کد خبر: ۱۶۵۵۷۳
تاریخ انتشار: ۰۲:۲۴ - ۱۲ آبان ۱۴۰۳
گزيده وصایای شهدای فارس؛

امیدوارم با آخرین قطره خونم درخت انقلاب را بارور کنم

شهید «حبیب‌الله عباس‌زاده جهرمی» در وصیت خود می‌نویسد: «امیدوارم که در این راه، خدا مرا استوار بدارد که با نثار آخرین قطره خونم درخت انقلاب را بارور کنم و خدایا تو شاهد باش که جز در راه رضای تو برای من هیچ چیز دیگر مطرح نیست.

 به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «شیرازه»، به نقل از نوید شاهد فارس، شهید «حبیب‌الله عباس‌زاده جهرمی» ۲۵ خرداد سال ۱۳۴۳ در شهرستان جهرم دیده به جهان گشود. ۷ساله بود که راهی مدرسه شد. دوران تحصیلی را تا مقطع دیپلم در رشته تجربی گذراند سپس راهی حوزه علمیه شد. با آغاز جنگ تحمیلی راهی جبهه جنگ شد و سرانجام یکم مرداد سال ۱۳۶۲ در عملیات والفجر دو در منطقه حاج عمران به شهادت رسید. پیکر پاکش در گلزار شهدای رضوان جهرم به خاک سپرده شد.

 متن وصیت: 

 بسم الله الرحمن الرحیم إِنَّ الَّذینَ قالوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ استَقاموا تَتَنَزَّلُ عَلَیهِمُ المَلائِکَةُ أَلّا تَخافوا وَلا تَحزَنوا وَأَبشِروا بِالجَنَّةِ الَّتی کُنتُم توعَدونَ. آنان که گفتند «پروردگار ما خداوند یگانه است!» سپس استقامت کردند، فرشتگان بر آنان نازل می‌شوند که: «نترسید و غمگین مباشید، و بشارت باد بر شما به آن بهشتی که به شما وعده داده شده است!» 

 با توجه به آیه‌ای که در بالا آمده است ما جز برای خدا و پیروزی اسلام در این راه قدم ننهاده‌ایم و در این راه متحمل هر چیزی هستیم و این برای ما ثابت شده است که در این راه چه بکشیم و چه کشته شویم هر دو پیروزی است.

 من با احساس موقعیت حساس مملکت و ندای هل من ناصر ینصرنی از حلقوم مبارک خمینی بت شکن که باید در جنگ شرکت کرده و جنگ را به همین زودی به پایان رسانیم؛ احساس کردم با اینکه پایگاه‌های ما مثل قبله اول به‌دست کفار و از این بدترها افتاده است و بی‌شرمی را به حد اعلا رسانده‌اند و به کشور اسلامی ما تجاوز کرده و به ناموس و آبروی ما حمله کرده و تجاوز کردند ماندن من در خانه ننگ است و امیدوارم که در این راه، خدا مرا استوار بدارد که با نثار آخرین قطره خونم درخت انقلاب را بارور کنم و خدایا تو شاهد باش که جز در راه رضای تو برای من هیچ چیز دیگر مطرح نیست.

 و ای خدا به وحدانیتت قسم یاد می‌کنم که جز پیروزی امام امت خمینی بت‌شکن که امام هم حرف‌هایش به جز حرف‌های رسول خدا و ائمه اطهار نیست. عاجزانه از شما مردم فهیم می‌خواهم که سخنان این مرد خدا را از دل و جان بپذیرید و پروردگارا به خون شهیدان قسم که راه آن‌ها را با قطره قطره خونم پاسدار خواهم بود.

 و در رابطه با شهیدان سخنی دارم: قطرات خون شهیدان خورشیدها ساخته تا با درخشش و در دست گرفتن پرچم‌های خونین آن‌ها (شهدا) پیش رویم و صدام و صدامیان همه دشمنان را به جهنم واصل گردانیم. شهیدان ما سراغ بازاری رفتند که این بازار قدرت جذب دارد و این بازار ابدی آخرت است و آنچه در آن می‌باشد شهیدانمان روحشان را به آرزوی شهادت پرورده بودند.

 و تو ای مادر، تقاضای عاجزانه‌ام از تو این است که از مرگ من ناراحت نشوی که خون من سرخ‌تر از خون علی اکبر حسین (ع) نیست و همچنین تو ای پدر و ای پدر و مادر مرا ببخشید که خیلی به گردن من حق دارید و حق شما را ادا نکرده‌ام و تقاضای عاجزانه من از شما دوستان این است که ممکن است من غیبتی تهمتی به کسی زده باشم من به غیر از بخشیدن این‌ها چیز دیگری از شما نمی‌خواهم و اگر از طرف من ظلمی به کسی شده و درگیری لفظی پیش آمده مرا حلال کنید.

 تقاضای من از حزب الله و مردم همیشه در صحنه این است، همانطوری که نگذاشته این ضد انقلاب در شهر رشد کند اکنون هم نگذارید نفس بکشند و این نعمت بزرگ آیت اللهی عزیز را حفظ کنید نه تنها بوسیله نگهبانی بلکه پای تفسیرایشان را نیز پرکنید والسلام 

علی تبع الهدی ۲۷ اردیبهشت سال ۱۳۶۲.

 انتهای متن/

 

 

نظرات بینندگان