کد خبر: ۱۵۹۲۲۱
تاریخ انتشار: ۱۷:۰۰ - ۲۱ ارديبهشت ۱۴۰۲
در یکی روستاهای فارس رخ داد؛

ماجرای یک درگیری و حکم جالبی که منجر به آزادی ۵۰ زندانی غیر عمد شد

با شکایت شاکی، متهم اصلی پرونده در دادگاه به قصاص چشم راست محکوم شد، اما شاکی متهم را بخشید تا ۵۰ زندانی از حبس آزاد شوند.
به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی پایگاه تحلیلی خبری «شیرازه»، دهم بهمن سال ۹۶درگیری خونینی در روستای ارباب سفلی واقع در شهرستان کوار استان فارس رخ داد.

 پسری جوان در این درگیری زخمی شده و ضاربان فرار کرده بودند. به‌گفته شاهدان، ضاربان ۴نفر بودند که با سنگ، چوب و میله‌آهنی به جان مرد جوان افتاده و او را زخمی کرده بودند. مرد جوان که به بیمارستان منتقل شده بود، در جریان تحقیقات گفت که با ضاربان اختلاف قبلی داشته و آن‌ها برای انتقام‌جویی به وی حمله کرده بودند. او مشخصات ضاربان را در اختیار مأموران قرار داد و طولی نکشید که آن‌ها دستگیر شدند.

نابینایی

متهمان پس از دستگیری به ضرب‌وجرح شاکی اعتراف کردند. از سوی دیگر شاکی به‌دلیل ضربه سنگینی که به چشمش وارد شده بود تحت عمل جراحی قرار گرفت، اما کاری از دست پزشکان ساخته نبود و او بینایی چشم راستش را از دست داد. یکی از متهمان دستگیر شده، فردی بود که با ضربه سنگ به چشم شاکی آسیب وارد کرده و باعث کوری آن شده بود.

حکم قصاص

با شکایت شاکی، متهم اصلی پرونده در دادگاه پای میز محاکمه رفت و با توجه به درخواست شاکی به قصاص چشم راست محکوم شد. هرچند او به این رأی اعتراض کرد اما قضات دیوان‌عالی کشور مهر تأیید بر حکم صادر شده زدند و به این ترتیب شمارش معکوس برای اجرای حکم شروع شد.

تلاش برای گذشت

۲۸فروردین‌ماه برای اجرای حکم درنظر گرفته شده بود. همه‌‌چیز هم مهیا بود تا حکم اجرا شود و در این بین یکی از اعضای گروه صلح‌یار و مسئول کمیته سفیران صلح و دوستی انجمن حمایت از زندانیان که آذر شهسواری نام دارد، تلاش و رایزنی‌های خود را برای متوقف‌کردن حکم و جلب رضایت شاکی آغاز کرد. این درحالی بود که جوان محکوم به پزشکی قانونی منتقل شده بود تا حکم کوری چشم راست او اجرا شود. تلاش‌های این زن خَیر اما نتیجه داد و در واپسین لحظات، شاکی اعلام کرد که به‌شرط دریافت دیه حاضر به گذشت است. او تصمیم گرفته بود که به جای اجرای حکم، کاری بزرگ انجام دهد. کاری که لبخند را به لبان اعضای ۵۰ خانواده می‌نشاند.

تصمیم بزرگ

فردین همان جوان ۲۵ساله‌ای است که چند روز قبل تصمیم گرفت از قصاص چشم مردی که بینایی را از چشم راستش گرفته بود، بگذرد. با گذشت او متهم پس از ۶سال تحمل حبس آزاد شد، اما این، همه ماجرا نبود.

 گفتگو با فردین را بخوانید.

چه شد که تصمیم به بخشش گرفتی؟

چون خودم به تازگی پدر شده‌ام و به ‌خاطر فرزندان متهم دلم نیامد حکم را اجرا کنم. بچه‌های او گناهی در این ماجرا نداشتند و می‌دانم اگر حکم قصاص کوری چشم پدرشان اجرا می‌شد، رنج می‌بردند. به‌خاطر خدا و دل فرزندان متهم، تصمیم به گذشت گرفتم.

برگردیم به ۶سال قبل، ‌چه شد که این اتفاق تلخ رقم خورد؟

اگر برایتان تعریف کنم که درگیری بر سر چه مسئله‌ای بود تعجب می‌کنید؛ یک موضوع کاملا پیش پا افتاده و ناچیز. راستش من ۲ شب قبل از حادثه به جشن عروسی یکی از دوستانم دعوت شدم. در آنجا یکی از دوستانم، زمان صرف شام از من خواست که یک دستمال کاغذی به او بدهم. من اما به شوخی گفتم نه. همه‌‌چیز در حد شوخی دوستانه بود. اما دوستم ناگهان عصبانی شد و با لحن تندی با من صحبت کرد. همین موضوع بی‌ارزش، ‌شروع درگیری میان من و دوستم بود. آن شب مراسم عروسی به هم خورد. تا اینکه ۲ روز بعد، دوستم به همراه پسرخاله‌اش و ۲ نفر دیگر سراغم آمدند و با چوب و سنگ به من حمله کردند. می‌خواستند انتقام بگیرند و در این میان پسرخاله دوستم با سنگ ضربه‌ای به چشمم زد که باعث شد بینایی چشم راستم را از دست بدهم.

با دیه‌ای که جوان محکوم پرداخت کرد، چه کردی؟

همان موقعی که رضایت دادم، نذر کردم آن را خرج آزادی زندانیان کنم. البته خانم شهسواری(زن خیر) هم در این راه خیر خیلی کمکم کرد. حدود ۵۰زندانی جرایم غیرعمد را آزاد کردیم و بخشی از پول دیه و مبلغی را هم که خودم و خیران تهیه کرده بودیم، صرف تهیه جهیزیه برای دختران نیازمند شد. من سال‌هاست که در زمینه کار خیر فعالیت دارم. مرتب به مسجد محل کمک می‌کنم تا برای نیازمندان بسته‌های معیشتی تهیه کنند. به لطف خدا وضع مالی نسبتا خوبی دارم و با انجام کار خیر احساس می‌کنم حالم بهتر می‌شود و خدا هم از من خشنود است. من در آن شبی که حادثه رخ داد بینایی یکی از چشمانم را از دست دادم، اما خدا به من کمک کرد که زندگی‌ام را بسازم. کمک و انجام کار خیر، کوچک‌ترین کاری است که برای خشنودی خدا از دستم بر می‌آید.

انتهای پیام/
نظرات بینندگان