به مناسبت شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها؛
روایت اهل سنت از نحوه شهادت حضرت زهرا (س)
سبب فوت فاطمه زهرا(س) ضرباتی بود که قنفذ غلام عمر با غلاف شمشیر بر آن حضرت به فرمان عمر زد، سپس فرزندش محسن را از دست داد و به شدت بیمار شد و هیچ یک از آزار دهندگان خویش را راه نداد که به دیدنش بیایند.
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی پایگاه تحلیلی خبری شیرازه، هر چند که برخی از علمای اهل سنت برای حفظ موقعیت خلفاء از بازگو کردن این قطعه واقعی از تاریخ خودداری نموده اند و آن را از اعتقادات و تفکرات شیعه به حساب آورده اند ولی با این وجود تعداد زیادی از علمای اهل سنت نتوانستند به روی واقعیت پرده بپوشانند هر چند که تمام واقعه را نقل نکرده اند و تنها مختصری به آن اشاره نموده اند.
حضرت زهرا(س) تنها بازمانده رسول خدا(ص) بود که بعد از رحلت آن حضرت دوران شیرین زندگیاش به اتمام رسید هر چند به یک معنی در سراسر زندگی آن بانو دوران شیرینی وجود نداشت. چرا که پیوسته فشارها و جنگها و توطئههای دشمنان بر صدر اسلام و پیامبر اکرم(ص) آرامش روح فاطمه(س) را بر هم زده بود. اما با رحلت پیامبر اکرم(ص) طوفانهای تازهای از حوادث پیچیده و بحرانی وزیدن گرفت، احقاد و کینههای بدر، خیبر و حنین که در عصر پیامبر اکرم(ص) در زیر خاکستر پنهان بود آشکار گشت. به همین دلیل به کنار قبر پیامبر اکرم(ص) رفته و با او درد دل میکرد:
پدر جان! بعد از تو، یکه و تنها شدم، حیران و محدوم ماندهام، صدایم به خاموشی گرائید، و پشتم شکست و آب گوارای زندگی در کامم تلخ شد.
و پیوسته بر این حال بود که ۷۵ روز یا ۹۵ روز از رحلت پیامبر اکرم(ص) نگذشته بود که در اثر رنجهای دیده شده به پدر بزرگوارش پیوست و لذا می توان گفت شهادت آن بانوی معظمه حقیقتی غیرقابل انکار و از مسلمات تاریخ اسلام است، طوری که هیچ فردی را یارای انکار و رد آن نیست، چرا که مورخان و محدثان شیعه و سنی علی رغم فشارها و بیانهای گوناگون به تشریح آن پرداختهاند و در اینجا به گوشههایی از آنها اشاره میشود.
البته باید به این نکته نیز اذعان داشت که منظور از به شهادت رسیدن فاطمه زهرا(س) این است که آن حضرت بعد از رحلت پیامبراکرم(ص) رنجها و دردها و ستمها و ظلمهایی که از سوی دشمنان اهل بیت(ع)، کشید در نهایت، منجر به شهادت آن حضرت شد.
ابن قتیبه دینوری مینویسد: همانا روزی که ابوبکر از عده ای که از بیعت با او سرپیچی کرده و نزد علی(ع) جمع شده بودند سراغ گرفت. پس عمر را به دنبال آنها که در خانه علی جمع شده بودند فرستاد.
پس آنها از خارج شدن از خانه خودداری نمودند، در این هنگام عمر دستور داد که هیزم حاضر کنید. و خطاب به اهل خانه گفت: قسم به آن کس که جان عمر در دست اوست باید خارج شوید و الا خانه را با اهل اش به آتش می کشم، شخصی به عمر گفت: ای اباحفص آیا می دانی در این خانه فاطمه است عمر گفت: اگر چه فاطمه در خانه باشد.
در همان منبع ذکر میکند که بعد از چند روزی که گذشت ابوبکر به عمر گفت بیا نزد فاطمه زهرا(س) برویم چرا که ما او را به غضب در آوردهایم به اتفاق نزد فاطمه زهرا(س) رفتند ولی فاطمه اجازه ورود به آنها نداد ولی آنها با وساطت علی(ع) وارد خانه شدند ولی حضرت فاطمه زهرا(س) با آنها سخن نگفت.
