نامه شهيد عباس کوشش؛
مبارزه برای اسلام تا آخرين قطره خون
شهيد «عباس کوشش» در نامهای مینویسد: «مادرجان نکند اين دنيا که فانی شدنی است شما را بگيرد و نگذارد که شما کارهایتان که در راه خدا است باز دارد. چون اين دنيا مانند درختی است که يک مسافر نبايد از سايه آن استفاده کند و...»
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی پایگاه تحلیلی خبری ، شهيد «عباس کوشش» یکم مرداد سال ۱۳۴۳ در آبادان دیده به جهان گشود. هفت ساله بود که راهی مدرسه شد. دوران ابتدایی و راهنمايی را با موفقيت پشت سر گذاشت. دوره دبيرستان را میگذراند که جنگ تحمیلی آغاز شد و او بر خود واجب دانست که عازم جبهه نبرد شود. وی سرانجام ۲۰ خرداد ۱۳۶۱ هنگام نبرد با مزدوران بعثی به فيض رفيع شهادت نائل آمد.
مادرجان يک صحبت کوچک با شما دارم و اينکه شما هيچوقت امام و روحانيت را تنها نگذاريد و هميشه پشتيبان آنها باشيد. مادرجان نکند اين دنيا که فانی شدنی است شما را بگيرد و نگذارد که شما کارهایتان که در راه خدا است باز دارد. چون اين دنيا مانند درختی است که يک مسافر نبايد از سايه آن استفاده کند و بعد برود و شما بايد همينطور باشيد و علاقه به خانه و مال دنيا نداشته باشيد البته اين را نمیگويم که همه را ول کنيد و هيچکار نکنيد به اين نيت. بلکه اين است که من میگويم وابسته نباشيد مثلا شما میترسید که من به جبهه بروم و کشته شوم که اين خيلی وابستگی است. اين طور نباشد. بلکه شما را از کوچکی بزرگ کرديد و امانتی از طرف خدا پيش شما بودم و خدا هم به سوی خودش او را از شما میگيرد و نگران نباشيد بلکه اين شيطان است.
شما به ياد حضرت ابراهيم بيافتيد که چگونه اسماعيل تنها فرزندنش را به امر خدا میخواست قربانی کند و با دلی پاک و منزه اين کار را انجام داد و به امر خدا سر بريده نشد. از شما خواهش میکنم که انقدر نگران نباشيد و بدانيد که من با چشمی پاک و دلی روشن و قلبی مالامال از شهادت در راه خدا به جبهه آمدم تا امتحان خود را در راه معشوقم ادا کنم. بدانيد که ما نبايد ظالم و نباید مظلوم باشیم. اگر ما مظلوم شديم ظالمان بر ما ستم میکنند مثلا زمان شاه که میدانيد چه بر سر ما آوردند پس بنابراين ما بايد در مقابل اين جنايتکاران و ظالمان تاريخ آمريکا و صدام شوروی و غيره باشيم و با آنها يا آخرين قطره خون خود مبارزه کنيم تا نگذاريم به دين و قرآن و ميهن و ناموس ما آسيبی وارد آيد.
و در آخر میخواهم کمی به اين انقلابها و شهادتها فکر کنيد که چگونه عالمان و شخصيتهای بزرگ و عالیمقام ما را به شهادت میرسانند و شهادت ما در برابر اينها ناچيز است. يادتان نرود حتما امام را دعا کنيد تا انقلاب مهدی(عج) برای ما نگهش بدارد. پرتوان باد پرچم خونين لااله الا الله و برقرار باد جمهوری اسلامی. من میخواستم قبل از اينکه به جبهه بروم يک سری بيايم شيراز اما نشد انشاءالله بعد از مأموريت که تمام شد يک فکری برای خانه میکنم.
انتهای پیام/
نظرات بینندگان