وصیتنامه شهيد کیانی:
با وحدت يکپارچه پوزه مستکبران را بر خاک بماليد
شهيد «داریوش کیانی» در وصیت خود مینویسد: «برادران مراقب خون شهيدی که در راه اسلام ريخته و میريزد باشيد و با وحدت يکپارچه خود پوزه مستکبران و ...»
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی پایگاه تحلیلی خبری«شیرازه»، شهيد «داریوش کیانی» سال ۱۳۴۹ در روستای مشتكان شهرستان ممسنی در خانواده پاك و متدين ديده به جهان گشود. هفت ساله بود که راهی مدرسه شد. دوران ابتدايی و راهنمايی را با موفقيت به پايان رساند.
احمد برای ادامه تحصیل راهی ممسنی شد و دوران دبیرستان را در مدرسه روحانینیا پشت سرگذاشت. سال سوم دبيرستان بود كه سنگر جبهه را به سنگر مدرسه ترجيح داد و یکم آبان ماه ۱۳۶۳ جهت پاسداری از اسلام و ميهن اسلامی عازم جبهه نبرد شد.
وی سرانجام دهم بهمن ماه ۱۳۶۳ در محل پاسگاه زيد به آرزوی ديرينهاش رسيد و شربت شهادت را نوشيد.
متن وصیتنامه شهید؛
ای برادر و خواهر نمیدانم با چه زبانی و با چه قلمی بنويسم و وصيت کنم که مراقب خون شهيدی که در راه اسلام ريخته و میريزد باشيد و با وحدت يکپارچه خود پوزه مستکبران و خوانين را بر خاک و خاکستر بماليد و نماز را به پا داريد و هميشه به ياد و ذکر خدا باشيد و هميشه با مناجات در جاهای خلوت با خدا رابطه و معامله برقرار کنيد کارهايتان را فقط و فقط برای خدا خالص و مخلص انجام دهيد.
و اما و اما ای خدایی که عاشق تو هستم الساعه من در محضرت هستم با آن راد مردانی همچون عسکر و داريوش رحمانی و قاسمی و ديگر مرا برسان که در دنيا از گناه خفه و غوطهور شدم.
پيامم به خانواده شهدا خصوصا مادر شهدا بالاخص مادر مظلوم و ورشکسته خودم که شادی نديد و هميشه مريض و زحمت کش که امانتی را به خدا تحويل داد انشاءالله مرا هم میدهد و از تو میخواهم که زينبوار هر گونه سختی و مشقتی را تحمل کنی.
ای ملتی که جمع هستيد و وصيت مرا قرائت و گوش میکنید. از شما میخواهم که هر آن از خوف خدا گريه و ناله و زجه کنيد تا هر آن با خدا آماده داد و ستد باشيد. وای وای بر من که سعادت ندارم و اگر سعادت پيدا کردم و در جبهه شهيد شدم اميدوارم که خانوادهام صبر و پايداری کنند چون بالاخره من بايد يک راهی را انتخاب میکردم و راه خداست اين راه و به خاطر هوای دل و نفس نيست.
انتهای پیام/
نظرات بینندگان