اهمیت و ضرورت فضای مجازی
امروزه فضای مجازی، یکی از مهمترین زمینهها و مؤلّفههای پیشرفت دولتها و جوامع به شمار میآید و کشورهایی که دارای فنّاوری بالا و برنامهریزی مناسب در زمینه فضای مجازی هستند، از آن به عنوان موتور پیشران در ابعاد و عرصههای گوناگون بهره میبرند.
به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی پایگاه تحلیلی خبری«شیرازه»، همزمان با گسترش فضای مجازی، بحث مدیریت و کنترل این فضا و بهویژه مدیریت سکوهای ارتباطی هم به میان آمده است. از آنجا که مالکیت و مدیریت سکوهای ارتباطی در اختیار دشمن بوده است، در هنگامه فتنه و آشوب، نقش این ابزار ارتباطی در زمینهسازی برای نفوذ دشمن، بهمراتب روشنتر شده است. مدیریت فضای مجازی و کنترل روشهای ارتباط و نظارت بر محتواها و ابزارهای ارتباطی، از جمله مسائل مهمی است که همیشه و بهخصوص در زمانهایی که امنیت جامعه به خطر افتاده، مورد توجّه قرار گرفته است. در این نوشتار به ضرورت مدیریت فضای مجازی و ابعاد مدیریت آن اشاره شده و لزوم استفاده از زیرساختهای داخلی، تبیین شده است.
سالیانی است که مسئله مدیریت فضای مجازی، بهویژه مدیریت سکوهای ارتباطی، به عنوان یک مسئله مهم و اساسی خودنمایی میکند. مسائلی مانند: مدیریت فضای مجازی، محدودسازی دسترسیها، ایجاد دسترسیهای آزاد، آموزش سواد رسانه و دهها موضوع دیگر، از مهمترین مباحث در این مقولهاند که گاهی در قالب دوگانههایی متضاد و غیرقابلجمع مطرح میشوند؛ دوگانههایی مانند: مدیریت یا کنترلگری، آزادسازی یا تولید محتوای گفتوگوها و موضوعاتی نظیر آن، از جمله موضوعاتی است که سردرگمیهایی را بر فضای اندیشهای نخبگانی و سیاستهای اعمالی مدیران ایجاد کرده است. البته این موضوع، آسیبها و مشکلاتی را هم برای اقتصاد، فرهنگ، دیانت و امنیت کشور و افراد جامعه پدید آورده است.
متأسفانه، این مسئله با وجود اهمیتی که دارد، کمتر مورد توجّه قرار گرفته است. تنها در زمانی که امنیت روانی و فرهنگی جامعه به خطر افتاده است، برای مقطعی، توجّه دستاندرکاران به آن جلب شده و غالباً هم تصمیمات انقباضی یا انبساطی کوتاهمدّت گرفته شده و پس از چندی نیز موضوع کاملاً رها شده است.
در شرایطی که کشور جمهوری اسلامی ایران به دلیل مدیریت آشوبها و اغتشاشها، دسترسی به سکوهای ارتباطی خارجی را محدود ساخت، با توجّه به وجود حدود 50 میلیون کاربر فعال و نیمهفعال، این موضوع بهسرعت به یکی از پُرچالشترین موضوعات فضای مجازی تبدیل شد و مسئله مدیریت یا فیلترینگ، موافقان و مخالفانی پیدا کرد.
فضای مجازی، فضایی حقیقی
فضای مجازی، ابزار و تفنن و فوق برنامه نیست؛ بلکه فضای مجازی، یک محیط زندگی است. محیط زندگی، یعنی جایی که افراد یک جامعه در آن، روابط اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و... را شکل میدهند؛ جایی که افراد جامعه و بهخصوص نسل جدید، در آن تربیت میشوند. پس، میتوان گفت فضای مجازی، در حقیقت، فضایی حقیقی و زیستبومی جدید است. اکنون دنیای مجازی و واقعی، چنان در هم تنیده شده که تفکیک آنها از یکدیگر امکانپذیر نیست.
