است
شهید «سیاوش شادمانی» در وصیت خود مینویسد: شعار برادر شهیدم ابراهیم فرجام این بود که ورزش میکنم تا صبح زود بری نماز بیدار شوم و از شما میخواهم که راه او را بپیمایید.
به گزارش گروه فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی «شیرازه»، از این پس هر روز را با یاد و خاطره شهیدان عزیزمان، پرچمدار آزادی و عزت ایران اسلامی خواهیم ساخت و در پرتو فداکاریهای آنان، راه صدق و ایثار را برای نسلهای آینده روشنتر خواهیم کرد.
شهید سیاوش شادمانی فرزند قدرتالله، در تاریخ ۹ شهریورماه ۱۳۳۷ در یکی از روستاهای کوچک و کمجمعیت داراب، در خانوادهای مسلمان و متعهد دیده به جهان گشود.
دوران ابتدایی را در همان روستا به پایان رساند و تابستانها به پدر، در کار کشاورزی و دامداری کمک میکرد. پس از پایان دوران ابتدایی برای ادامه تحصیل راهی شهر شد و برای این که بتواند خرج تحصیل خود را در بیاورد به کارگری روآورد.
با شروع جریانات انقلاب او وارد دبیرستان شد، در سال دوم دبیرستان درس و مدرسه را رها کرد و به کارکردن مشغول شد و روزها همراه با مردم، در تظاهرات علیه رژیم شاه شرکت میکرد.
با شروع جنگ تحمیلی از طریق امتحان ورودی وارد ارتش شد و به لشکر ۵۵ هوابرد شیراز وارد گردید. دوران آموزشی را با موفقیت به پایان رساند و بهعنوان دانشآموز نمونه چنان لیاقت و شایستگی از خود نشان داد که همه رشادتها و شجاعتهای او را مثال میزدند، در عملیات فتحالمبین و مرحلهٔ دوم عملیات بیتالمقدس، فرماندهی قسمتی از عملیات را به عهده داشت.
این شهید و این سرباز رشید اسلام، پس از یک سال و نیم خدمت خالصانه در راه آزادسازی خرمشهر، در آخرین روزهای عملیات بیتالمقدس درحالیکه خونینشهر میرفت تا به دست دلیرمردان اسلام از لوث بعثیون پاک شود در اطراف منطقه شلمچه شربت شهادت نوشید و دعوت حق را لبیک گفت.
پیکر مطهرش در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ پس از تشیع جنازهٔ باشکوه در گلزار شهدای فسا، در کنار دیگر همرزمانش آرام گرفت.
سخنی دارم با ورزشکاران :
عزیزان! اگر واقعاً میبیند که ورزش بهترین وسیله ترک گناه است آن را رها نکنید و خود را در این گذرگاه سرگرم نمایید. محیط ورزش خود را پاک کنید چنان که ورزش، سنگر انسانسازی و سرباز امامزمان عجلالله فرجه سازی باشد.
اکنون ورزش به صورتی درآمده است که اکثر ورزشکاران هدفشان این است که خوب ورزش کنند و برنده شوند و این هدف یک هدف عالی برای انسانهای انقلابی نمیباشد؛ بلکه باید شعار این باشد که ورزش میکنم تا انسان باشم.
همچنان که شعار برادر شهیدم ابراهیم فرجام این بود که ورزش میکنم تا صبح زود بری نماز بیدار شوم و از شما میخواهم که راه او را بپیمایید.
نامه شهید خطاب به دوست:
بسمالله الرحمن الرحیم
خدمت دوست عزیز و گرامی خودم جناب آقای نجف قلی شادمانی
پس از سلام و احوالپرسی، سلامتی شما را از خداوند متعال خواهان و خواستارم و امیدوارم هیچ غبار غمی بر روی مبارک شما ننشسته باشد. اگر جویای حال دوست خودت بوده باشید، سلامتی برقرار و به دعاگویی شما مشغولم و ملالی نیست جز دوری از شما، آن هم امید است میسر و دیدارها تازه گردد.
دوست عزیز، دو بار در موقعی که به مرخصی آمدم به خانه شما سر زدم؛ اما دو بار شما رفته بودید ده پایین.
دوست عزیزم، دلم خیلی برایتان تنگ شده ولی باید فعلاً ساخت. امیدوارم که آنجا به شما خوش بگذرد میدانم که حالا چقدر برایتان سخت میگذرد؛ اما این هفتههای اول و دوم اینطور است بعد خودش درست میشود.
بههرحال امیدوارم بتوانی بهسلامتی دوره آموزشی را بگذرانی و موفقیت شما را از خداوند متعال آرزومندم. زیاده بیش از این عرضی ندارم.
نامه شهید خطاب به پدر:
بسمالله الرحمن الرحیم
خدمت پدر گرامی خودم جناب آقای قدرتالله شادمانی سلام
پس از تقدیم عرض سلام، سلامتی شما را از درگاه خداوند متعال خواهان و خواستارم و امیدوارم که همیشه مانند گلهای بهاری شاد و خندان باشید.
لازم گردید چند خط از سرگذشت خودم برای شما بنویسم که بدانید فراموشی در کار نیست و نخواهد بود و هیچ کسالتی واقع و دلپذیر نیست و نمیباشد جز دوری شما، آن هم امید است بهزودیزود میسر و دیدارها تازه گردد.
حال من الحمدلله خیلی خوب و هیچ نمیخواهد نگران من نباشید. بیش از این عرضی ندارم، تمام قوم و خویشان از کوچک و بزرگ سلام میرسانم.
پدرجان! حال من خیلی خوب است و به مادرم هم بگو که هیچ نمیخواهد فکر من باشد.
پدرجان! نامه پر مهر و محبت شما که به دست دانشآموز شیر دژم داده بودید در بهترین ساعت به دستم رسید و خیلی خوشحال گردیدم.
نامه شهید خطاب به پدر و مادر:
بسمالله الرحمن الرحیم
خدمت پدر و مادر گرامی خودم سلام. پس از تقدیم عرض سلام، سلامتی شما را از درگاه خداوند متعال خواهان و خواستارم و امیدوارم که همیشه مانند گلهای بهاری شاد و خندان باشید اگر بخواهید از حال فرزندتان باخبر شوید الحمدلله، صحیح و سالم و به دعاگویی شما مشغول هستم و هیچگونه ناراحتی ندارم جز دوری شما، آن هم امیدوارم که بهزودیزود میسر و دیدارها تازه گردد.
پدرجان! حال من خیلی خوب است و هیچ نگران من نباشید فعلاً «در دارخوین» هستیم در ضمن کار دایی چه شد؟ درست شده یا هنوز هم نامعلوم است؟
برایم بنویسید دیگر بیش از این عرضی ندارم. خدمت مادرم خیلی، خیلی سلام میرسانم، خدمت خالهام سلام میرسانم، تمام قوم و خویشان از کوچک و بزرگ سلام و دعا میرسانم.
قربان شما فرزندتان سیاوش شادمانی
انتهای خبر/
لینک کوتاه خبر
برچسبها
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!