حسینیه شیرازه:
علی(ع) مظهر جامعیت و انسان کامل در همه ابعاد وجودی است
فیلسوف شهیر و حکیم فرزانه، علامه شهید مطهری (ره)، کتابی دارد به نام "جاذبه و دافعه علی (ع)".این کتاب، مشتمل است بر یک مقدمه و دو بخش. در مقدمه، کلیاتی درباره جذب و دفع به طور عموم، و جاذبه و دافعه انسانها به طور خصوص، بحث شده است. در بخش اول، جاذبه علی (ع) که همواره دلهایی را به سوی خود کشیده و میکشد و فلسفه آن و فایده و اثر آن، موضوع بحث قرار گرفته است. در بخش دوم، دافعه نیرومند آن حضرت که چگونه عناصری را به سختی طرد میکرد، توضیح و تشریح شده است.
به گزارش سرویس فرهنگی شیرازه، روز سیزدهم ماه رجب مصادف است با میلاد سراسر سعادت حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام. به همین مناسبت به جهت شناخت ابعاد شخصیتی این چهره درخشان تاریخ بشریت، به تشریح ویژگی های حضرت علی علیهالسلام از زبان استاد متفکر شهید مطهری خواهیم پرداخت.
تأثیر حضرت علی (ع) بر روی انسانها:
یکی از جوانب و نواحی وجود این شخصیت عظیم، ناحیه تأثیر او بر روی انسانها به شکل مثبت یا منفی است و به عبارت دیگر "جاذبه و دافعه" نیرومند اوست که هنوز هم نقش فعال خود را ایفا مینماید.
۲. امتیاز اساسی حضرت علی (ع):
امتیاز اساسی علی (ع) و سایر مردانی که از پرتو حق روشن بودهاند، این است که علاوه بر مشغول داشتن خاطرها، به دلها و روحها، نور و حرارت و عشق و نشاط و ایمان و استحکام میبخشند.
۳.خاصیت و مکتب حضرت علی (ع):
در حضرت علی (ع)، هم خاصیت فیلسوف است و هم خاصیت رهبر انقلابی و هم خاصیت پیر طریقت و هم خاصیتی از نوع خاصیت پیامبران. مکتب او، هم مکتب عقل و اندیشه است و هم مکتب شور و انقلاب و هم مکتب تسلیم و انضباط و هم مکتب حسن و زیبایی و جذبه و حرکت.
۴. بیان اوصاف حضرت علی (ع):
پیش از آنکه امام عادل برای دیگران باشد و درباره دیگران به عدل رفتار کند، خود شخصاً موجودی متعادل و متوازن بود. کمالات انسانیت را با هم جمع کرده بود. هم اندیشهای عمیق و دوررس داشت و هم عواطفی رقیق و سرشار، کمال جسم و کمال روح را توأم داشت. شب هنگام عبادت، از ماسوی میبرید و روز در متن اجتماع فعالیت میکرد.
تأثیر حضرت علی (ع) بر روی انسانها:
یکی از جوانب و نواحی وجود این شخصیت عظیم، ناحیه تأثیر او بر روی انسانها به شکل مثبت یا منفی است و به عبارت دیگر "جاذبه و دافعه" نیرومند اوست که هنوز هم نقش فعال خود را ایفا مینماید.
۲. امتیاز اساسی حضرت علی (ع):
امتیاز اساسی علی (ع) و سایر مردانی که از پرتو حق روشن بودهاند، این است که علاوه بر مشغول داشتن خاطرها، به دلها و روحها، نور و حرارت و عشق و نشاط و ایمان و استحکام میبخشند.
۳.خاصیت و مکتب حضرت علی (ع):
در حضرت علی (ع)، هم خاصیت فیلسوف است و هم خاصیت رهبر انقلابی و هم خاصیت پیر طریقت و هم خاصیتی از نوع خاصیت پیامبران. مکتب او، هم مکتب عقل و اندیشه است و هم مکتب شور و انقلاب و هم مکتب تسلیم و انضباط و هم مکتب حسن و زیبایی و جذبه و حرکت.
