وصیتنامه شهید مجید ابوئیان جهرمی:
شما که انقلاب کردید ایستادگی کنید
شهید مجید ابوئیان جهرمی در وصیتنامه خود مینویسد:شما که انقلاب کردید ایستادگی کنید و سعی کنید که آن را حفظ کنید.
به گزارش خبرنگار گروه قطعه شهدای پایگاه تحلیلی خبری «شیرازه»، شهید مجید ابوئیان فرزند مرتضی در آبانماه سال 1346 در جهرم در خانوادهای مذهبی و مستضعف دیده به جهان گشود.
دوران کودکی خود را محله علی پهلوان گذراند و تحصیلات ابتدائی خود را در مدرسه نمونه قائم مقام به پایان رساند و دوره راهنمایی را در مدرسهای که اکنون به نام شهید منصور محبوبی نام دارد گذراند و از نظر اخلاقی و عاطفی نزد دوستان و همکلاسان خود الگوی صبر و مقاومت و در نزد خانواده معلم اخلاق بود به امام خمینی و به روحانیت بهویژه آیت اله آیت اللهی امام جمعه شهرمان علاقه خاصی داشت در کلیه سخنرانیهای ایشان شرکت میکرد به جمعه و جماعات اهمیت زیادی میداد و دیگران نیز به شرکت در آن دعوت میکرد.
بخشی از وصبت نامه
بسم الله الرحمن الرحیم
بار خدایا من کیستم که در این محفل پاکان آمدهام من کجا بودم یا الله من بندهای گنهکار و بدبخت و بیچاره هستم که برای اطاعت از تو با استفاده از قرآن کریم به این محفل آمدهام و از تو میخواهم حال که برای رضای تو آمدهام مرا به راه راست هدایت کنی . از کجا آمدهام آمدنم بهر چه بود ، به کجا میروم آخر ننمائی وطنم .
با سلام و درود به رهبر عزیز انقلاب این نور جماران و این مرد با تقوا و پرهیزکار این بر افرازنده و زنده کننده اسلام بعد از چند هزار سال پیش و سلام بر تمامی شهداء که جان خود را در راه اسلام و قرآن عزیز فدا کردند و سلام بر این ملت حزب الله که نامشان در تاریخ زنده خواهد ماند من کوچکتر از آن هستم که به این ملت پیامی بدهم اما به عنوان تذکر چند جملهای عرض میکنم.
یکی آنکه شما که انقلاب کردید ایستادگی کنید و سعی کنید که آن را حفظ کنید. دوم آنکه همیشه به جان امام دعا کنید و خدا را شکر کنید که در زیر پرچم اسلام قرار گرفتهاید و تا آنجا که در توان دارید از اسلام حمایت کنید که هرچه داریم از اسلام داریم اگر امروز اسلام و ایران در جهان سرافراز است و اگر جوانان ما امروز عاشقانه به طرف شهادت میروند همه آن از برکت اسلام و کسانی که به اسلام خدمت کردهاند مانند امام حسین علیه السلام که جان خود را در راه اسلام داد میباشد و اگر ما امروز تا حدودی به راه راست هدایت شدهایم و در میدان جنگ آمدهایم از برکت حسین علیه السلام است و از روحانیت هم پشتیبانی نمانید که واقعاً هم در خدمت اسلام می باشند و هرگز با نگاه کردن بر کسانی که به این انقلاب جنگ کمک نمیکنند و نق میزنند دلسرد نشوید که انشاء الله وقت آنها هم خواهد رسید اما تا آنجا که میتوانید به آنها تودهنی بزنید .
سخنی چند با پدر و مادر عزیزم
پدر و مادر عزیزم من میدانم شما برای من رنجها و زحمتها کشیدهاید از روزی که من از تو ای مادر متولد شدهام جزء رنج و سختی برای تو چیزی نداشتهام من خودم میدانم در دل تو چیست و با اینکه من این همه زحمت برای تو داشتهام باز هم مرا دوست داری و حاضر نیستی حتی یک لحظه از من دور باشی و همچنین تو پدر عزیز که با یتیمی بزرگ شدی و از همان کوچکی جز زحمت چیزی نداشتهای حتی جمعه و شنبه هم برای تو فرقی نمیکرده و حتی هیچ تفریحی نداشتهای هم از آن روزهایی که در امواج دریاها بدنبال یک لقمه نانی بودی و اما از روزهایی که در این زمین دست پینه بسته اما رحمت به شیرت که دست نیاز به سوی خلق دراز نکردی و تو به این شعر عمل کردی . با کمال احتیاج از خلق استغنا خوش است ، با دهان تشنه مردن بر لب دریا خوش است .
