راز بیماری امام زینالعابدین در کربلا؛
آیا اما سجاد(علیه السلام)در واقعه عاشورا بیمار بود؟
بیماری امام سجاد(علیه السلام) در جریان ماندگار کربلا، صرفاً مصلحتی بود از جانب خداوند حکیم و علیم و نه چیز دیگر. پس هرگز نباید دچار این پندار غلط شویم که بیماری آن حضرت، نشان از ضعف و ناتوانی ایشان در مقابل لشگر یزیدیان ملعون است.
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی«شیرازه»، آن روز سرزمین نینوا سراسر آتش و خون و شهادت بود، هنگامه کارزار و نبرد؛ لحظههای قیام خون بر شمشیر و سرهایی بود که همانند خورشید بر نیزه میدرخشیدند.
اینگونه بود که امام سجاد(ع) فرزند امام حسین(ع) که در کربلا حضور داشت به فرمان و تقدیر الهی دچار چنان بیماری شد که یارای میدان رفتن نداشت.
آری عاشورا، همه جوانمردان، کودکان و نوجوانان و حتی خرد سال شش ماه جان دادند تا حقانیت اسلام و اهلبیت را به اثبات برسانند؛ اما در این میان یکی بود که علیرغم شور شهادت و عشقی که برای یاری امامش داشت، بیماری امانش را بریده و تنش همانند آتشی که کوفیان به پا کرده بودند میسوخت و نفسهایش به شماره افتاده بود.
و به همین دلیل بود که بعدها به زینالعابدین بیمار شهرت یافت و شد تنها یاری از امام حسین، که از کارزار کربلا جان سالم به درد بُرد تا رسالتی را دنبال کند که از ابتدا در تقدیرش نوشته شده بود.
اینگونه بود که امام سجاد(ع) فرزند امام حسین(ع) که در کربلا حضور داشت به فرمان و تقدیر الهی دچار چنان بیماری شد که یارای میدان رفتن نداشت.
اکنون پس از سالیان سال هنوز گاهی این پرسش برای برخی پیش میآید که چرا امام سجاد در واقعه عاشورا به میدان نرفته و آیا واقعا بیماری ایشان جدی بوده است؟
امروز و در سالروز شهادت این امام هُمام پایگاه خبری شیرازه بر آن شد تا در نوشتاری مختصر به این مقوله بپردازد.
با دقت و تامل در اطراف این موضوع، پاسخ این پرسش به روشنی یافت می شود و آن اینکه این بیماری در حقیقت لطف و عنایتی از ناحیه خداوند بی همتا بوده است، تا بدین وسیله ایشان در جنگ شرکت نکند و جان مبارکش از خطر کشتار جانیان آن حادثه خونین در امان بماند و در سایه این حفاظت جانی، رشته پر فروغ امامت تداوم یافته و پرچم امامت بر زمین نخوابد.
و اما راز بیماری سجاد(ع) چه بود؟
در حادثه جانسوز کربلا، وجود نازنین امام چهارم(ع)، به شدت دچار بیماری گشت، و در اثر آن ضعف و سستی فراوانی بر بدن مبارک آن حضرت چیره شد، بگونهای که حتی توانایی حمل شمشیر را نداشت.
در حادثه جانسوز کربلا، وجود نازنین امام چهارم(ع)، به شدت دچار بیماری گشت، و در اثر آن ضعف و سستی فراوانی بر بدن مبارک آن حضرت چیره شد، بگونهای که حتی توانایی حمل شمشیر را نداشت.
همین امر موجب شده که بسیاری از مردم از سر ناآگاهی، امام چهارم را به عنوان امام بیمار شناخته و همواره در صفحه ذهنشان این پندار غلط نقش بسته شده که امام سجاد(ع) شخصی بیمار و ناتوان و ضعیف بوده که چهرهای زرد و رنگ پریده داشته و دارای روحی افسرده و پژمرده بوده است و این بیماری مهلک از ابتدا عمر تا پایان عمر شریف حضرت، با ایشان همراه و عجین بوده است؛ در حالی که این پندار کاملاً غلط و به دور از واقعیّت است، زیرا امام چهارم تنها در حادثه کربلا به مدّت کوتاهی بیمار شدند و بعد از آن بهبود یافته و در حدود ۳۵ سال چون سایر پیشوایان معصوم (صلوات الله) از سلامت کامل جسمی و روحی برخوردار بود.
