یادداشت:
رضاخان یا رضاخائن
کودتای سوم اسفند 1299 کودتای نظامی بود که توسط رضا شاه اجرا شد.
به گزارش خبرنگار گروه سیاسی پایگاه تحلیلی خبری «شیرازه»، رضاشاه توسط انگلیسیها و با کودتا روی کار آمد و باز با کمک انگلیسیها حکومت پهلوی را تاسیس کرد.
او که ادعای وطن پرستیاش گوش فلک را کر کرده بود ، دشت نا امید را به افغانستان ، اروندرود را به عراق و بلندیهای آرارات و منطقه قره سو را به ترکیه آتاتورک بخشید، این مورد آخری همان منطقهای است که ترکیه را به نخجوان آذربایجان وصل میکند و در حال حاضر سبب گردن کلفتی و عربده کشی اردوغان علیه تمامیت ارضی ایران شده است.
اگر جهانیان و مردم ایران از قتل خاشقچی توسط بن سلمان متنفر شدند خوب است بدانند این نوع جنایتها بلکه وحشتناکتر توسط رضا خان و محمد رضا علیه مخالفان به دفعات صورت میگرفت.
یک نمونه از هزاران جنایت در زمان پهلوی به آن اشاره میکنیم.
در مراسمی که به مناسبت چهارشنبه سوری بر پا شده بود به دستور اشرف و در حضور محمد رضا و خاندان پهلوی، امیر مختار کریمپور، مدیر مسئول روزنامه شورش به طرز فجیعی شکنجه کردند و سپس پالان خر بر پشت وی نهادند و با ریختن نفت بر روی وی ، او را زنده زنده در اتش سوزاندند و از جان کندنش به وجد آمده، جشن و سرور برپا کردند.
امیر مختار کریمپور، متولد شهراستهبان از استان فارس نویسنده و مدیر روزنامه شورش بود که در جریان ملی شدن صنعت نفت هوادارمصدق بود و انتقاداتی علیه شاه و خانوادهاش ابراز میکرد.
بی دینی حاکمان تنها کشور شیعی
براساس اسناد و شواهد تاریخی، شاهان پهلوی و خاندان آنها هیچ اعتقادی به دین و مذهب نداشتند و تظاهر به دینداری،برای فریب افکار عمومی و جلوگیری ازاعتراضات علما و مردم صورت میگرفت. اینان نه تنها با نمادها و ارزشهای دینی در جامعه مقابله میکردند بلکه در زندگی شخصی نیز اعتقادی به دین و مذهب نداشتند.
در اینجا به ذکر چند مورد از گفته نزدیکان رضا شاه و محمد رضا پهلوی بسنده میکنیم
به گفته ی تاج الملوک آیرملو، همسر رضاشاه، رضا اهل نماز و روزه و این قبیل امور نبود، به اصطلاح هرهری مذهب بود.
حبیب رشیدیان که سالها پیش از سلطنت رضاخان، پیک مخصوص او با انگلیسیها بوده ،در خاطرات خود می گوید: معرفِ رضاخان به انگلیسیها برای حکومت آینده ایران ، عین الملک از بزرگان بهاییت بود. این معرفی نشان میدهد که رضاخان فردی بی دین بوده است.
احمد علی مسعود انصاری پسر خاله فرح و همدم نزدیک محمد رضا شاه می گوید : بارها از محمد رضا میشنیدم که میگفت : پدرم اعتقادی به خدا نداشت.
اما رضا خان پهلوی سربازی که در ابتدای شهرت با قرض و قسط خانهای متعارف برای خود در مرکز شهر تهران بنا کرده بود. اینک پس از کسب سلطنت چنان زمینخواری شده بود که در طول مدتی کمتر از پانزده سال بهعنوان ثروتمندترین پادشاه آسیا شهرت یافت و کار به جایی رسید که سازمانی به اندازه یک وزارت خانه به نام سازمان املاک و مستغلات پهلوی برای ثبت اسناد زمینهای به زور تصرف شده وی راه اندازی شد.
گوشه ای از دارایی رضاشاه که با زور و تهدید از مردم گرفته شده بود:
تعداد 7000 روستا که به نامش ثبت شد.
مجموع زمین های وی بالغ بر 1.5میلیون هکتار از کل زمین های کشاورزی ایران آن روز میشد.
حدود 200 میلیون دلار موجودی شامل پول نقد، طلا و سهام و اوراق در بانک های لندن، نیویورک، سویس و تورنتو. ( کل بودجه دولت ایران در سال 1303ش حدود 20 میلیون دلار بود و کل گردش پول بانک صادرات و واردات آمریکا صد میلیون دلار)
بالغ بر 44000 سند مالکیت املاک حاصلخیز گیلان، مازندران، گرگان، گنبد، آذربایجان شرقى، لرستان، شمال خوزستان، کرمانشاهان، کرمان، مناطق جنوبی تهران بهویژه ورامین، تمامی هتل های شمال ایران و نیز مناطق پهناوری در تهران و شمیران که با ارعاب، تهدید و حبس و تبعید مالکان آنها به نامش شد.