البته باید این نکته را نیز متذکّر شد که اگر زمانی هزاران شهید تقدیم شد و خونهای بسیاری ریخته شد، تا یک وجب از خاک این مرزوبوم به دست دشمن نیفتد، خاک از آن جهت مهم بود که نشانه هویت، اراده و استقلال این کشور بود. پس، همان طور که در فضای عینی سپردن هویت، استقلال و اراده ملت ایران به بیگانگان، به منزله عبور از خون شهدا قلمداد میشد، حال نیز باید دانسته شود که سپردن فکر و اعتقاد و آینده جوانان این کشور در فضای مجازی به بیگانگان، همچنان بهمثابه عبور از همه آرمانها و ارزشهایی است که در طول این سالها به دست آمده است.
نقش فضای مجازی در اغتشاشها
امروزه فضای مجازی، یکی از مهمترین زمینهها و مؤلّفههای پیشرفت دولتها و جوامع به شمار میآید و کشورهایی که دارای فنّاوری بالا و برنامهریزی مناسب در زمینه فضای مجازی هستند، از آن به عنوان موتور پیشران در ابعاد و عرصههای گوناگون بهره میبرند.
تردیدی نیست که مهمترین دلیل در ایجاد و گسترش انحرافهای فکری و در نتیجه اغتشاشها و آشوبها، فضای مجازی است. گرچه شبکههای تلویزیونی و ماهوارهای هم در این میان نقش مهمی دارند، اما عمده برنامههای آنها نیز از طریق فضای مجازی و شبکههای اجتماعیِ در اختیار دشمن به مردم میرسد.
بهوضوح مشاهده میشود که کسانی که دائماً در شبکه اجتماعی مانند اینستاگرام حضور دارند و همه اخبار و اطّلاعات خود را از آن طریق دریافت میکنند، در مورد مسائل کشور به گونهای دیگر فکر میکنند و با وجود اینکه در فضای فیزیکی پیرامون خود، وضعیت کشور را مشاهده میکنند، اما واقعیت را همان چیزی میپندارند که از طریق فضای مجازی دریافت کردهاند.
فضای مجازی فعلی، محل حکمرانی دشمن و بستری مناسب برای دشمنان میهن شده است. در جریان اغتشاشهایی که گاهی در کشور رخ داده، بهدرستی اثبات شده است که شبکههای اجتماعی و پیامرسانهای خارجی، محلی برای ساماندهی، مدیریت، تحریک، ترغیب و حتی آموزش جوانان برای اغتشاش و خرابکاری و شورش بوده است.
کاستیهای ایران در بحث فضای مجازی
با وجود پیشرفتهای وسیع ایران اسلامی در زمینههای مختلف، متأسفانه در عرصه فضای مجازی دچار عقبماندگیها و وابستگیهایی است. این وضعیت، آسیبهای جدی اقتصادی، علمی، سیاسی و بهویژه آسیبهای فرهنگی و امنیتی را برای کشور و مردم آن در پی داشته است.
عقبماندگی ایران در فضای مجازی، از چند حیث است:
اوّل. از حیث زیرساختهای فنی، با وجود دانش آن در میان جوانان ایرانی؛
دوم. از حیث عدم برخورداری مردم جامعه، حتی خواص، از سواد رسانه و دانش شیوه فعالیت در این فضا.
عموم کاربران فضای مجازی، دانش لازم برای تحمل مطالب و اخبار در فضای مجازی و نیز دانش لازم برای بیان و انتقال مطالب فضای مجازی را ندارند.