شاید در ذهن شما خواننده محترم این سؤال مطرح شود که راستی چرا امام سجاد(ع) در آن شرایط حساس و بحرانی، که امام حسین(ع) به شدت به یاری و همکاری او نیازمند بوده است دچار بیماری شد؟!
آیا این امر اتفاقی بوده است یا اینکه حکمت و رازی در آن نهفته است که امام چهارم در حدی بیمار شود که از حضور در معرکه نبرد معاف شود؟!
اگر حضرت سجاد بیمار نبود حتماً در جنگ با یزیدیان شرکت میکرد و در نتیجه ایشان نیز چون پدر بزرگوارشان حسینبن علی(ع) و سایر شهدای عزیز کربلا، به شهادت میرسید و چراغ امامت برای همیشه خاموش میگشت.
برای روشن شدن این مطلب و اینکه جای هیچ شک و شبههای باقی نماند در ادامه به قسمتی از جریان حادثه کربلا اشاره می نمایم:
هنگامی که امام حسین (علیه السلام) تنها ماند و به هر سو نگاه کرد، برای خود یار و یاوری ندید، صدا زد: (هل من ذاب یذب عن حرم رسول الله). آیا کسی هست که از حرم رسول خدا(صلی الله علیه و آله) حمایت و دفاع کند؟!...
این سخن آنچنان جگرسوز بود که وقتی بانوان حرم، آن را شنیدند، صدای گریه آنها بلند شد، در این هنگام امام سجاد(علیه السلام) که سخت بیمار و در بستر بود برخاست و به زحمت از خیمهاش بیرون آمد، به قدری ناتوان بود که نمیتوانست شمشیر خود را حمل کند. امکلثوم (ع) تا نگاهش به حضرت افتاد فریاد زد: «به خیمه برگرد.»
امام سجاد(علیه السلام) فرمود: ای عمّه، مرا رها کن تا در رکاب پسر رسول خدا(صلی الله علیه و آله) با دشمن بجنگم. امام حسین(ع) متوجه شد و فریاد زد: «ای ام کلثوم، او را نگهدار، تا زمین از نسل آل محمد(صلی الله علیه و آله) خالی نماند.»
ابن سعد گزارش می دهد که: پس از کشته شدن حسینبن علی(ع)، شمر به سوی علیبنالحسین(ع) آمد و او بیمار بود و در بستر خوابیده بود.
شمر گفت: او را بکشید.
یکی از همراهان وی گفت: سبحانالله! آیا جوانی را که بیمار است و در جنگ هم شرکت نداشته، بکشیم؟
در این هنگام عمربنسعد سر رسید و گفت: با این زنان و این بیمار کاری نداشته باشید.
بنابراین بیماری امام سجاد(علیه السلام) در جریان ماندگار کربلا، صرفاً مصلحتی بود از جانب خداوند حکیم و علیم و نه چیز دیگر. پس هرگز نباید دچار این پندار غلط شویم که بیماری آن حضرت، نشان از ضعف و ناتوانی ایشان در مقابل لشگر یزیدیان ملعون است، برای اینکه این پندار غلط برای همیشه از ذهنها پاک شود، شایسته است که انسان به سخنرانیهای آتشین امام سجاد(علیه السلام) در کوفه و شام نظر افکند که حضرت در آن سخنان ماندگار و جاودانه، بر قلب کثیف دشمنان خدا، تیری مهلک و بر دهان پلید آنها مشتی آهنین کوبید.
امام سجاد، مشهور به سیدالساجدین چهارمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت است که پس از اسارت توسط امویان به شهادت رسید. درباره تاریخ شهادت امام سجاد(ع) اختلافاتی وارد است و بر همین اساس روایات مختلفی در این باره وجود دارد که معتبرترین آن به روایتی 12 محرم و به روایت محکمتری 25 محرم است.
انتهای پیام/
نظرات بینندگان