دریا دل نی ریزی و حماسه ناوچه «جوشن»
به گزارش شیرازه، جنگ
تحمیلی عراق علیه ایران درطول هشت سال، فراز و نشیبهایی را در بر داشته
است که در آن رزمندگان ایران اسلامی با خلق صحنههای بیبدیلی از حماسه و
ایثار، پیروزیهای فراوانی کسب کردهاند و دشمن تا دندان مسلح را که در اوج
قدرت نظامی خود بوده و از پشتیبانیهای بیدریغ نظامی،سیاسی و تبلیغاتی
سایر کشورها به خصوص کشورهای غربی نیز برخوردار بود بارها به زانو درآورده و
اجازه ندادند تا به اهداف شوم خود در این تجاوز دست یابد.
رسول همدمی برادر شهید منصور مبارکی ( همدمی ) در گفتگوی اختصاصی با خبرنگار نبض نی ریز گفت: شهید منصور مبارکی ( همدمی ) در حدود سن 18 یا 19 سالگی بود که دست از بنایی دست کشید وبه نیروی دریایی ارتش ملحق شد بعد از آموزش های نظامی به ناو جوشن منتقل شد و به منطقه جنگی خلیج فارس رهسپار شد.
در استمرار شیطنتهای ناوگان متجاوز آمریکا در خلیجفارس، وقاحت فرماندهان آمریکایی به جایی رسید که عناصر پدافندی سکوهای نفتی نصر و سلمان را در خلیجفارس تهدید کرد و از آنان میخواهند که سکوها را ترک کنند،
ولی مدافعین دریادل و قهرمان این سکوها شجاعانه ایستادگی کردند و به جای تن دادن به ذلت، آتش خشم خود را علیه متجاوزین گشودند و راه امامشان که ایستادگی در مقابل ظلم تا شهادت است را میپویند.
ناوچه جوشن در نزدیکی منطقه عملیات هدف جنگ الکترونیکی ناوهای متجاوز آمریکایی قرار میگیرد و فرمانده ناو آمریکایی توسط رادیو از فرمانده ناوچه میخواهد به همراه کلیه کارکنان تسلیم شده ولی فرمانده شجاع ناوچه جوشن ضمنمشورت با فرمانده دوم ناوچه، شهید ناوسروان «زارع نعمتی» و افسر عملیات شهید ناوبان یکم «ابراهیم حرآبادی»، پایداری و مقاومت تا مرز شهادت را انتخاب میکنند و با پاسخ دندانشکن به فرمانده ناو آمریکایی و اعلام محل جنگ،آماده مقابله با تهدیدات میشوند.
هر چند مقابله نابرابر بود ولی آزادی و شرف یک ملت در گرو ایستادگی و مقاومت آنها قرارداشت و چه جانانه ایستادند و برگ زرین دیگری را در جریده تاریخ پر افتخار ایران عزیز رقم زدند.
برادر شهید در خصوص فعالیت برادر در ناو جوشن می گوید: متخصص هدایت آتش ناو جوشن بود که به گفته هم رزمانش بسیار شجاع و دلیر بوده که تا آخرین لحظه ای که ناو جوشن در حال غرق شدن بوده، ناو را ترک نکرده نکرده است.
وی در پایان در خصوص شخصیت فردی برادر می گوید: منصور فردی خون گرم و دلسوز بود و همیشه صله رحم بجا می آورد.
گفتنی است: فیلم سینمایی «پی ۲۲» خاطرات رشادت های رزمندگان ناوچه ایرانی «جوشن» است که به دنبال تهدیدات نظامی آمریکا در خلیجفارس در تاریخ ۲۸ فروردین ۱۳۶۷ بهقصد حراست از مرزهای آبی کشور به مأموریتی دریایی اعزام شد و در شرایط غیرمنتظره ای با کشتیهای نظامی آمریکایی که در پی دست درازی به سکوهای نفتی ایرانی بودند مواجه شد و با تمام وجود جنگید و از منافع جمهوری اسلامی ایران دفاع کرد.
زندگینامه شهید منصور مبارکی ( همدمی )
به گفته امام و مقتدایمان، خمینی(ره): «آمریکا امالفساد قرن است».
آری! یکی از گویاترین سندها بر جنایات آمریکا در خلیج نیلگون همیشه فارس، تنِ به خون نشسته مهناوی یکم شهید منصور مبارکی است.
