وصیت نامه شهید رعیتی:
ما انقلابمان را به تمام جهان صادر میکنیم
ما تا آخرین قطره خون خویش با آنان به شدت میجنگیم، چرا که مرد جنگیم. ما انقلابمان را به تمام جهان صادر میکنیم
به گزارش خبرنگار گروه قطعه شهدا پایگاه تحلیلی خبری شیرازه، محمود رعيتي فرزند احمد در شهريور ماه سال هزار و سيصد و چهل و پنج در خانوادهاي متدين ، مذهبي و كشاورز در يكي از روستاهاي بخش آباده طشك بنام دهمورد ديده به جهان گشود.
تحصيلات ابتدائي را در دبستان سحاب دهمورد با موفقيت گذراند . پس از گذراندن دوران ابتدائي تحصيلات راهنمائي را در مدرسه راهنمايي شهيد بهشتي دهمورد شروع كرد كه همزمان با شروع تحصيلات او در دوره راهنمايي انقلاب اسلامي ايران نيز به پيروزي رسيد.
از همان اوايل انقلاب علاقهاي شديد به مكتب اسلام داشت و همواره براي خدمت به اسلام و پيشبرد اهداف انقلاب اسلامي تلاش میكرد ، او فردي پرتلاش و زحمتكش بود و اوقات فراغت را با كمك كردن به پدر در امر كشاورزي ميگذراند .
روز سيزدهم فروردين ماه ۱۳۶۱ جهت رفتن به جبهه خود را آماده كرد و به هنگام اعزام چون پدرش موافق نبود جهت خداحافظي به منزل برادرش رفت و همانجا يك ساك دستي و وسايل مورد نياز ديگر گرفت و راهي جبهه شد .
ابتدا دوره آموزشي را به مدت بيست روز در پادگان شهيد دستغيب با موفقيت و شور و علاقه فوق العادهاي گذراند و پس از طي دوران آموزشي چند روزي به مرخصي آمد بر اثر آموزش دستانش زخم شده بود و هر چه پدرش به او گفته بود سن تو كم و بدنت ضعيف مي باشد و فعلا" به جبهه نرو ، اما قبول نكرد.
حدود سه ماه در گردان رزم حضور يافت و خاطراتي كه همرزمانش از او تعريف مي كنند حاكي از روحيه اسلامي ، شجاعت ، ايثار ، استقامت و سلحشوري اين نوجوان شهيد اسلام مي باشد .
سرانجام روز چهاردهم تير ماه سال هزار و سيصد و شصت و يك هنگام نبرد با دشمنان بعثي در جبهه كوشك در سن شانزده سالگي به درجه رفيع شهادت نائل گرديد و پيكر پاكش در آخرين روز ماه مبارك رمضان همان سال در گلزار شهداي روستاي دهمورد به خاك سپرده شد .
فرازی از وصیتنامه شهید:
بسم الله الرحمن الرحیم
ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم ربهم یرزقون
فکر نکنید کسانی که در راه خدا کشته میشوند مردگانند بلکه آنها زندهاند و در نزد خدا روزی میخورند.
با تشکر و سپاس به درگاه ایزد متعال و درود و سلام به حضرت ولیعصر(عج)، امام امت خمینی کبیر و امت حزبالله و همیشه در صحنه.
حال که حق و باطل در مقابل هم قرار گرفتهاند، اینجانب بنا به وظیفه اسلامیام، مشتاقانه به سوی این جبهه میشتابم و به مسئله جنگ، که اکنون مهمترین مسئله ماست، میپردازم.
برای نابودی خصم زبون و صدور انقلاب اسلامیمان تا سر حد امکان تلاش میکنم. و چه با نشاط و چه با شکوه و پر سعادت است آن لحظه شهادت.
مرا ناکام نخوانید، چه من عروس زیبای شهادت را در حجلهگاه قبر در آغوش میکشم. همیشه این گفتار علی(ع) در نظرم است که میفرماید: فرزندم اگر کوهها بلرزند و فرو کشند و از جا کنده شوند، تو نلرز و پا برجا باش، دندانهایت را به هم فشار و با سینهای آکنده از خشم و عزمی راسخ، سر در کف نهاده و تقدیم پیشگاه خدا کن، گام استوار باش و قلب دشمن را هدف گیر و دیده از نیروهای دشمن فرومپوش و بدان که پیروزی از سوی خدای سبحان است.
ما تا آخرین قطره خون خویش با آنان به شدت میجنگیم، چرا که مرد جنگیم. ما انقلابمان را به تمام جهان صادر میکنیم. چنانکه انقلاب ما اسلامی است و تا بانگ لاالهالاالله و محمد رسولالله در تمام جهان طنین افکنده و مبارزه میکند و تا مبارزه در هر کجای جهان علیه مستکبرین هست ما هستیم.
پیش بسوی قلب دشمن و مقر فرماندهی ارتش دشمن، چرا که شیطان در کنار آن است؛ همان شیطانی که دستی برای حمله به پیش دارد و گامی برای فرار به عقب نهاده است. این جمله را به عنوان یک نوجوان شانزده ساله، به همه پدر و مادرها میگویم: همه در مقابل این انقلاب اسلامی مسئولند و مبادا خدای ناکرده عدهای از آنان مانع فعالیتهای فرزندانشان بشوند.
همواره از ولایت فقیه حمایت و اطاعت کنید. از پدر، مادر و خانوادهام و از همه کسانی که به نحوی با من آشنا بودهاند، جداً میخواهم که مرا حلال کنند.
انتهای پیام/224224
نظرات بینندگان