۴. بیان اوصاف حضرت علی (ع):
پیش از آنکه امام عادل برای دیگران باشد و درباره دیگران به عدل رفتار کند، خود شخصاً موجودی متعادل و متوازن بود. کمالات انسانیت را با هم جمع کرده بود. هم اندیشهای عمیق و دوررس داشت و هم عواطفی رقیق و سرشار، کمال جسم و کمال روح را توأم داشت. شب هنگام عبادت، از ماسوی میبرید و روز در متن اجتماع فعالیت میکرد.
روزها، چشم انسانها مواسات و از خودگذشتگیهای او را میدید و گوشهایشان پند و اندرزها و گفتارهای حکیمانهاش را میشنید و شب، چشم ستارگان، اشکهای عابدانهاش را میدید و به گوش آسمان، مناجاتهای عاشقانهاش را میشنید. هم عارف بود و هم رهبر اجتماعی، هم زاهد بود و هم سرباز، هم قاضی بود و هم کارگر، هم خطیب بود و هم نویسنده، بالاخره به تمام معنی، یک انسان کامل بود با همه زیباییهایش.
در حضرت علی (ع)، هم خاصیت فیلسوف است و هم خاصیت رهبر انقلابی و هم خاصیت پیر طریقت و هم خاصیتی از نوع خاصیت پیامبران.
۵. حضرت علی (ع) شخصیت دونیرویی:
علی (ع) از مردانی است که هم جاذبه دارد و هم دافعه؛ و جاذبه و دافعه او، سخت نیرومند است. شاید در تمام قرون و اعصار، جاذبه و دافعهای به نیرومندی جاذبه و دافعه علی (ع) پیدا نکنیم. دوستانی دارد عجیب، تاریخی، فداکار، با گذشت. از عشق او، همچون شعلههایی از خرمنی آتش سوزان و پرفروغاند. جان دادن در راه او را آرمان و افتخار میشمارند و در دوستی او، همه چیز را فراموش کردهاند.
در حضرت علی (ع)، هم خاصیت فیلسوف است و هم خاصیت رهبر انقلابی و هم خاصیت پیر طریقت و هم خاصیتی از نوع خاصیت پیامبران.
۵. حضرت علی (ع) شخصیت دونیرویی:
علی (ع) از مردانی است که هم جاذبه دارد و هم دافعه؛ و جاذبه و دافعه او، سخت نیرومند است. شاید در تمام قرون و اعصار، جاذبه و دافعهای به نیرومندی جاذبه و دافعه علی (ع) پیدا نکنیم. دوستانی دارد عجیب، تاریخی، فداکار، با گذشت. از عشق او، همچون شعلههایی از خرمنی آتش سوزان و پرفروغاند. جان دادن در راه او را آرمان و افتخار میشمارند و در دوستی او، همه چیز را فراموش کردهاند.
از شهادت علی (ع)، سالیان، بلکه قرونی گذشت؛ اما این جاذبه، همچنان پرتو میافکند و چشمها را به سوی خویش خیره میسازد. در دوران زندگیاش، عناصر شریف و نجیب، خداپرستانی فداکار و بیطمع، مردمی با گذشت و مهربان، عادل و خدمتگزار خلق کرد و حول محور وجودش چرخیدند که هرکدام، تاریخچهای آموزنده دارند و پس از او، در دوران خلافت معاویه و امویان، جمعیتهای زیادی به جرم دوستی او در سختترین شکنجهها قرار گرفتند، اما قدمی را در دوستی و عشق علی (ع) کوتاه نیامدند و تا پای جان ایستادند.
