برخی برنامه ها متناسب با دیدگاه و تفکر غربی لیبرالیستی است /مگر نخبگان جامعه، منحصر به بازیگران و خوانندگان هستند
به گزارش شیرازه، علی اکبر کلانتری نماینده فارس در مجلس خبرگان؛ در نامه ای خطاب به رییس سازمان صداو سیما نوشت: اساساً روند و کمّ و کیف برخی برنامه ها ، مشابه و متناسب با دیدگاه و تفکر غربی لیبرالیستی است که با این گونه برنامه ها، ستاره سازی می کنند و به واسطة همین ستاره ها، اهداف و منویات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی خود را به جامعه القا می نمایند.
متن نامه به شرح زیر است:
باسمه تعالی
ریاست محترم سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران
برادر گرامی جناب آقای دکتر علی عسکری
با اهداء سلام و تحیت و آرزوی توفیقات روز افزون برای حضرتعالی و ضمن تقدیر و تشکر از تلاش های مفید رسانة ملی در عرصه های گوناگون ، لازم دیدم به عنوان یکی از نمایندگان مردم شریف در مجلس خبرگان رهبری ، عرایضی را در خصوص برخی از فعالیت های آن رسانه به سمعتان برسانم که دغدغه و درد دل بسیاری از مردم متدین و انقلابی است . مطلب را در ذیل سه محور مکتوب می دارم : 1- برنامه های اجتماعی 2- آگهی ها و تبلیغات بازرگانی 3- فیلم ها و سریال ها
برنامه های اجتماعی ( اعم از زنده و غیر زنده )
این برنامه ها که غالبا ( و شاید بشود گفت تماما ) با حضور بازیگران سینما وتلویزیون و خوانندگان برگزار می شود، از چند جهت قابل درنگ است.
1- اساساً روند و کمّ و کیف این برنامه ها، مشابه و متناسب با دیدگاه و تفکر غربی لیبرالیستی است که با این گونه برنامه ها، ستاره سازی می کنند و به واسطة همین ستاره ها، اهداف و منویات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی خود را به جامعه القا می نمایند.
سؤال اینجا است که مسئولان محترم صدا و سیما با اجرای این برنامه ها، به دنبال کدام فرهنگ سازی و ترویج کدام تفکر و شیوه هستند؟ آیا با این روند، ارزش های دینی و ملی و سبک زندگی اسلامی ایرانی ترویج می شود یا ازدواج های پی در پی و مبتنی بر دوستی های نا مشروع و طلاق های مکرّر آن گونه که در گفتگوی بسیاری از این بازیگران مطرح می شود؟ به راستی کدام یک از این بازیگران مطرح در برنامه ها را در جمع های مذهبی و در نماز های جمعه و جماعت دیده ایم؟ عفاف و حجاب و پوشش چند نفر از این عزیزان، برای مردم ما الگو است؟
2- اساسا مناسبت های مذهبی، چه ارتباطی با بازیگران دارد؟ ویژه برنامه های ماه مبارک رمضان در چندین شبکه، چه سنخیتی با ایشان دارد؟ سنخیت میان اعیاد اسلامی از قبیل عید مبعث یا فطر یا غدیر و قربان با تبیین نوع زندگی و خوراک و تعداد فرزندان این عزیزان چیست؟ در حقیقت گفتگو ها و مباحث، به گونه ای پیش می رود که باید گفت مبعث بازیگران نه مبعث پیامبر گرامی اسلام (ص).
3- نکته قابل درنگ دیگر در این
برنامه ها، محتوا و سمت و سوی پرسش و پاسخ هایی است که میان مجری آنها و میهمانان
رد و بدل می شود.
این که مجری، از بازیگران زن و مرد می پرسد تا حالا عاشق شده ای؟ و چه حس و حالی داشتی؟ شما با همسرت چگونه آشنا شده ای وازدواج کردی؟ و مثلا وی پاسخ می دهد: سه سال با هم دوست بودیم و پس از شناخت کافی ازدواج کردیم! و .... آیا این شیوةگفتگو و طرح این مباحث، با روح دینی و انقلابی ما در تضاد نیست؟
از بعضی شخصیت های مورد وثوق، شنیده ام گاه در برنامه هایی مانند خندوانه، از خوانندگان زیر زمینی برای حضور در برنامه دعوت می شود و به نوعی به آنان رسمیت داده می شود و جالب این است که تیتراژ برنامه و ترانه ها و موسیقی بین برنامه هم دستپخت آنان است.