کارخانه جات قند و شکر، ابریشم و نساجی
سالى 70 میلیون تومان عواید املاک و مستغلات و دریافت سالی12000 لیره اجاره بهای اراضى نفت و خطوط لوله مربوط به آن از شرکت نفت انگلیس و ایران.
مبلغ 50 میلیون دلار به ارزش آن زمان موجودی تنها یکی از دفاتر حساب جاری رضاخان در داخل کشور
بالغ بر 144 منبع درآمد مالی از معاملات متفرقه دیگر همچون: درآمد صادرات تریاک ایران به هنگ کنگ و چین، درآمد صادرات گله های گوسفند و چوب های منطقه دریای خزر به روسیه، عوائد حاصله از سرشاخه هاى درختان بید دماوند، عوائد حاصله از مالیات حقوق مستخدمین، عوائد حاصله از جرایم دریافتى از کارگران و کارمندان کارخانه حریربافی
رضاخان پس از سلطنت و خروج از کشور اعلام کرد که پولی ندارد و حکومت باید مخارج او را بدهد او همه ثروت خود را به خارج از کشور انتقال داد و بخش کمی هم که امکانش نبود را به میراث خورها سپرد
یکى از نمایندگان مجلس عوام انگلستان: رضاشاه دزدان و راهزنان را از سر راههاى ایران برداشت و به افراد ملت خود فهماند که ازین پس در سراسر ایران باید فقط یک راهزن یعنی رضاشاه وجود داشته باشد.
در آندلس (اسپانیای امروز) مسلمانان عزت و اقتدار داشتند، ولی استعمارگران با تحقیر، فریب و فساد و نیز تن دادن خود مسلمانان به این خفت و فساد زمینه سلطه آنها را بر خودشان بوجود آوردند که این سلطه هنوز هم ادامه دارد.
در دوران مشروطیت و بعد از آن، مردم بخاطر حقارت در مقابل اجنبیها و پذیرش ذلت بار دیکتاتوری رضا خان قلدر و مزدور انگلیس و عدم اطاعت جدی و کامل از علمای راستین همچون شهیدان شیخ فضل الله نوری و آیت الله مدرس زمینه سلطه انگلیس و آمریکا، بیش از ۵۷ سال با جنایات بیشمار بوجود آمد که با قیام امام خمینی ره و اطاعت مردم از او و کسب عزت دینی و نفی طاغوت سلطه شاه و آمریکا از کشور قطع شد.
گوشهای از خیانتهای رضا شاه در حق ملت و کشور ایران :
جدایی رشته کوههای آرارات و بخشیدن آن به ترکیه در زمان رضا خان
جدایی دهکده توریستی فیروزه در خراسان شمالی و اعطای آن به روسیه (که امروز جزو قلمرو ترکمنستان محسوب میشود)
امضای قرارداد ننگین سعدآباد با کشورهای همسایه عراق ، ترکیه و افغانستان و جدایی بخشهای زیادی از ایران
بخشیدن اروند رود به عراق که سالها بعد، در جریان جنگ تحمیلی مردم تاوان آن را پس دادند.
جدایی مناطق «بولاغباشی»، «جوزر»، «قوریگل» ایران توسط ترکیه در زمان رضاخان
جدایی روستاهای «سیرو» و «سرتیک» و برخی مراتع متعلق به کردهای «جیکانلو»ایران توسط رضاخان
واگذاری سرشاخه رودهیرمند و دشت نا امید به مساحت ۳ هزار کیلومتر به افغانستان که سبب خشکی و کم آبی سیستان و بلوچستان گردیده است.
غصب۲۱۶۷ فقره از روستاهای کشور و صدور سند این روستاها و زمینهای کشاورزی به نام خود
نابودی صنعت دامداری با قلع و قمع کردن عشایر ایران ، کوچ اجباری و یکجانشین کردن آنان
سرانجام رضا پهلوی عاقبت هم بدون هیچگونه مقاومتی در برابر متجاوزین به وطن ، توسط همان انگلیسیها برکنار و با خواری و ذلت تبعید شد.
به نظر شما چنین شخصی با وارد کردن این همه لطمه و خسارت به میهن ، خان است یا خائن؟
برگرفته از کتابهای :سواد کوه تا ژوهانسبورک، تاریخ معاصر ایران و زندگی خصوصی محمد رضا پهلوی؛ گردآورنده: سعید برزگر
انتهای پیام/224224
نظرات بینندگان