۷. جاودانه ماندن حضرت علی (ع):
حضرت علی (ع)، اگر رنگ خدا نمیداشت و مردی الهی نمیبود، فراموش شده بود. تاریخ بشر، قهرمانهای بسیاری را سراغ دارد؛ قهرمانهای سخن، قهرمانهای علم و فلسفه، قهرمانهای قدرت و سلطنت، قهرمان میدان جنگ، ولی همه را بشر از یاد برده و یا اصلاً نشناخته است، اما حضرت علی (ع)، نه تنها با کشته شدنش نمرد، بلکه زندهتر شد. خود میگوید: "گردآورندگان داراییها، در همان حال که زندهاند، مردهاند و دانشمندان (علمای ربانی) پایدارند، تا روزگار پایدار است، جسمهای آنها گمشده است، اما نقشهای آنها بر صفحه دلها موجود است.
۷. جاودانه ماندن حضرت علی (ع):
حضرت علی (ع)، اگر رنگ خدا نمیداشت و مردی الهی نمیبود، فراموش شده بود. تاریخ بشر، قهرمانهای بسیاری را سراغ دارد؛ قهرمانهای سخن، قهرمانهای علم و فلسفه، قهرمانهای قدرت و سلطنت، قهرمان میدان جنگ، ولی همه را بشر از یاد برده و یا اصلاً نشناخته است، اما حضرت علی (ع)، نه تنها با کشته شدنش نمرد، بلکه زندهتر شد. خود میگوید: "گردآورندگان داراییها، در همان حال که زندهاند، مردهاند و دانشمندان (علمای ربانی) پایدارند، تا روزگار پایدار است، جسمهای آنها گمشده است، اما نقشهای آنها بر صفحه دلها موجود است.
" درباره شخص خودش میفرماید: "فردا، روزهای مرا میبینید و خصایص شناخته نشده من برایتان آشکار میگردد و پس از تمام شدن جان من و ایستادن دیگری به جای من، مرا خواهید شناخت."
در حقیقت، حضرت علی (ع)، همچون قوانین فطرت است که جاودانه میمانند. او منبع فیاضی است که تمام نمیگردد، بلکه روز به روز زیادتر میشود و به قول "جبران خلیل جبران" از شخصیتهایی است که در عصر پیش از عصر خود به دنیا آمدهاند.
۸.سبب دوستی و محبت حضرت علی (ع) در دلها:
فوقالعادگی حضرت علی (ع) در چیست که عشقها را برانگیخته و دلها را به خود شیفته ساخته و رنگ حیات جاودانی گرفته و برای همیشه زنده است؟ چرا دلها، خود را با او آشنا میبینند و اصلاً او را مرده احساس نمیکنند، بلکه زنده مییابند؟ مسلماً ملاک دوستی او جسم او نیست، زیرا جسم او اکنون در بین ما نیست و ما آن را احساس نکردهایم، و با محبت حضرت علی (ع) از نوع قهرماندوستی که در همه ملتها وجود دارد نیست.
۸.سبب دوستی و محبت حضرت علی (ع) در دلها:
فوقالعادگی حضرت علی (ع) در چیست که عشقها را برانگیخته و دلها را به خود شیفته ساخته و رنگ حیات جاودانی گرفته و برای همیشه زنده است؟ چرا دلها، خود را با او آشنا میبینند و اصلاً او را مرده احساس نمیکنند، بلکه زنده مییابند؟ مسلماً ملاک دوستی او جسم او نیست، زیرا جسم او اکنون در بین ما نیست و ما آن را احساس نکردهایم، و با محبت حضرت علی (ع) از نوع قهرماندوستی که در همه ملتها وجود دارد نیست.
هم اشتباه است که بگوییم محبت حضرت علی (ع) از راه محبت نیست، هم اشتباه است که بگوییم محبت علی (ع) از راه محبت فضیلتهای اخلاقی و انسانی است و حب علی (ع) حب انسانیت است.
