وصیتنامه شهید عبدالحسین حمایتی:
گوش به حرف هيچ يک از مخالفين خط امام ندهيد
شهید عبدالحسین حمایتی در وصیتنامه خود آورده است:«دنيا را برای دنيا دوستان بگذاريد و هميشه پيرو خط رهبر عزيز حضرت امام خمينی باشيد و پشتيبان قاطع نماينده و نمايندگان امام باشيد و گوش به حرف هيچ يک از مخالفين خط امام ندهيد»
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی پایگاه تحلیلی خبری «شیرازه»، میخواهیم هر روز را با نامی و یادی از این ستارهها، شب کنیم و کار را با تبرک و مدد از این عارفان عاشق آغاز؛ باشد که ادای دینی باشد بر آن همه رشادت، شهامت، مجاهدت و شجاعت... «برگ سبزی، تحفه درویش»، «تا چه قبول افتد و چه در نظر آید»
شهید عبدالحسين حمايتی در تاریخ ۱۳۴۵/۰۳/۱۵ در بوشهر دیده به جهان گشود و تنها فرزند پسر خانواده بود. دوره ابتدایی را در مدرسه «سعادت» بوشهر و دوران راهنمايی را در مدرسه «شهيد پاسدار» گذراند. از همان خردسالی در راهپيمايیها شركت میكرد و پس از پيروزی انقلاب نيز، همراه با يارانش به پاسداری از انقلاب در كلانتریها مشغول شد. سال اول متوسطه را در دبيرستان «شريعتی» بوشهر گذراند و در همين زمان بود كه جنگ تحميلی آغاز شد.
حسین بلافاصله به عضويت بسيج سپاه پاسداران در آمد و در انجمن اسلامی «عبادالله» و «شهيد مختار» فعاليتها خود را گسترش داد و به دليل علاقه شديدی كه به انقلاب داشت، راهی جبهههای نبرد عليه ظلمت شد و در عمليات «والفجر ۲ » در سمتِ فرمانده گروهان حضور داشت و به لطف خداوند پادگان «حاج عمران» را فتح كردند و در عمليات بزرگ «خيبر» نيز شركت كرد.
در خرداد ۱۳۶۳ با اعلام فتح سه مجددا به سوی جبهه شتافت و در گردان «مصطفی خمینی» لشكر «فجر» مشغول خدمت شد.
حسين، پس از بازگشت از جبهه به كمك تعدادی از همرزمان خود، در كمیته شيلات به عنوان جانشين سرپرست آن كمیته منصوب شد و سپس در كمیته انقلاب اسلامی بوشهر به عنوان مسئول واحد مبارزه با مواد مخدر انجام وظيفه نمود و پس از آن نيز مسئوليت واحد مبارزه با مواد مخدر شهرستان شهر خورموج را عهدهدار بود.
با آغاز عمليات والفجر ۸، بنا به درخواست مسئول لشكر ۱۹ فجر، با عجله خود را به جبهه رساند و در اين عمليات نيز شركت كرد.
وی همچنين در عمليات آزادسازی بندر استراتژيك «فاو»، جزو اولين نفراتی بود كه همراه با فرمانده گردان حضرت فاطمه زهرا (س) در آن بندر پياده شد.
حسين در معاشرت با خانواده، آشنايان و دوستان، مهربان، متين، مؤدب و نمونه كامل اخلاق اسلامی و تجسم عينی عدالت اسلامی بود و نه تنها در مصرف بيتالمال صرفهجويي میكرد بلكه با سوء استفادهگران نيز برخورد قانونی داشت.
سرانجام در دوم شهریورماه سال ۱۳۶۶ در يك درگيری نا برابر با اشرار و سوداگران مرگ، در كوهستانهای اطراف «گاوبندی» کنگان به درجه رفيع شهادت نائل آمد.
وصیتنامه شهید
صحبتهای خود را شروع میکنم باشد كه خداوند، توفيق اطاعتش را به من عطا فرمايد. در لحظاتی شروع به نوشتن میكنم كه عمليات تا 3 ساعت ديگر آغاز می گردد. در اول عرايضم، به كليه برادران عزيز و حزبالله سفارش میكنم جبههها را بيش از پيش گرم نگهداريد.
زندگی میگذرد؛ سختيها، راحتيها، پستيها و بلنديها؛ ولی چيزی كه میماند برای آخرت انسان، عمل خويش است. گر چه بايد بگويم كه عمل من نتوانست حداقل خودم را راضی كند، چه رسد به خدا؛ اما هميشه در اين آرزو باشيد، عاشق خدا شويد و به او نزديک شويد.
دنيا را برای دنيا دوستان بگذاريد و هميشه پيرو خط رهبر عزيز حضرت امام خمينی باشيد و پشتيبان قاطع نماينده و نمايندگان امام باشيد و گوش به حرف هيچ يک از مخالفين خط امام ندهيد كه اينان گمراهانند. عرضی هم دارم خدمت امت عزيز، واقعاً شرمنده هستم كه میبينم با وجود اين همه از خود گذشتگی و ايثار و فداكاری، نتوانستم خود را غرق در شما كنم.
عزيزان! انقلاب را مانند هديه گرانقدری كه به شما از سوی رب سبحان رسيده است، با جان و دل محافظت كنيد و مانند حسين بن علی (ع)، خود و خانواده خود را فدای راه خدا كنيد و اين را با آخرت مبادله كنيد؛ چرا كه اين، بزرگترين و پر صرفهترين تجارت است.
خدايا! تو را شكر میگويم كه در اين خط قرارم دادی! خدايا! از درگاهت تقاضای بخشش میكنم، چرا كه نتوانستم آن طور كه خودت صلاح میبینی، بندگیات كنم و همچنين تقاضا دارم آنهايی كه منحرفاند را هدايت و مغرضان را نابود بفرما! به اميد زيارت كربلا! و در آخر، تقاضا دارم اگر به كربلا نرسيدم، به نيابت اين حقير به حرم سرورم برويد و به جای من طواف حرم شريفش را انجام دهيد.
انتهای پیام/
نظرات بینندگان