داستان «معبد زیرزمینی»
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی «شیرازه»، طی سالهای گذشته، نوشتن از رمان دفاع مقدّس، هم سادهتر شده است و هم سختتر؛ از یک طرف، دسترسی ما به اطّلاعات و ماجراهای جنگ راحتتر شده است و از طرف دیگر، بیشازپیش درگیر کلیشههای فرمی و محتوایی شدهایم.
جنگ هشتسالهٔ ما در برابر ارتش رژیم بعث و دفاع جانانه از آبوخاک ایران، بخش مهمّی از تاریخ معاصر را تشکیل داده است. طیّ ۱۱۰ سال گذشته، اولینبار بود که کشور ما در مقابله با حملهٔ یک کشور بیگانه، فقط با اتکا به توان خود و بدون اینکه یک وجب از خاک میهن را از دست بدهد، توانست در برابر متجاوزان ایستادگی کند.
چنین اتّفاق مهمّی که با فاصلهٔ کمی بعد از انقلاب اسلامی مردم ایران در سال ۱۳۵۷ به وجود آمد، تأثیر مهمّی بر ادبیّات و رمان ایرانی گذاشت؛ با این حال، ما نتوانستیم از این گنج بهخوبی استفاده کنیم و آثار درخوری که در زمینهٔ دفاع مقدّس نوشته شده است، متناسب با این واقعهٔ بزرگ ملّی نیست. یکی از مهمترین مشکلاتی که در این زمینه داریم، نگاههای اغلب کلیشهای به جنگ است.
برای ما جنگ یعنی فقط تیراندازی، بمباران زمینی و هوایی و حرکت نیروهای زمینی و رزمی برای آزادسازی سرزمینهای اشغالشده؛ امّا جنگ صدها بُعد و جنبهٔ گوناگون دارد و کمتر نویسندهای به سراغ ابعاد ناگفتهٔ جنگ میرود. یکی از این نویسندگان که با کتابش خطشکنی کرده است و سراغ ابعاد ناگفتهٔ جنگ رفته است، سرکار خانم معصومه میرابوطالبی است که رمان «معبد زیرزمینی» را نگاشته است.
«معبد زیرزمینی» داستانی است با محوریّت مخاطب عمومی که روایتگر مقنیان دورهٔ جنگ است. بهراستی، مقنّیان، آنها که چاه و کاریز میکَنند، در جنگ چه وظیفهای داشتند؟
داستان «معبد زیرزمینی» داستان پسری به نام الیاس است. او سرخورده از دستوپاچلفتی بودن و ترسو بودنِ خودش، ناگهان تصمیم میگیرد به گروه مقنّیانی بپیوندد که میخواهند در مناطق جنگی جنازهٔ شهدا را تفحّص کنند. الیاس هم با همین نیت با آنها هممسیر میشود، بلکه بتواند ثابت کند بزرگ شده است؛ امّا وقتی به خطّ مقدّم میرسد، میفهمد حضور مقنّیان یک دلیل دیگر دارد که هیچکس نباید بفهمد!
نویسنده: معصومه میرابوطالبی
ناشر: انتشارات جمکران
تاریخ چاپ: ۱۴۰۰
تعداد صفحه: ۱۶۳
انتهای خبر/