درست است که حضرت علی (ع) مظهر انسان کامل بوده، و درست است که انسان، نمونههای عالی انسانیت را دوست میدارد، اما اگر علی (ع) همه این فضایل انسانی را که داشت، میداشت، آن حکمت و آن علم، آن فداکاریها و از خود گذشتگیها، آن تواضع و فروتنی، آن ادب، آن مهربانی و عطوفت، آن ضعیف پروری، آن عدالت، آن آزادگی و آزادیخواهی، آن احترام به انسان، آن ایثار، آن شجاعت، آن مروت و مردانگی نسبت به دشمن، آن سخا و جود و کرم و... اگر علی (ع) همه اینها را که داشت، میداشت، اما رنگ الهی نمیداشت، مسلماً این قدر که امروز عاطفهانگیز و محبتخیز است نبود.
حضرت علی (ع)، از آن نظر محبوب است که پیوند الهی دارد، دلهای ما به طور ناخودآگاه در اعماق خویش با حق، سرو سر و پیوستگی دارد و چون علی (ع) را آیت بزرگ حق و مظهر صفات حق مییابند، به او عشق میورزند.
در حقیقت، پشتوانه عشق علی (ع)، پیوند جانها با حضرت حق است که برای همیشه در فطرتها نهاده شده و چون فطرتها جاودانی است، مهر حضرت علی (ع) نیز جاودان است. نقطههای روشن در وجود حضرت علی (ع) بسیار زیاد است، اما آنچه برای همیشه او را درخشنده و تابان قرار داده، ایمان و اخلاص اوست و آن است که به وی جذبه الهی داده است.
حضرت علی (ع)، مقیاس و میزانی است برای سنجش فطرتها و سرشتها، آن که فطرتی سالم و سرشتی پاک دارد، از وی نمیرنجد، ولو اینکه شمشیرش بر او فرود آید و آن که فطرتی آلوده دارد، به او علاقهمند نگردد، ولو اینکه احسانش کند.
۹. علی (ع) مردی دشمنساز و ناراضیساز:
حضرت علی (ع)، مردی دشمن ساز و ناراضیساز بود، این یکی دیگر از افتخارات بزرگ اوست. هر آدم هدفدار و مبارز و مخصوصاً انقلابی که در پی عملی ساختن هدفهای مقدس خویش است، مصداق قول خداست که "یجاهدون فی سبیل الله و لا یخافون لومه لائم: در راه خدا میکوشند و از سرزنش، سرزنشگری بیم نمیکنند."
حضرت علی (ع)، مقیاس و میزانی است برای سنجش فطرتها و سرشتها، آن که فطرتی سالم و سرشتی پاک دارد، از وی نمیرنجد، ولو اینکه شمشیرش بر او فرود آید و آن که فطرتی آلوده دارد، به او علاقهمند نگردد، ولو اینکه احسانش کند.
۹. علی (ع) مردی دشمنساز و ناراضیساز:
حضرت علی (ع)، مردی دشمن ساز و ناراضیساز بود، این یکی دیگر از افتخارات بزرگ اوست. هر آدم هدفدار و مبارز و مخصوصاً انقلابی که در پی عملی ساختن هدفهای مقدس خویش است، مصداق قول خداست که "یجاهدون فی سبیل الله و لا یخافون لومه لائم: در راه خدا میکوشند و از سرزنش، سرزنشگری بیم نمیکنند."
اگر شخصیت حضرت علی (ع)، امروز تحریف نمیشد و همچنان که بوده، ارائه داده میشد، بسیاری از مدعیان دوستیاش در ردیف دشمنانش قرار میگرفتند! حضرت علی (ع) در راه خدا از کسی ملاحظه نداشت، بلکه اگر به کسی عنایت میورزید و از کسی ملاحظه میکرد، به خاطر خدا بود. قهراً این حالت، دشمنساز است و روحهای پر طمع و پر آرزو را رنجیده میکند و به درد میآورد.
در میان اصحاب پیغمبر (ص)، هیچکس مانند علی (ع)، دوستانی فداکار نداشت، همچنانکه هیچ کس مانند او، دشمنانی این چنین جسور و خطرناک نداشت.
