حمله دیرهنگام لودرها به حافظیه شیراز!
شیرازه - «حریف اصلی ما زمین چمن حافظیه است!» این جمله جالب را یکی از مربیان استقلال در اعتراض به برگزار شدن فینال جام حذفی در شیراز گفته بود.
حالا اما چند ماهی از آن فینال در استادیوم حافظیه شیراز میگذرد و مسئولین ورزش و فوتبال استان فارس به فکر ترمیم اساسی چمن حافظیه افتادهاند. اقدامی که دیر صورت گرفتن آن موجب شد تا برخی توهینها روانه شیراز شود.
عصر سهشنبه هفته گذشته لودرها به جان چمن ورزشگاه حافظیه افتاده و به صورت کامل چمن حافظیه را برداشتند تا کار زهکشی، خاکبرداری و در نهایت چمنکاری این ورزشگاه بر اساس معیارها و استانداردهای بین المللی آغاز شود. چمن کاری ورزشگاه حافظیه نزدیک به ۶ ماه زمان احتیاج دارد. قرار است با آغاز بازیهای لیگ برتر، بازیهای تیم فوتبال فجر شهید سپاسی در ورزشگاه شهید دستغیب شیراز که البته چمن مصنوعی دارد برگزار شود.
اگرچه شیرازه قبلترها چندین بار ضرورت ترمیم چمن حافظیه را به مسئولین امر گوشزد کرده بود اما ظاهرا گوش شنوایی نبود و این سکوت باعث شد تا برخی افراد پا از گلیم خود درازتر کنند و به بهانه مناسب نبودن چمن حافظیه برای برگزاری فینال، پای مردم شیراز را هم وارد معرکه کنند.
به عنوان مثال٬ مدیر روابط عمومی باشگاه استقلال در یادداشتی که خبرآنلاین آن را منتشر ساخت اینگونه می نویسد:
«از مصدوميت و بازي اللهبختگي وب كش زيرشي كه همه مربيان هر دو تيم اصرار داشتند بيشتر انجام شود كه بگذريم ميرسيم به سنگ وچوب وپرتقال وآلو و سيب زميني پشندي كه ازروي سكوها روي سرهمه - آبي و قرمز و بقيه رنگ ها - باريدن ميگرفت! اما اين بدترين بخش ماجرا نبود! به زعم نگارنده بدترين اتفاق آنجا بود كه يك جانباز كه يك پاي خود را از دست داده بود با همان يك پا با دوچرخه كورسي و با سرعت روي پيست تارتان در بين دو نيمه شروع كرد به ركاب زدن تا شگفتي و تحسين همه را به خود معطوف كند اما اين شگفتي و تحسين با بيخردي جمعي مواجه شد! و تخممرغ كيلويي 7 هزار تومان و گوجه كيلويي n تومان به سمتش نشانه رفت و هنوز يك دور نزده بود كه مسئولان جلوي چرخيدن او را گرفتند تا خيليها كه در دلشان هنوز وجداني هست از اين جانباز يا معلول قطع عضو از خجالت آب شوند و زير آفتاب سوزان شيراز و در آن ظهر عجيب بخار شوند تا با ابرهاي در حال حركت جايي ديگرگريه كنند!»
حجازی، یکی از مربیان استقلال هم در اواخر دیماه 90 گفته بود: هیچ کار خاصی در این زمین نمی توان انجام داد. تیمها باید منتظر ضربه کاشته یا کرنری شوند و شانسی توپ وارد دروازه شود. فقط باید زیر توپ زد. از سال ۷۵ که من بازی می کردم زمین حافظیه همین بوده که الان هست!
اگرچه اقدام مسئولین امر در ترمیم و بهبودبخشی چمن حافظیه در شرایط فعلی جای تقدیر دارد اما سوال اساسی این است که چه عاملی باعث شد تا این اقدام اینقدر دیر و پس از سالها انتقاد از سوی جامعه فوتبال صورت گیرد؟ نمیشد کمی زودتر لودرها را به جان چمنی انداخت که بدنامیاش همواره کنار نام فوتبال استان دیده میشد؟