" انا لله و انا الیه الراجعون "
اما آیا پدر و مادر بازگشت همه ما بسوی خدا نیست آیا اگر ما به جبهه و جهاد نرفتم از دنیا نمیرویم پس حال که همه ما باید به سوی خداوند بازگشت کنیم چرا این بازگشت در راه اسلام نباشد آیا شما راضی دارید که اسلام و قرآن از بین برود و من در کنار شما باشم آیا این سعادت است برای ما و آیا این سرافرازی است ما وقتی سعادتمند و سرافراز میباشیم که اسلام و قرآن زنده باشد.
حال که اسلام آوردید باید به پای زحمتهای آنهم ایستادگی و مقاومت کنید پدر و مادر من با پیروی از این آیه کریمه که در اول وصیتنامه ذکر کردم و با اطاعت از رهبر انقلاب که میفرماید حفظ اسلام برای هر مسلمان از حفظ جان امام زمان واجبتر است به جبهه آمدهایم من شبی که میخواستم به جبهه بیایم این سوره را خواندم و در آن تفکر کردم و پس پدر و مادر آیا من کار اشتباهی کردهام و آیا من در راه ابدی قدم برداشته ام . آیا شما نمیخواهید که بهترین چیزهای خود را به خداوند هدیه کنید انشاءالله که اینطور نیست پس از شما میخواهم که وقتی خبر شهادت مرا شنیدید ناراحت نشوید و بگوید الحمدالله درست است که عزیز خود را از دست دادهاید اما نگاهی بکنید که به چه کسی دادهاید و از شما میخواهم که از شهادت من هیچگونه سوء استفاده نکنید چون که من در راه خدا شهید شدهام و از شما میخواهم که همیشه بیاد خدا باشید و ببینید که خداوند از شما راضی است یا نه .
نصیحت سخنی با برادران و خواهرانم
برادران و خواهرانم سلام عرض میکنم و از شما میخواهم که به هیچ وجه ناراحت مباشید و همیشه کارهای خود را برای خداوند انجام دهید و راه راست را پیشینه خود نمائید و در نمازهایتان کاملاً به خداوند توجه داشته باشید و به پدر و مادر کمک کنید که این پدر و مادر ما بسیار زحمت کشیدهاند و میکشند و حرمت آنها نگه دارید.
سخنی چند با دوستان
دوستان عزیز اگر من نتوانستهام دوست خوبی باشم برای شما مرا ببخشید و مرا حلال کنید و من کوچکتر از آن هستم که پیام یا نصیحتی برای شما داشته باشم . پدر و مادر گرامی اگر من شهید شدم اگر راه کربلا باز شد مرا در کربلا به خاک بسپارید و اگر باز نشد در قبرستان رضوان مرا به خاک بسپارید و از شما میخواهم که در نماز جمعه و تشییع جنازه از طرف من از همه حلال بودی بطلبید . والسلام .
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار از شما میخواهم که همیشه برای من طلب آمرزش کنید و اگر نتوانستید از خودتان برایم روزه بگیرید 2- نماز بخوانید 3- قرآن بخوانیم 4- نماز لیله الدفن را فراموش نکنید.
شهید مجید ابویان جهرمی، همیشه آرام حرف میزد و آهسته و بدون تکبر راه میرفت و در هنگام راه رفتن فقط پشت پای خود را میدید قبل از انقلاب در کلیه راهپیماییها و تظاهرات و پخش اعلامیههای امام نقش موثری داشت . دوران راهنمایی بود که راهی جبهه شد در دبیرستان هم فعالیت داشت که با عدهای از یارانش عازم جبهه شد و در عملیات والفجر 8 حماسه آفرید در کربلای 4 هم شرکت کرد و هنگام بازگشت از میدان روی آبهای اروند از ناحیه سر تیر خورد هنوز زخم سرش بهبود نیافته بود دوباره به جبهه برگشت و در عملیات کربلای 5 حماسهها آفرید و بالاخره شب 13/12/1365 شهد شهادت را نوشید و جسد پاک او پس از 44 روز در صحرای سوزان نزدیک دریاچه ماهی زیر دود آتش و خمپاره به خاک سپرده شد.
انتهای پیام/224224
نظرات بینندگان