۱۰. حضرت علی (ع)، مظهر جامعیت و انسان کامل:
یکی از مظاهر جامعیت و انسان کامل بودن حضرت علی (ع)، این است که در مقام اثبات و عمل با فرقههای گوناگون و انحرافات مختلف روبرو شده و با همه مبارزه کرده است. گاهی او را در صحنه مبارزه با پولپرستها و دنیاپرستان متجمل میبینیم، گاهی هم در صحنه مبارزه با سیاستپیشههای دهرو و صدرو، گاهی با مقدسنماهای جاهل و منحرف؛ لذا وجود مقدس حضرت علی (ع) در دوران خلافتش، سه دسته را از خود طرد کرد و با آنان به پیکار برخاست؛ اصحاب جمل که آنان را ناکثین نامید و اصحاب صفین که آنها را قاسطین خواند و اصحاب نهروان یعنی خوارج که آنها را مارقین میخواند.
۱۱. مبارزه حضرت علی (ع) با دو طبقه:
سراسر وجود حضرت علی (ع)، تاریخ و سیرت حضرت علی (ع)، خلق و خوی حضرت علی (ع)، رنگ و بوی حضرت علی (ع)، سخن و گفتگوی حضرت علی (ع) درس و سرمشق و تعلیم و رهبری است. همچنان که جذبهای حضرت علی (ع) برای ما آمرزنده و درست است، دفعهای او نیز چنین است، ما معمولاً در زیارتهای حضرت علی (ع) و سایر اظهار ادبها، مدعی میشویم که ما دوستِ دوست تو، و دشمنِ دشمن تو هستیم. تعبیر دیگر این جمله این است که به سوی آن نقطه میرویم که در جو جاذبه تو قرار دارد و تو جذب میکنی؛ و از آن نقاط دوری میگزینم که تو آنها را دفع میکنی.
۱۰. حضرت علی (ع)، مظهر جامعیت و انسان کامل:
یکی از مظاهر جامعیت و انسان کامل بودن حضرت علی (ع)، این است که در مقام اثبات و عمل با فرقههای گوناگون و انحرافات مختلف روبرو شده و با همه مبارزه کرده است. گاهی او را در صحنه مبارزه با پولپرستها و دنیاپرستان متجمل میبینیم، گاهی هم در صحنه مبارزه با سیاستپیشههای دهرو و صدرو، گاهی با مقدسنماهای جاهل و منحرف؛ لذا وجود مقدس حضرت علی (ع) در دوران خلافتش، سه دسته را از خود طرد کرد و با آنان به پیکار برخاست؛ اصحاب جمل که آنان را ناکثین نامید و اصحاب صفین که آنها را قاسطین خواند و اصحاب نهروان یعنی خوارج که آنها را مارقین میخواند.
۱۱. مبارزه حضرت علی (ع) با دو طبقه:
سراسر وجود حضرت علی (ع)، تاریخ و سیرت حضرت علی (ع)، خلق و خوی حضرت علی (ع)، رنگ و بوی حضرت علی (ع)، سخن و گفتگوی حضرت علی (ع) درس و سرمشق و تعلیم و رهبری است. همچنان که جذبهای حضرت علی (ع) برای ما آمرزنده و درست است، دفعهای او نیز چنین است، ما معمولاً در زیارتهای حضرت علی (ع) و سایر اظهار ادبها، مدعی میشویم که ما دوستِ دوست تو، و دشمنِ دشمن تو هستیم. تعبیر دیگر این جمله این است که به سوی آن نقطه میرویم که در جو جاذبه تو قرار دارد و تو جذب میکنی؛ و از آن نقاط دوری میگزینم که تو آنها را دفع میکنی.
حضرت علی (ع)، دو طبقه را سخت دفع کرده است: 1- منافقان زیرک. 2- زاهدان احمق.
همین دو درس، برای مدعیان تشییع او کافی است که چشم باز کنند و فریب منافقان را نخورند، تیزبین باشند و ظاهربینی را رها نمایند.
انتهای پیام/م
همین دو درس، برای مدعیان تشییع او کافی است که چشم باز کنند و فریب منافقان را نخورند، تیزبین باشند و ظاهربینی را رها نمایند.
انتهای پیام/م
نظرات بینندگان