بگویید وظیفهمان را انجام دادهایم
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی پایگاه تحلیلی خبری«شیرازه» به نقل از نوید شاهد، شهید بهرام یوسفی فرزند نقدعلی در تاریخ دوم اردیبهشت ۱۳۳۴ در شهر داریون از توابع شیراز در خانوادهای مذهبی و متوسط دیده به جهان گشود و پس از گذراندن تحصیلات ابتدائی به شغل بنائی و سپس به قالببندی پرداخت. ایشان اگرچه سواد ابتدائی داشت؛ ولی قرآن و برخی از ادعیه را بهخوبی قرائت میکرد و به دوستانش نیز آموزش میداد.
با شروع جنگ تحمیلی به فرمان امام خمینی (ره) لبیک گفت و برای دفاع از وطن و انقلاب اسلامی به رزمندگان اسلام پیوست و از طریق سپاه داریون و لشکر ۱۹ فجر به جبهههای نبرد حق علیه باطل اعزام شد و پس از حضور در جبهههای متعدد نهایتاً در دفعه سوم حضورش در جبهه در منطقه عین خوش در سنگر کمین به همراه دو دوست دیرینش شهیدان کورش قنبری و علی بذرافکن در تاریخ ۱۸ آبان ۱۳۶۱ به شهادت رسیدند و تا ده سال پیکر آنها مفقود بود تا اینکه در تفحص شهدا در سال ۷۳ پیکر مطهرشان بر اساس نشانی همرزمانشان پیدا شد و در تاریخ دهم مردادماه ۱۳۷۳ در شهر داریون در استقبال عظیم مردمی دفن شدند.
وصیتنامه شهید
با سلام به حضور صاحبالزمان و نایب بر حقش امام خمینی و با سلام از هابیل تا حسین و از حسین تا کربلاهای ایران و با سلام به نور چشم امام امت و آقای خامنه ای و برادر گرامی حجتالاسلام رفسنجانی و آیتالله منتظری و آرزوی موفقیت برای تمام افرادی که احساس مسئولیت میکنند.
اگر من شهید شدم این کلبه ناچیز که دارم متعلق به همسرم و فرزندانم است، تا وقتی که همسرم دلش خواست بماند هیچ و هر وقت خواست برود کاری به مهریه او که چقدر است نداشته باشد این خانه هر مبلغی که قیمت شد مبلغ ۲۰ هزارتویمان به همسرم بدهید و مهدی عزیزم طوری تربیت کنید که باعث افتخار باشد.
درس بخواند در بسیج و سپاه حتماً برود و در برنامههای اسلامی باشد و فعالیت بکند. دخترم سکینه را همانطور که خودم میخواستم شوهر بدهید اول باید بدانید که داماد نماز بخواند، مؤمن و حزب الهی باشد، سرباز روحالله باشد، از دارایی داماد نپرسید، بهخاطر پول به کسی ندهید بهخاطر خدا بدهید، باشلوق ندارد مهریه فقط یک جلد کلامالله مجید است و اگر کسی قوم و خویشان من است اگر دوست من است بعد از شهادت من دوستدار امام خمینی باشد حرفش حزب الهی باشد من مخالف دوست یا قومی هستم که مخالف من فکر بکند.
از پدر، مادر، خواهرانم، برادرانم، همسر و تمامی قوم و خویشان حلال بودی میطلبم و تنها خواهشی که از شماها دارم بعد از من نگویید شهید دادهایم؛ بلکه بگویید وظیفهمان را انجام دادهایم، نمیتوانم بگویم گریه نکنید بلکه میگویم گریه شما از روی خوشحالی باشد و بهترین گریه شما شکر است.
شکر و دعا برای امام و رزمندگان و معلولین و مجروحین، برادرانی که از جبهه بر میگردند، چه همقطاریهایم و چه دیگر برادران با مهربانی با آنها برخورد کنید، مبادا حرفی بزنید که باعث نگرانی آنها بشود، این همه ما نیستیم که باید شهید بشویم؛ بلکه همه کفر است که باید نابود شود.
پس از برگشتن برادران نهتنها ناراحت نباشید؛ بلکه باید بسیار خوشحال باشید و خدا را شکر کنید.
با آرزوی سلامتی و موفقیت برای تمامی شماها. والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته.
انتهای خبر/