شهرستانی در جای دیگری از نظام نقل میکند: در روز بیعت مردم با ابوبکر که عمر متولی این امر بود و دستور یافته بود که از علی و کسانی که در خانه او بودند بیعت بگیرد! با صدای بلند فریاد زد که خانه علی را آتش بزنید و خودش چنان ضربه ای به شکم فاطمه زهرا(س) روز بیعت زد که فاطمه جنین خود را از شکم انداخت.
ابن حجر نیز در کتاب خود از محمد بن حماد کوفی نقل می کند که وی معتقد است بدون شک عمر با لگد به شکم حضرت فاطمه زهرا(س) زد و این امر منجر به سقط جنین فاطمه زهرا(س) که اسمش محسن بود منجر شد.
مشاهده میشود هر چند که برخی از علمای اهل سنت برای حفظ موقعیت خلفاء از بازگو کردن این قطعه واقعی از تاریخ خودداری نموده اند و آن را از اعتقادات و تفکرات شیعه به حساب آورده اند ولی با این وجود تعداد زیادی از علمای اهل سنت نتوانستند به روی واقعیت پرده بپوشانند هر چند که تمام واقعه را نقل نکرده اند و تنها مختصری به آن اشاره نموده اند.
در این زمینه سید مرتضی نقل میکند، در آغاز کار، محدثان و تاریخ نویسان از نقل جسارت هایی که به ساحت دختر پیامبر گرامی اسلام(ص) وارد شده امتناع نمی کردند. این مطلب در میان آنان مشهور بود که مأمور خلیفه با فشار، درب را بر فاطمه زهرا(س) زد و او فرزندی را که در رحم داشت سقط نمود و قنفذ به امر عمر، فاطمه زهرا(س) را زیر تازیانه گرفت تا او دست از علی بردارد ولی بعدها دیدند که نقل این مطالب با مقام و موقعیت خلفاء سازگاری ندارد، لذا از نقل آنها خودداری نمودند.
مقاتل بن عطیه میگوید: ابوبکر بعد از آن که با تهدید و ترس و شمشیر از مردم بیعت گرفت عمر و قنفذ و جماعتی را به درب فاطمه و علی فرستاد، عمر هیزم را دَرِ خانه فاطمه زهرا(س) جمع نمود و درب خانه را به آتش کشید. هنگامی که فاطمه زهرا(س) پشت در آمد عمر و اصحاب او جمع شدند و عمر آن چنان حضرت فاطمه زهرا(س) را پشت در فشار داد که فرزندش را سقط نمود و میخ در به سینه حضرت فرو رفت (و بر اثر آن صدمات) حضرت بیمار شد و به بستر افتاد تا آن که از دنیا رفت.
یکی دیگر از علمای اهل سنت که شافعی مذهب می باشد از شخصی بنام ابن درام محدث نقل می کند که قطعا عمر با لگد فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ را زد و بر اثر این ضربه محسن که در شکم آن حضرت بود سقط شد.
اینکه ابوجعفر با قاطعیت می گوید اگر پیامبر اکرم(ص) شاهد مصائبی بود که بر سر دخت گرامیش آوردند خون مسببین را مباح میشمرد میتوان دریافت که در منابع اهل سنت در گذشته به مصائب بیشتری که در حق فاطمه زهرا(س) روا داشتهاند اشاره شده بود.
صفوی یکی دیگر از علمای اهل سنت نقل می کند که به راستی در روز بیعت، عمر آن چنان فاطمه زهرا(س) را زد که محسن سقط شد و پس از آن فاطمه زهرا(س) از دنیا رفت.
بنابراین با توجه به اینکه علمای اهل سنت هر چند در قرون نخستین به وقایع بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص) و ماجرای شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) اشاره میکردند ولی بعدها به خاطر حفظ جایگاه خلفا از ذکر و بیان آنها خودداری نمودند با این وجود گزارشهایی که در منابع اهل سنت وجود دارد به خوبی ماجرای شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) و مسببین را میتوان شناخت.
منبع: برنا
انتهای پیام/
نظرات بینندگان