فضای مجازی ول
به گزارش گروه سیاسی پایگاه خبری تحلیلی «شیرازه»، عادتواره ادراک شخص از جهان اجتماعی اطراف خود و واکنش شخص به آن را سازماندهی میکند، رفتارش را میسازد، ارزیابیاش از جهان پیرامونی را برایش شکل میدهد و در نتیجه رفتار وی را میسازد.
عادتواره میان انسانهایی که پیشینه و زمینهٔ مشابهی «از لحاظ طبقهٔ اجتماعی، دین، ملّیت، قومیت، تحصیلات و حرفه» دارند مشترک است چرا که عادتواره از طریق تقلید به دست میآید و بازتابدهندهٔ تجربیات شخصی افراد و واقعیتی که زیستهاند و در فرایند اجتماعی شدنشان تأثیر به سزایی داشته و فرصتهای عینی آنها، است.
بنابراین؛ عادتواره نشان میدهد که چگونه فرهنگ گروهی و سرگذشت شخص؛ ذهن و جسم را شکل میدهد.
عادتواره در واقع با بهرهگیری از نفوذ و قراردادهای اجتماعی منتج به درک مردم از موضوعات مختلف در سطح جامعۀ حقیقی و در ۱۰ سال گذشته در عالم سایبری میشود.
بوردیو جامعهشناس فرانسوی معتقد بود که الگوهایی نظیر الگوهای ادراک و طبقهبندی، فهم تام، احساس و کنش به افراد اجازه میدهد تا بدون تفکر حسابگرانه و غریزی و بهصورت شهودی، راه حلهای نو برای موقعیتهای بدیع بیابند.
این رفتارها و اطوار شخصی و ذوقها و شهودهای اخلاقی و عادات، بر فرصتهای دگرگون کنندهٔ زندگی شخص تأثیر میگذارد، در نتیجه عادتواره ساختار خود را مرهون جایگاه پیشین شخص در ساختار «قراردادهای» اجتماعی است و در عین حال مسیر زندگی آیندهٔ شخص متأثر از عادتواره است.
پیر بوردیو بر این نظر است که بازتولید ساختار اجتماعی از عادتوارههای افراد منتج میشود. (بوردیو، ۱۹۸۷)
حال با توجه به فهم مفهوم عادتواره میتوان نتیجه گرفت حاکمیتی در عصر جنگهای سایبری-شناختی میتواند موفق عمل کند که با توجه به ارزشهای فرهنگی-اجتماعی و هویتی اصیل خود عادتوارهها را در ساختار ذهنی جامعه به صورت اقناعی و تعاملی با دو هدف ارتقای مقبولیت و مشروعیتش تبیین کند.
در این جامعه مردم به صورت صحیح و دور از اخبار جعلی، محتوای یاس آور و تحقیرکننده، دور از حملات شناختی دشمن و رقیبش و... با ساختارهای آن حاکمیت تعامل کرده و ذهنشان توسط دشمن مهندسی نشده، اختلال شناختی محاسباتی و ادراکی نیز پیدا نمیکنند.
اما با شرایط فعلی جامعهٔ ما «وجود فضای مجازی ول، فقر سواد رسانهای در میان مدیران، مسئولان و مردم، عمل نکردن به تذکرات و رهنمودهای رهبر حکیم انقلاب اسلامی در حوزه فضای مجازی و حکمرانی در فضای سایبری، فقدان سند حاکمیت سایبری و پهن کردن فرش قرمز با این فضای مجازی ول و بی در و پیکر در برابر دشمن و...» عادتوارهها و ساختارهای ذهنی جامعه مورد حمله شبانهروزی، حرفهای و هوشمند دشمن قرار گرفته است و مهندسی ذهن آنان توسط پیامرسانها، شبکههای اجتماعی و رسانههای غربی انجام میشود و مهمتر از همه موارد کلان دادههای مردم است که بهعنوان مهمات جنگشناختی برای عادت شناسی و عادتسازی مورد سو استفاده قرار میگیرد.
با توضیحات فوقالذکر میتوان عادتواره را بهعنوان یکی از محورهای اصلی جنگشناختی بر ضد ایران اسلامی دانست، چرا که طبق تعاریف جنگشناختی-ترکیبی قلبها و ذهنها با بستر فضای سایبر-رسانه مورد هجمه و تسخیر قرار میگیرند.
این جنگ با بهرهگیری از عادتواره دنبال ۳ مأموریت اصلی در داخل کشور است:
۱_ تولید و توزیع اخبار جعلی با هدف دوقطبیسازی شناختی تبدیل یقین به شک و حب به بغض در سطح جامعه
۲_ پاشیدن بذر بیاعتمادی در جامعه با بهرهگیری از فضای مجازی ول و خدمات و سرویسهای سایبر پایه
۳_ ایجاد گسترده ناامنی روانی در سطح جامعه و بهتبع ایجاد شکاف و گسل اجتماعی، نسلی و هویتی
در این جنگشناختی-ترکیبی که بر روی عادتوارهها سوار میشود دشمن در میانمدت و بلندمدت برای شکستن مقاومت ذهنی-روانی و کاهش تابآوری در سطح جامعه برنامهریزی ویژهای کرده است و در مرحلهٔ بعد با ایدئولوژی زدایی و حساسیتزدایی نسبت به ارزشهای والای انقلاب اسلامی و منویات امامین انقلاب تلاش میکند جامعه را به سمت ارزشهای خودش هدایت کند.
برای مثال در حوزه سبک زندگی در شبکه غیراجتماعی اینستاگرام که سلاح اصلی سایبر تروریسم آمریکا در این حوزه است میتوان به سلبریتیهای اجارهای و حوزههای مرتبط با بلاگرها مانند «فشن بلاگر، فود بلاگر، بیوتی بلاگر، مادران بلاگری و...» اشاره کرد که به صورت نرم و نامرئی به دنبال ساخت عادتوارهها هستند که تأثیراتش به صورت عینی در کف جامعه قابل مشاهده است.
نویسنده
میلاد رخبخش بنده