به صورت کلّی، برخی علل و ریشههای مشکلات فعلی که ناشی از فضای مجازی است، عبارتاند از:تفکّر سطحی حاکم بر بعضی مسئولان و تصمیمگیران که پیشرفت در فضای مجازی را همان توسعه ظاهری آن فنّاوری در کشور دانستهاند و در نتیجه، امکانات فضای مجازی کشور را در بسترهای خارجی افزایش دادهاند؛
عدم فرهنگسازی و آگاهیبخشی؛
آزادی مطلق و ولنگاری فضای مجازی و خلأ قانونی چگونگی فعالیت در این فضا.
مدیریت؛ نه فیلتر
یکی از مسائل و ابهامات اساسی در باره فضای مجازی، موضوع مسدودسازی و فیلتر برخی امکانات فضای مجازی است که موافقان و مخالفانی دارد. تحلیل ادله موافقان و مخالفان، در این مجال نمیگنجد؛ اما با یک نگاه فراتحلیلی نسبت به هر دو دیدگاه، میتوان گفت: در مجموع، فیلتر به معنای مدیریت صحیح و بهموقع و برنامهریزیشده، کار درستی خواهد بود.
به نظر میرسد، وقتی سخن از آسیبها و نگرانیهای فضای مجازی میشود، استفاده از تعبیر «مدیریت فضای مجازی»، دقیقتر از تعبیر «فیلترینگ و مسدودسازی فضای مجازی» باشد.
البته فضای مجازی، گستره بسیار وسیعی دارد که هیچ دولتی، نه میتواند و نه تمایل دارد همه آن را کنار گذاشته و مسدود کند. آنچه در موضوع فیلترینگ مطرح است، بخشهایی از فضای مجازی است که به صورت طبیعی، دولتها بر اساس مصالح خود، استفاده از آن را محدود میکنند.
در فضای واقعی، هر کشوری با دیدهبانی در مرزهای جغرافیایی، بهدقّت از حریم و حدود مناطق خود محافظت میکند. با توجّه به گستردگی فضای مجازی و دردسترسبودن آن برای همه اقشار و شرایطی که برای نفوذ از طریق آن در فکر و اندیشه اقشار مختلف هر جامعه وجود دارد، مرزبانی در این فضا، بهمراتب از مرزبانی از فضای عینی و حقیقی، مهمتر و دشوارتر مینُماید.
امروزه نظارت و حتی گاهی ایجاد محدودیتها در امور اجتماعی، امری ضروری است که در برخی جوامع، عملی میشود. البته نظارت بر فضای مجازی و مدیریت آن نیز در چارچوب همین قاعده عقلایی صورت میپذیرد.
در جای خود آمده است که بیشتر کشورها، حتی کشورهای غربی نیز بر اساس مصالح خویش، محدودیتهایی را در استفاده از امکانات و محتواهای شبکههای مجازی طراحی و اجرا میکنند؛ به عنوان نمونه، به دو مورد اشاره میشود:
الف. دولت آمریکا، فعالیت دو برنامه «وی چت» (1) و «تیکتاک» (2) را در سپتامبر 2020م برای کاربران این کشور ممنوع کرد. آمریکا با فشارآوردن به تیکتاک، آن را مجبور کرد همه سِرورهایش را از این کشور خارج کند؛ مدیران چینی خودش را عوض و مدیران آمریکایی انتخاب نماید و رابطه خود را با دولت چین به حداقل برساند. با وجود انجام همه این کارها توسط تیکتاک، آمریکا باز هم نتوانست آن را تحمل کند و در آخر، آن را مسدود کرد. دولت آمریکا معتقد است که برنامههای چینی امنیت ملّی، سیاست خارجی و اقتصاد آمریکا را به خطر میاندازد و باید جلوی آنها ایستاد. بر اساس مفاد دستور عمل ارائهشده از سوی دولت آمریکا، میزبانی این اپلیکیشن در خاک آمریکا یا فراهمآوردن دسترسی به آن برای کاربران، از طریق شبکههای VPN نیز ممنوع خواهد بود.
