غزه آرزوي موسوم به "اسرائيل بزرگ " را به افسانهها سپرد
"فاضل قره داغي " كارشناس مسايل منطقه در مقالهاي در پايگاه خبري "الشرقية آنلاين " با بيان اين مطلب، به زوال آرزوي بزرگ رژيم صهيونيستي در دستيابي به سرزمين از نيل تا فرات پرداخت و علت آن را ظهور قدرت اسلام در منطقه دانست.
اين نويسنده در مقاله خود تاكيد كرد: ايده سرزمين موعود اسرائيل بر اساس تكيه بر ضعف و جمود عربي و اسلامي در بازسازي و توسعه قدرت خود بنا نهاده شده است تا اسرائيليها آرزوهاي بلند مدتي را براي خود ايجاد كرده و هوس دستيابي به سرزمينهاي مصر تا عراق را در سر بپرورانند، اما اين آرزو با واقعيت و قدرتي غيرقابل پيشبيني يعني همان عقيده اسلامي روبرو شد.
وي به انقلابهاي الجزاير و هند اشاره كرده و نوشت: هندوها با وجود اينكه اسلام نداشتند، اما بر اساس شرايطي طبيعي استعمار انگليس را رد كرده و آن را كنار زدند، در الجزاير نيز مسلمانان استعمار فرانسه را حذف كردند، اما از سوي ديگر در قلب جهان اسلام و در ادامه شكستهاي متولي كشورهاي عربي، آرزوي ديرينه اسرائيل روز به روز بزرگتر شد، اما اين موضوع با آغاز خيزش در فلسطين اوضاع مختلفي به خود ديد، اين خيزش ثابت كرد كه ملت بدون دولت و ارتش قويتر از دولتها و ارتشهاست و اگر از دولت، اقتصاد، سياست و تجهيزات نظامي برخوردار باشد، ميتواند همان درسي را به اسرائيل بدهد كه الجزاير به فرانسه داد، البته اسرائيل در اين زمينه مقاومت كرد و از اين درسها عبرت نگرفت تا اينكه اوضاع سختتر شد و وضعيت مصيبتباري براي آن پيش آمد، اين اوضاع در احياي مفهوم "جهاد " بود.
بر اساس اين گزارش، اسرائيل از مدتها پيش در حالت جنگ به سر ميبرد، اما جنگ اخير در غزه و پيشتر جنگ طولاني در لبنان كه منجر به آزادسازي سرزمينهاي جنوبي لبنان شد و رژيم صهيونيستي براي اولين بار سرزمينهاي اشغال شده را ترك كرد، آرزوي "اسرائيل بزرگ " را تا ابد از بين برد.
اين نويسنده افزود: امتداد اين نقشه الهام بخش و البته نوعي مخدر است، اما نقشه "اسرائيل كوچك " كه نوار غزه در كنار آن قرار دارد، براي اسرائيليها واقعيتي دردآور است، آيا هرتسل و ديگر موسسان رژيم صهيونيستي اين انتظار را داشتند كه صهيونيستها در برابر اين نوار تنگ ناتوان بمانند و شكستي را تجربه كنند كه عادت داشتند آن را به عربها وارد نمايند؟
بله؛ در اين جنگ ارتش اسرائيل با تمام توان از نيروهاي نظامي و سلاح و تخريب و هر آنچه كه ميتوانست پيش آمد، اما عاجزانه از ادامه راه باز ماند و عقبنشيني كرد تا اوضاع به روال قبلي خود بازگردد، حال چه عجزي را ميتوان بيشتر اين اين مقدار تصور كرد؟
در اين صورت اگر نحوه تعامل اسرائيل با اين نوار تنگ و باريك به اين صورت باشد، چطور ميتواند با مردم ميان دو رود [نيل و فرات] تعامل كند؟ ممكن است برخي كه هنوز سوداي اسرائيل بزرگ را در سر دارند اينگونه تصور كنند كه تسلط بر كشورهاي عربي ساده تر از مقاومت است، چرا كه آنها زندگي را دوست دارند و از مرگ بدشان ميآيد، اما در اين زمينه نيز بايد گفت كه اين تنها يك سخن براي فريب خود است، روزي كه اسرائيل به دنبال تحقق وعده خود در دستيابي به اسرائيل بزرگ باشد، تعداد افرادي كه در سايه شكستهاي پياپي به دنبال راهكار جهادي براي حل اين مشكل باشند، بسيار بيشتر از الان خواهد بود و ارتش اسرائيلي تنها با ارتشهاي نظامي مواجه نخواهد شد، بلكه با ارتشي بسيار قدرتمند تر مواجه ميشود كه داوطلباني را شامل ميشود كه در نقاط مختلف اين سرزمين اسلامي ادامه پيشرفت آن را عذابي دردناك براي اسرائيل و پيروزي شكننده آن قرار ميدهند.
اين مقاله ميافزايد: اگر برخي گروهها در اسرائيل بر تحقق اين سودا اصرار ميكنند، پس گزينههاي معقول آنها در دوري كردن از رسواييهايشان در غزه چيست؟ بله تنها يك گزينه باقي مانده و آنهم استفاده از سلاحهاي هستهاي عليه جهان عربي است، همانهايي كه صلح با اسرائيل را بر گزينههاي ديگر ترجيح ميدادند و به دنبال تعامل با آن بودند، اما اين گزينه هم نشان داد كه نميتواند مفيد باشد، اسرائيل در غزه از بسياري از سلاحهاي ممنوعه به صورتي بيسابقه استفاده كرد، مدارس و مراكز مربوط به سازمان ملل را موشكباران كرد و اعتراضهاي مردمي در جهان را ناديده گرفت، البته تمام اين اتفاقات در زير نظر جامعه جهاني رخ داد، اين موضوع نشان ميدهد كه اسرائيل از انجام اقداماتي وحشيانهتر از اينها نيز ابايي ندارد، بويژه با كوري و كري موضع رسمي آمريكا و اروپا كه همواره در اين موارد سكوت در پيش گرفتهاند.
به عقيده قره داغي، زمان و علت حمله احتمالي به غزه هر موقع كه باشد، تنها يك نتيجه را به دنبال خواهد داشت و آن اينكه غزه با تمام ويرانيهايي كه شاهد بود، توانست آرزوي اسرائيل بزرگ را از بين ببرد و هيچ كدام از سلاحها و تجهيزات پيشرفته اسرائيل در اين زمينه كمكي نكرد [endline] } • 86 )L ًrطًrط,پغ x ˆo™