در برنامه ای، خواننده می گوید من فقط ترانه های ام کلثوم را می شنوم! و یا بازیگر زنی می گوید من، دو ازدواج نا موفق داشته ام و اکنون، دو سال است با مردی، دوست و آشنا هستم و قرار است ازدواج کنیم.
نیز شنیدم در یکی از برنامه های ویژة ماه مبارک رمضان، خواننده ای نا شناس، ترانه « روزی که از تو جدا شم » را که یک خواننده زن زمان طاغوت خوانده، اجرا می کند و با افتخار می گوید شاعر آن، اکنون در آمریکا زندگی می کند و خیلی خوشحالم که به مرکز موسیقی سازمان پیوسته است.
آیا این امور، موجب تداعی و ترویج طاغوت و فرهنگ آن زمان و از مصادیق شبیخون فرهنگی و نفوذ دشمن نیست؟
این برنامه ها با محتوا و سمت و سوی این چنینی، چه تناسبی دارند با آن عشق حقیقی که در خاطرات دیروز و امروز رزمندگان دفاع از وطن و حرم متبلور بوده و هست؟! و چه سنخیتی دارند با اهداف و آرمان های امام راحل که فرمود: « باید این دستگاه، دستگاهی باشد که بعد از چند سال ، تمام قشر ملت را روشن کند، تمام را مبارز بار بیاورد، تمام را متفکر بار بیاورد، از غرب زدگی بیرون کند، استقلال به مردم بدهد.» ( صحیفة امام ، ج 6 ، ص 399 )
4- سازمان با این کار عملاً مرجع اجتماعی و فرهنگی جامعه که اساساً باید نخبگان، اندیشمندان، عالمان و دلسوختگان و درد آشنایان جامعه باشند را به گروه خاصی از این قشر منتقل می کند و این امر، در تنافی آشکار با روح انقلاب اسلامی و نوعی پس رفت فرهنگی است، اهمیت فراوان و حساسیت فوق العادة این امر بدان جهت است که این گروه، در مقاطع حساس و بزنگاه های مهم، علاوه بر مرجعیت اجتماعی و فرهنگی، مرجعیت سیاسی نیز پیدا می کنند.
5- اساساً
پرسش مهم این است که مگر نخبگان و تأثیر گذاران جامعه، منحصر به بازیگران و
خوانندگان یا ایشان به علاوة فوتبالیست ها و .... هستند که میهمان ویژه اکثر قریب
به اتفاق برنامه ها از میان ایشان انتخاب می شود؟! آیا نمی توان برنامه های عیدانه
و شاد با حضور اندیشمندان، مخترعان، رتبه ها ی برتر کنکور، نویسندگان، شاعران، نخبگان حوزه و دانشگاه، پزشکان، کارآفرینان و .... ارائه داد؟ بنده همین جا
پیشنهاد می کنم یک برنامة طنز متفاوت، با حضور میهمانانی از گروه های یاد شده
ساخته شود و در آن، به جای استفاده از دیالوگ های تکراری و نا مرتبط با فرهنگ ملی
و دینی کشور و به جای بهره گیری از نمایش های تصنعی و احیانا سبک و دارای بار منفی، از میراث غنی اسلام و ایران استفاده شود که سرشار از لطایف و ظرایف سرور انگیز و
ضمنا درس آموز است.
حقیر معتقدم اگر در این عرصه، تلاش های حوزویان درد آشنا با همت هنرمندان متعهد، قرین شود، می توانیم از منابع غنی روائی مانند مجموعة صد و ده جلدی کتاب پر مایه بحار و از کتاب های گران سنگی چون شاهنامه و گلستان و بوستان، مجموعه های بسیار فاخری از طنز های شیرین و اثرگذار بوجود آوریم و آن گاه خواهیم دید قشر های گوناگون جامعه به خصوص متدینان و وطن دوستان، چه استقبال با شکوهی از آن ها خواهند داشت امیدوارم کلید این مهم در مقطع مدیریتی حضرتعالی زده شود.
آگهی ها و تبلیغات بازرگانی
با وجود توصیه ها وتاکیدات فراوان امام راحل رضوان الله تعالی علیه ومقام معظم رهبری حفظه الله تعالی بر تقویت تولید داخلی ، پرهیز از مصرف زدگی و ..... آن چه فراوان در بسیاری از تبلیغات بازرگانی صدا و سیما شاهدیم، ترویج مصرف زدگی، تجمل گرایی، اشرافی گری و از طرفی ایجاد حسرت در دل افراد وخانواده های کم درآمد و متوسط است.