جالب است بدانیم که در گذشته، هرگاه یک کشور دسترسی به یک اپلیکیشن را قطع و فیلتر کرده، آمریکا با محکومکردن این حرکت، علیه آن کشور بیانیه داده است. فیلترکردن فیسبوک، توییتر، تلگرام در ایران و چین و روسیه، همیشه اهرم فشاری برای آمریکا بوده و آن را سندی برای دیکتاتور خواندن این دولتها میدانسته است؛ اما زمانی که میبینیم تیکتاک گوی سبقت را از آمریکاییها ربوده و حدود 100 میلیون کاربر آمریکایی از آن استفاده میکنند، قضیه فرق کرده است!
ب. مسئولان اتحادیه اروپا به ایجاد زیرساخت «سامانه نام دامنه اختصاصی برای اروپا»، با قابلیت اعمال فیلترینگ و محدودیتهای خاصّ، علاقهمند هستند. بر اساس جزئیات اعلامشده در مورد آن، پروژه «EU 4 DNS»، دارای قابلیتهای بسیار قدرتمندی در زمینه فیلترینگ است.
مسئولان مربوطه اعلام کردهاند که این طرح با قابلیت فیلتر داخلی ارائه خواهد شد، تا بتواند دامنههای مخرب مانند: صفحات دارای بدافزار، وبگاههای فیشینگ و سایر تهدیدات امنیت سایبری موجود در اینترنت را مسدود کند. این قابلیت فیلترینگ با استفاده از دادههای اطّلاعاتی ارائهشده توسط شرکای مورد اعتماد اتحادیه اروپا، مانند تیمهای ملّی واکنش سریع به حوادث سایبری، پشتیبانی میشود و میتواند برای دفاع از سازمانها در سراسر اروپا در برابر تهدیدات مخرب رایج مورد استفاده قرار گیرد. بنابراین، باید گفت نظارت و اِعمال محدودیت در استفاده از اینترنت، در بسیاری از کشورها انجام میشود.
ابعاد مختلف مدیریت فضای مجازی
مدیریت فضای مجازی را میتوان در قالب نکات متعدّدی تبیین و بررسی کرد که عبارتاند از:
1. رعایت احکام الهی و پایبندی به آن
در کشور ایران، قوانین شرعی و احکام اسلامی پیادهسازی و اجرا میشود. بنابراین، حاکمیت اسلامی موظف بر اجرای احکام الهی و قوانین اجتماعی اسلام است و پایبندی به آن را ضروری میداند. مسلّماً اگر حاکمیت الهی بر سر این محیط زندگی قرار نگیرد و به جای آن حاکمیت طاغوت در آن به رسمیت شناخته شود، چنین حاکمیتی فساد و فحشا و تباهی جان، مال و آبروی مردم جامعه را به دنبال خواهد داشت.
بخشی از تکالیف اسلامی، اجتماعی است و مخاطب آن، حکومت و دولت است. از سوی دیگر، در کنار موارد بسیاری از احکام اسلامی که جنبه ایجابی دارند، گزارهها و دستورهای فراوانی نیز جنبه سلبی دارند؛ به عنوان نمونه، حرمت حفظ و معامله کتابهای انحرافی و لزوم جلوگیری از نشر آنها، وجوب مقابله با فرقههای ضالّه، لزوم جلوگیری از مفاسد علنی و دستگیری خاطیان و اجرای حدود و تعزیرات آنها، از مسلّمات فقه اسلامی به شمار میرود؛ به گونهای که با اندک تأملی در آنها، لزوم ورود و دخالت دولت در برخی از این موارد را تأیید میکند.
بر مبنای دو گزاره فوق، یعنی «برجسته بودن بخشی از تکالیف اسلامی» و «برجسته بودن عوامل سلبی در کنار احکام ایجابی»، میتوان گفت از جمله تکالیف دولت و حکومت اسلامی در زمینه رسانه به صورت عامّ، و فضای مجازی به صورت خاصّ، عبارت است از:
اوّل: حکمرانی بر فضای رسانه و فضای مجازی و جلوگیری از سلطه بیگانگان، بهویژه دشمنان در این عرصه؛
دوم: جلوگیری از فعالیت رسانهها و شبکههای بِزِهخیز و مراقبت و کنترل دیگر رسانهها جهت عدم نشر محتوای فاسد.
