بر همه جهاد واجب است
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی پایگاه تحلیلی خبری«شیرازه» به نقل از نوید شاهد، شهید «طمراس جباری» هشتم خرداد سال ۱۳۴۱ در روستای مشتان از توابع کازرون به دنیا آمد.
پس از گذراندن دوران تحصیلی و با تشکیل سپاه پاسداران، وارد این نهاد شد و روزها به کار و شبها برای نگهبانی به کمک برادران سپاه میشتافت از همان کودکی دوشادوش پدر، کشاورزی میکرد کمک خرج خانواده باشد.
با آغاز قیام مردم او نیز جز پیشگامانی بود که به صفوف انقلاب پیوست و به پخش و تکثیر اطلاعیهها و سخنرانیهای امام در محدوده خود پرداخت. طمراس در کارهای عامالمنفعه نیز تأثیر بسزایی داشت از تعمیر مسجد، مدرسه تا حمام محل و...
وی در نخستین فرصت با شهید «یدالله جامه» عازم جبهه غرب (کردستان) شد و بعد از اتمام مأموریتش به کازرون برگشت.
با آغاز جنگ تحمیلی بهعنوان راننده عازم جبهه آبادان شد و سرانجام ۳۰ آذر سال ۱۳۵۹ به شهادت رسید.
یکی از همرزمانش در خاطرهای میگوید «آن روز طمراس روزه بود. صبح غسل شهادت گرفت. قطعاً به دلش برات شده بود که آسمانی میشود و پس از چند ساعت آسمانی شد.»
وصیتنامه شهید:
بسمالله الرحمن الرحیم
«یا أیّها الّذین آمنوا اسْتعینوا بالصّبْر والصّلاة ۚ إنّ اللّه مع الصّابرین ولا تقولوا لمنْ یقْتل فی سبیل اللّه أمْواتٌ ۚ بلْ أحْیاءٌ ولٰکنْ لا تشْعرون»
ای اهل ایمان؛ در پیشرفت کار خود، صبر و مقاومت پیشه کنید و ذکر خدا و نماز توسل جویید که خدا یاور صابران است و آن کسی که در راه خدا کشته میشود، مرده نپندارید، بلکه او زنده ابدی است و لیکن همه شما این حقیقت را نخواهید یافت.
پاسدار «طمراس جباری» فرزند «محمد» متولد سال ۱۳۴۱ از کازرون اعزامی به کردستان برای جهاد در راه خدا و ازبینبردن مشرکان. زمانی که میخواستم به کردستان اعزام شوم، اینگونه اندیشیدم که خداوند تازه مرا از مادر متولد کرده و چنین افتخاری را نصیب بنده کرده و این یک حقیقت است که باور کنید از شادی در پوست خود نمیگنجیدم و هر لحظه میخواستم پرواز کنم و از این زندگی فانی به زندگی ابدی بپیوندم. خداوند به شما ایمان عطا کند.
برادر عزیزم، جنگ حق و باطل است. جنگ اسلام و کفر است. چنانچه امام امت خمینی بزرگ فرمودند و من به ندای رهبرم امام، مرجع تقلیدم خمینی کبیر لبیک گفته و جنگ رفتهام.
پدر بزرگوارم و برادر عزیزم؛ جنگ اسلام و کفر است و بر همه جهاد واجب است و من به وظیفه شرعی خود بهعنوان یک مسلمان عمل کردم اگر شهید شدم مبادا برای بنده لباس مشکی بپوشید و ناراحت بشوید، من ننگ میدانم که در بستر بیماری بمیرم، چنانکه مولای شیعیان فرمود «هزار بار شهیدشدن در راه خدا بهتر است تا یک بار در بستر بیماری مردن.»
وصیت دیگرم به پدر و مادر و برادرانم این است که من چون که عقیده خودم است که در راه اسلام بجنگم تا آخرین قطره خون و اگر من شهید شدم تنها خواهشم این است که برای بنده پند نگیرید و سروصدا راه نیندازید و ناراحتی برای خود ایجاد نکنید تا من از شما راضی باشم. ممنون هستم کسی که همیشه به دعاگویی شما و سعادتتان را از خداوند متعال خواهان است.
والسلام.
انتهای خبر/