گاه در این آگهی ها، روی اجناس خارجی، بسیار مانور داده می شود و حتی در جایی که جنس، ایرانی و تولید داخل است، تحت لیسانس کشور هایی مانند آلمان و انگلیس و فرانسه تبلیغ می شود! در یک مورد، یک نوع آب معدنی تولید داخل تبلیغ می شد، با این وجود، تمرکز روی دستگاه آلمانی یا فرانسوی آن بود، گویا اهمیت اصلی بیشتر به آن دستگاه است که بسته بندی می کند نه خود آب معدنی! و این مطلب القا می شود که اهمیت این تولید داخلی به آن است که تحت لیسانس کشور های غربی است.
ولی نکتة بسیار تأسف بار در مورد این آگهی ها آن است که همه یا بیشتر بازیگران مؤنث آن ها، خانم هایی هستند که بسیار شیک ولی بدون چادر ظاهر می شوند و این آگهی ها آن قدر پر حجم و مکرّر در شب و روز ارائه می شود که در ذهن مردم، پوشش چادر، به فراموشی سپرده می شود و در ذهن ها این مطلب متبادر می شود دیگر دوران چادر گذشت!
هم چنین این که در این تبلیغات، از مردان و کودکان با موهای قهوه ای یا بور و طلایی وبا چشمان آبی و زاغ، به طور گسترده و مکرر استفاده می شود، برای بینندگان، حامل پیام های خاص است.
فیلم ها و سریال ها
دراین زمینه، سخن بسیار است فقط به این نکته بسنده می کنم که در بسیاری از سریال ها، شخصیت های دختر و پسر که نا محرمند، با هم رابطة دوستی و عشقی دارند و پس از یکی دو سال رابطه، تازه پدر و مادر ها متوجه این امر می شوند! و این موجب می شود که صدا و سیمای ما به این رابطه و دوستی نا مشروع، رسمیت دهد.
از سوی دیگر، در این سریال ها، سنت زیبای خواستگاری توسط پدر و مادر که حاوی پیام های ارزشمند فراوانی است، به فراموشی سپرده می شود، ممکن است نویسندگان و کارگردانان وبرنامه سازان این سریال ها و یا حتی مدیران گروه های تولیدی و یا مدیران شبکه ها، مدعی به تصویر کشیدن واقعیات جامعه در قالب سریال ها باشند.
ولی باید پرسید اولا مگر باید هر واقعیتی را به تصویر کشید؟ ثانیا مگر رفتار همة افراد جامعه این چنین است؟ آیا این خود نوعی توهین به خانواده ها و جوانان متدین و با ایمان جامعه نیست؟ ثالثا چرا فرهنگ خانواده های متدین و اخلاق مدار جامعه، به طور پر رنگ به تصویر کشیده نمی شود؟ ورابعا اگر فرض کنیم جامعة ما به سمت بی دینی و لا ابالی گری گرایش پیدا کرده که البته این تلقی از جامعه، اشتباه بسیار بزرگی است، پس وظیفة رسانه ملی چیست؟ آیا نباید فرهنگ سازی کند و آداب و سنن دین مدارانه پیشینیان را تقویت کند و در جامعة هدف ، ایجاد ذائقه نماید؟
ودر پاسخ برخی از نویسندگان و یا برنامه سازان سریال ها که ممکن است بگویند برای ایجاد درام در داستان ناچاریم این گونه داستان و قصه را پیش ببریم، باید گفت: آیا درست است از راه ترویج امر نا مشروع، به هدف رسید؟ و آیا اساسا درام فقط در موضوع رابطة دوستی پسران و دختران اتفاق می افتد؟ آیا موضوع دیگری برای ایجاد فضای دراماتیک یافت نمی شود؟ و آیا اساساً معضلات و مشکلات جامعه، منحصر به ازدواج جوانان است که باید در اکثر یا همة سریال ها، موضوع اصلی یا مهم آن ها ، این مقوله باشد ؟
با پوزش از اطاله و تندی سخن، عرایضم را با یاد آوری دو گفتار مهم از رهبر معظم انقلاب پایان می دهم:
_ هدف اصلی دشمن از جنگ نرم، استحالة جمهوری اسلامی و تغییر باور های مردم است، آن ها در پیگیری پیچیدة اهداف خود ، کاملا جدی و دارای برنامه هستند، اما ما در این زمینه عقب هستیم.
_ صدا و سیما، قرارگاه مقدم و فعال مقابله با جنگ نرم است و مدیران و کارکنان رسانه ملی، سرداران و سربازان این جنگ هستند.
با آرزوی توفیقات الهی
نمایندة مردم فارس در مجلس خبرگان رهبری
علی اکبر کلانتری