2. محدودسازی، زمینهساز پیشرفت
وجود نظارت و ایجاد محدودیت در امور اجتماعی، مانند نظارت بر مراکز فروش غذا و دارو و جلوگیری از فروش کالای مضرّ و غیراستاندارد و یا برخوردهای سلبی با برخی کالاهای خارجی، ظرفیت زمینهسازی برای پیشرفت یک کشور در زمینه همان کالاها را دارد. محدودسازی بخشی از فضای مجازی نیز در صورت تدبیر و برنامهریزی، میتواند از عوامل پیشرفت و قطع وابستگی یک کشور در فضای مجازی واقع شود.
اساساً مدیریت تکنولوژی، به معنای مخالفت با آن نیست؛ بلکه میتوان با مدیریت صحیح، زمینه توسعه همان تکنولوژی را در جهات مثبت آن، فراهم ساخت. در زمان ترویج ماهواره که نگرانیهایی از توسعه ماهواره در میان همه مردم بود، برخی بر این عقیده بودند که مخالفت با ماهواره و جلوگیری از آن، فایدهای ندارد؛ چراکه بهزودی در اثر پیشرفت تکنولوژی، همه میتوانند بدون بشقاب نیز به ماهواره دسترسی پیدا کنند.
در همان زمان، مقام معظم رهبری بهصراحت مطالبی فرمودند که پاسخگوی برخی شبهات در این باره بود. ایشان در تاریخ ٢٨ اردیبهشت ١٣٧٨، به مناسبت، به مفاسد آزادی ماهواره اشاره نمودند و از تصویب قانون ممنوعیت ماهواره توسط مجلس شورای اسلامی تمجید کردند و با قاطعیت خواستار تداوم اجرای این قانون شدند. ایشان در همین راستا، در پاسخ به این شبهه که «چون تا چند سال دیگر میتوان بدون بشقاب، تصاویر ماهواره را دریافت کرد، پس، ماهواره را آزاد کنیم»، اشاره کردند که این منطق، صحیح نیست و باید نتیجه احتمال و پیشبینی مذکور، تلاش برای پیداکردن و تدارک راههای جدید جهت جلوگیری از نفوذ ماهواره باشد. متن گفتههای ایشان به دلیل اهمیت، ذکر میشود:
«امروز سلطهگران در همه جای دنیا - هرجایی بهتناسب - در فکر سلطه فرهنگیاند؛ یک نمونهاش هم همین ماهواره است که حالا باز هم میبینم بحث ماهواره را مطرح کردهاند. این منطق، درست نیست که ما بگوییم چون تا پنج سال دیگر فنّاوری ماهواره پیشرفت خواهد کرد و بدون بشقاب هم مردم ممکن است تصاویر ماهواره را بگیرند، پس، از حالا جلویش را باز کنیم! این منطق، منطق صحیحی نیست. آن کسی که این منطق را مطرح میکند، باید بگوید برای جلوگیری از آن [فنّاوری جدید هم]، چه کار تازهای باید کرد. این منطق و استدلال، این گونه باید نتیجه بدهد.