منصور
۱۳۴۵/۴/۱ میان خانوادهای مؤمن، متقی، زحمتکش و پرتلاش در شهرستان نیریز
دیده به جهان گشود و از عطر وجودش، فضای خانه را معطر کر د. دوره ابتدایی
را در دبستان ولایت باهمتی بلند پشت سر گذاشت و پسازآن راهنمایی را در
مدرسه شهید مفتح با موفقیت سپری کرد. تا سال اول متوسطه را در دبیرستان
شهید بهشتی به ادامه تحصیل پرداخت. سپس ترک تحصیل کرد و لباس سفید خدمت در
نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران را پوشید و به جمع دریادلان ارتش
پیوست.
مدت چهار سال در نیروی دریایی خدمت کرد. وی دارای اخلاق نمونه با
دوست، آشنا، همراه و اقوام بود، مهربانی در وجودش موج میزد، برای همدلی
با پدر و مادرش تا آنجا که میتوانست در تأمین هزینه خانواده با آنها
همکاری و همراهی میکرد.
در آخرین
خداحافظی از آشنایان، به آنها گفته بود، من مطمئنم که دیگر برنمیگردم و
اگر برگردم مثل این است که از مادر متولدشدهام. خانواده ایشان میگویند:
در سال ۱۳۶۷ قبل از شهادت، وقتی به نیریز آمده بود، گفتیم: میخواهیم
دامادت کنیم. در پاسخ ما گفت: خون من از خون دیگران رنگینتر نیست، فکر
میکنم به همین زودی از میدان جنگ، جنازه مرا برای شما خواهند آورد. در
تاریخ ۱۳۶۷/۱/۳۱ در رویارویی مستقیم با شیطان بزرگ، آمریکا، در پهنه آبهای
نیلگون خلیج همیشه فارس، بر روی ناوچه جوشن، در سمت مهناوی یکم، پیکرش به
تیر خصم دون هدف قرار گرفت و به خون نشست. پیکر مطهرش در گلزار شهدای
شهرستان نیریز به خاک سپردهشده است.
روحش شاد و نامش جاودان
به یاد شهید منصور مبارکی ( همدمی )
مبارک نام زیبایـم به جوشن بوده مـــــأوایم دلاور مرد دریایم مــــنم مــنصـــــــــور
مــــنم مــنصـــــــــور
براه دین ایمـانــم گرامــــی مـلک ایرانــــم برای حفظ قرآنم فــدا شـــد قــــد رعنایم
مــــنم مــنصـــــــــور
فراز ناو جوشن من گرفتم جاندشمن مـــــن بدمچونکوهآهنمن جهان بــشنیده آوایـــــم
مــــنم مــنصـــــــــور
زدم برخصم دونپیــکان عجبتـــر دشمن انســان بهآمریکا همان شیطان که شادان شد سراپایــــم
مــــنم مــنصـــــــــور
به گرداب و به طوفانهـــا میان بـــرق ســوزانـــــها به امواج خروشانها مقــاومــتر زدریـــایــــم
مــــنم مــنصـــــــــور
چو دیدم خصم بد اختر زدم بـر جـان او اخـــــگر شدمچونکوهوچونآذر چنین بد شیـــوه و رایــم
مــــنم مــنصـــــــــور
شهادت شــد نصیب من کــه می بـینی قــریب من گرامی تر حبیب مــــن به اوج مــــلک جان جایم
مــــنم مــنصـــــــــور
الا ای بـــــا وفا یاران دلاور مــــردم ایــــــران دلیران و سلحـــشوران شمـا و ایـــن سخـنهایم
مــــنم مــنصـــــــــور
شمــا و انــقلاب مــا همین اسلام نــــاب مـــا بدوران انتخاب ما حـــالو فـــردایـــــــم
مــــنم مــنصـــــــــور
امیدپدر ای مادرم، خواهر بــرای یـــاری رهــــــبر شما زینب منم اکبر نـــــگردد شاد اعــدایــم
مــــنم مــنصـــــــــور
اگر در خون شنا کردم خـــدایم را رضا کــــردم همه جــانم فدا کــردم من آن منصور شیــدایــم
مــــنم مــنصـــــــــور
ره حق راه اســلام است زما این نکته اعــلام است شهادت حـد اکرام است ســرافــرازی به دنیـــایم
مــــنم مــنصـــــــــور
منم لاله بدورانــــها شقایق در گلستـــانـــــها منم شمع شبستــــانها کـه می بینی تو ســیمایم
مــــنم مــنصـــــــــور
الا تــا مـاه تابان است قلــم در نظم گـردان است شهادت ماهرخشاناســـت نیــم پنهان کـه پیدایــم
مــــنم مــنصـــــــــور