شرایط کنونی کشور همچون شرایط زمان صلح میرزا کوچک با انگلیسی هاست
به گزارش شیرازه به نقل از نورآنلاین حجت الاسلام مهدی رحمانی بیان داشت: سالیان طولانی کشور ما مستعمره انگلستان بود و این انگلیسی ها ظلم های زیادی را بر ملت ما انجام دادند و ثروت های ما را غارت کردند و کشور ما را تا توانستند دوشیدند و در تمام کشور به نفت ما و به منابع زیر زمینی ما و به خاک و سرزمین ما حمله کردند و قرار داد های مختلفی برای بدست آوردن این منابع با ما بستند.
یکی از قرار دادها را وقتی در مجلس انگلیس نشان دادند خود آنها گفتند این قرار داد نیست و این سند فروش یک کشور است شاهان بی لیاقت قاجار کشور را به اجنوی و چه ارزان فروختند اما هیچ گاه کشور ما از جوانمردانی که با پیروی از امام حسین (ع) در مقابل طاغوت و استکبار ایستادند خالی نبوده است .
مبارزات طولانی که در شمال ، تبریز، اردبیل، گردنه های حیران و در جنوب کشور صورت گرفت این ها سند دلاوری مردم ایران است. مبارزاتی که در شمال کشور و توسط میرزا کوچک خان جنگی و یارانش صورت گرفت پر از درس و حماسه است.
میرزا یک طلبه و یک روحانی بیش نبود و با آن غیرت دینی یارانی جمع کرد و با آن سلاح های ابتدایی خود برای حفاظت از دین، شرف و کشور خود دفاع کردند و سال ها جنگیدند میرزا همیشه جوانمردانه در سخت ترین شرایط جوی گیلان استقامت کرد یکی از یاران میرزا دکتر حشمت فردی تحصیل کرده در خارج از کشور و متدین بود.
وقتی فرمانده انگلیسی پیشنهاد تسلیم به میرزا کوچک داد و نامه ای فرستاد که شما تسلیم بشوید و اگر تسلیم شوید جانتان آزاد است و در امان خواهید ماند. آنجا میرزا کوچک خان گفت: من تن به ذلت نمی دهم و اجازه نخواهم داد مرا با دستانی بسته به انگلیسی ها تحویل دهند دید میرزا اینگونه بود که او آمده و کشور مرا تصرف کرده و و اموال و منابع و ثروت ما را غارت کرده و ناموس ما را تهدید کرده حال چگونه در کشور ما می نویسد که باید تسلیم شوی.
باز آن فرمانده انگلیسی قرآنی برداشت و پشت آن امان نامه نوشت و امضاء کرد و خواست تا مسائل با گفتگو حل شود وقتی دکتر حشمت قرآن و آن نامه را دید و به میرزا گفت: این انگلیسی قرآن را واسطه قرار داده و می خواهد با او گفتگو کنیم. میرزا کوچک خان به او خطاب کرد: دکتر حشمت به انگلیسی اعتماد نکن اعتماد به آنها یعنی هلاکت اما دکتر حشمت قبول نکرد و مثل بعضی از افراد ساده لوحه ای که می گویند اگر ما به غرب و آمریکا تسلیم شویم نجات پیدا خواهیم کرد تسلیم شد
میرزا کوچک خان قبول نکرد اما دکتر حشمت به علت تحصیل در غرب و وجود قدری روحیه اعتماد نسبت به غربی ها به امان نامه رضایت داد و به دنبال گفتگو با آنها بود. دکتر حشمت و یارانش وقتی می خواستند از میرزا جدا شوند میرزا کوچک خان جنگلی گفت: جناب دکتر من سر تو را بالای دار می بینم قبل از این که دکتر حشمت و یارانش وارد شهر شوند فرمانده انگلیسی دستور داد به تعداد یاران دکتر حشمت دار آماده کردند وآنها را در میدان رشت و بدون محاکمه و گفتگویی آنها را به دار آویختند و کشتند. اما در مقابل میرزا کوچک تسلیم نشد و قهرمانانه با عملیات های فراوان با آنها مبارزه کرد و سرانجام میرزا نیز در این مبارزات جان داد.
اما آنچه که اینجا وجود دارد تفاوت های دکتر حشمت و میرزا کوچک است؛ که یکی به چه خاری و به چه ذلت و دیگری چگونه با افتخار و در میدان مبارزه و مجاهدت کشته شد. من میرزا کوچک را قهرمان بزرگ در شمال کشور می دانم کشور ما همیشه توسط عده ای که وابسته به غرب بودند مورد حمله و تهدید قرار گرفته است امروز هم عده ای نوکر اجنوی در کشورآماده اند که کشور را به غرب و آمریکایها بفروشند.
من شرایط کنونی کشور را همچون شبی می بینم که که فرمانده انگلیسی خواست با میرزا و دکتر حشمت از طریق گفتگو رابطه برقرار کند این را مطمئن باشید اگر یک لحظه روح تسلیم پذیری در این ملت پیدا شد خواهید دید که آمریکا چه بلاهایی که به سر ما نخواهد آورد و این را هم مطمئن باشید این ملت بیدار همیشه بیدار است و تن به این ذلت نخواهد داد و جانانه دفاع خواهد کرد.
انتهای خبر/ص