کد خبر: ۱۶۴۵۴۷
تاریخ انتشار: ۰۰:۱۵ - ۲۹ تير ۱۴۰۳
جمعه‌های مهدوی شیرازه:

روایت جالب از تولد امام‌زمان (عج)

از کسانی که در هنگام تولد امام‌زمان علیه‌السلام حضور داشتند و جریان را مفصلاً شرح داده اند؛ حکیمه خاتون دختر امام محمدتقی و عمه امام حسن عسکری علیه‌السلام است.

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی پایگاه تحلیلی خبری «شیرازه»، امام صادق علیه‌السلام می فرمایند: خدای تبارک‌ و تعالی ثوابی را که بر حسن خلق بنده می‌دهد؛ مانند ثواب کسی است که هر صبح و شام در راه خدا جهاد کند.
  

از کسانی که در هنگام تولد امام‌زمان علیه‌السلام حضور داشتند و جریان را به طور مفصل شرح داده است، حکیمه خاتون دختر امام محمدتقی و عمه امام حسن عسکری علیه‌السلام است.

 شرح این داستان این است: 

حکیمه خاتون می‌گوید: روزی به خانه امام حسن مشرف شدم، شبانگاه که نیمه شعبان سال ۲۵۵ بود وقتی خواستم به منزلم برگردم امام حسن فرمود: عمه جان امشب در خانه ما بمان؛ زیرا ولی خدا و جانشین من در این شب متولد خواهد شد.

روایت جالب از تولد امام‌زمان (عج)
 
پرسیدم از کدام کنیزانت؟ فرمود از سوسن.

 پس هرچه در سوسن جست‌وجو نمودم آثاری از حمل ندیدم، بعد از افطار و ادای نماز با سوسن در یک اتاق خوابیدیم و طولی نکشید که از خواب بیدار شدم و در فرمایشات امام حسن تفکر می‌نمودم. 

بعد مشغول نماز شب شدم، سوسن هم از خواب برخاسته و نماز شب به‌جای آورد. 

نزدیک سپیده‌دم بود؛ ولی از وضع‌حمل خبری نبود، داشتم در صحت وعده امام حسن تردید می‌نمودم که از اتاقش فرمود: عمه جان! شک نکن که وقت تولد فرزندم نزدیک شده است.

ناگهان احوال سوسن را متغیر دیدم، از جریان پرسیدم فرمود: احساس ناراحتی شدیدی در خود می‌کنم. 

من به تهیه مقدمات وضع‌حمل مشغول شدم و خودم قابلگی او را بر عهده گرفتم.

طولی نکشید که ولی خدا پاک و پاکیزه به دنیا آمد و در همان حال امام حسن فرمود: عمه جان! فرزندم را بیاور. 

وقتی کودک را به نزدش بردم او را در بغل گرفته دهان مبارکش را بر چشمان آن کودک نهاد،بلافاصله باز شد و سپس دهانش را بر دهان و گوش آن نوزاد نهاد و دست بر سرش مالید. 

پس از آن کودک به سخن آمده و به تلاوت قرآن مشغول شد و بعد کودک را به من داد و فرمود: به نزد مادرش ببر!

 کودک را نزد مادرش بردم و به منزل بازگشتم.

در روز سوم نیز به خانه امام حسن مشرف شدم و در ابتدا به ‌قصد دیدار نوزاد به حجره سوسن رفتم؛ اما کودک را ندیدم. 

پس خدمت امام حسن مشرف شدم؛ ولی خجالت کشیدم از احوال نوزاد سئوال کنم.

 امام حسن در ابتدا فرمود: عمه جان! فرزندم در پناه خدا غایب شده است و هنگامی که من از دنیا رفتم و دیدی شیعیانم اختلاف دارند جریان ولادت فرزندم را به شیعیان مورد وثوق خبر بده، اما باید آن قضیه مخفی بماند  زیرا فرزندم غایب خواهد شد.

منبع: مجله انگیزه

انتهای خبر/

برچسب ها: جمعه ، مهدوی ، امام زمان
نظرات بینندگان