البته دشمن، فنّاوری را پیشرفته میکند. در مقابل، شما باید فکر کنید که با تطور و پیشرفت فنّاوری ماهواره، چه کارهایی را میتوانید انجام دهید تا از نفوذ ماهواره جلوگیری کنید. اما این استدلال که چون دشمن پیشرفت میکند، پس، ما بیاییم هر مانعی را از جلوی راهش برداریم، منطقی نیست. این مانع، علیالعجاله مانع است. مثل این است که دشمن تا مرزهای ما پیش آمده، آن وقت بگوییم ما که نمیتوانیم بیشتر از دو ساعت مقاومت کنیم، پس، برویم! نه آقا! این دو ساعت را مقاومت کنید؛ شاید پیروز شدید. این چه حرفی است! قانون ممنوعیت ماهواره - که مجلس شورای اسلامی، چند سال قبل از این، آن را تصویب کرد - یک قانون کاملاً درست و بجا بود. حداقلش این است شما توانستهاید چند سال این نفوذ را به عقب بیندازید و إن شاء الله باز هم خواهید توانست.
متأسفانه، به دلیل رویکرد فرهنگی حاکم بر آن دوره و انفعال جریان دینی و انقلابی، با وجود منع قانونی استفاده از ماهواره و توان جلوگیری از پخش آن، در مرحله عمل، استفاده از ماهواره گسترش پیدا کرد و طبعاً تبعات منفی آن نیز - که بسیار بیشتر از ثمرات محدودش بود - دامنگیر جامعه اسلامی ایران شد. نکته جالب آنجاست که بعد از حدود ٢٣ سال از این سخنان، هنوز شبکههای ماهوارهای، بدون بشقاب دریافت نمیشود!
3. فرهنگسازی
توسعه دانش و سواد رسانه و فرهنگسازی در استفاده از فضای مجازی، باید در بستر سالم و با رعایت و تحقّق استانداردهای لازم صورت گیرد. البته کنترل راههای انحرافی، منطقاً مقدّم بر آموزش و ارشاد است. همان طور که فرهنگسازی رانندگی برای افرادی که با وسیله نقلیه مشکلدار - مثلاً بدون ترمز - در جاده غیراستاندارد رانندگی میکنند، نتیجهبخش نیست و آنها را از خطرات رانندگی حفظ نمیکند.
علاوه بر اینکه اساساً برخی از فرهنگسازیها با ایجاد محدودیت و انجام عوامل سلبی محقّق میشود. همچنان که برای تحقّق قوانین راهنمایی رانندگی در جامعه، پلیس علاوه بر آموزش و ترویج قوانین، با تخلفات هم مقابله میکند و افراد متخلف را جریمه مینماید.
لازم است با جهاد تبیین، حقایق فضای مجازی و فیلترینگ را برای مردم روشنگری نمود و از سوءاستفاده جلوگیری کرد. بیتردید، آگاهیبخشی و روشنگری درباره فضای مجازی، تبیین گفتمان انقلاب اسلامی در این زمینه و ارائه پاسخهای مستدل و مستند به برخی پرسشها و ابهامات و شبهات، از بایستههایی است که متأسفانه مورد کمتوجّهی، غفلت و تغافل متولیان امر قرار گرفته است. بر این اساس، لازم است مسئولان رسانههای رسمی نظام جمهوری اسلامی، بهویژه صدا و سیما و خبرگزاریهای مهم، در این عرصه بسیار مهم وارد شوند و نقش فعال ایفا کنند.
4. مقدّم کردن اَهَم بر مهم
قانونگذاری، ملازم با محدودیت است. هر اقدام سلبی حاکمیت برای استفاده از برخی امکانات تکنولوژی، از جمله فضای مجازی، میتواند موجب محرومیت برخی افراد جامعه، از برخی فواید و منافع آن شود.
بر اساس قاعده عقلی «تقدّم اَهَم بر مهم»، آنچه در این شرایط اهمیت دارد، کلاننگری و بررسی میزان مصالح و مفاسد در دو فرض ممانعت و عدم ممانعت، و تشخیص امر مهمتر و مقدّمکردن آن بر امرِ مهم است. طبعاً فیلترینگ بخشی از فضای مجازی نیز زمانی انجام میشود که مسئولان به این نتیجه رسیده باشند که مفاسد باز بودن آن، بیشتر از مصالحش است.
انتهای پیام/
نظرات بینندگان