استاد بخش علوم سیاسی دانشگاه شیراز مطرح کرد:
ادعای دیپلماسی غرب در تضاد با قطعنامه ضدایرانی
استاد علوم سیاسی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه شیراز گفت: قطعنامه ضدایرانی اروپا و آمریکا در شورای حکام، نشان داد که غرب به جای تعامل، به دنبال فشار است و ایران ضمن پایبندی به تعامل، بیاحترامی را نمیپذیرد.
فریبرز ارغوانی پیرسلامی، در گفتگو با خبرنگار گروه سیاسی پایگاه خبری تحلیلی «شیرازه»، پیرامون پیشنویس قطعنامه ضدایرانی ارائهشده از سوی سه کشور اروپایی و آمریکا، با اشاره به اینکه مسئله هستهای ایران طی دو دهه اخیر یکی از پیچیدهترین موضوعات سیاست خارجی کشور بوده و بر روابط با غرب اثرگذار بوده است، گفت: ابعاد و فرازوفرودهای این مسئله تا به امروز گریبانگیر روابط ایران با کشورهای غربی بوده و پس از نقاط عطفی مانند برجام، خروج آمریکا از آن و جنگ دوازدهروزه، به مرحله جدیدی وارد شده که ارزیابی آن دشواریهای خاص خود را دارد.
وی وضعیت کنونی تعاملات هستهای ایران با غرب و آژانس بینالمللی انرژی اتمی را اینگونه تشریح کرد: پس از جنگ ۱۲روزه، تلاش کشورهای غربی و به طور خاص آژانس بر این بوده که با آگاهی از ضربات وارده به بخشهای هستهای ایران، کشور را وارد مذاکرات جدیدی کنند و طی این مذاکرات، توانایی چانهزنی ایران کاهشیافته و طرف غربی بتواند امتیازهای بیشتری بگیرد.
استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه شیراز در ادامه به موضع ایران اشاره و ادامه داد: از دید مقامات ایرانی، در چنین شرایطی ورود به مذاکرات منطقی و هوشمندانه نیست؛ به این جهت که اولاً مراکز هستهای ما آسیبدیده و تضمینی وجود ندارد که پس از انجام مذاکرات، مراکز ما مجدداً مورد حمله قرار نگیرد. افزون بر این، نقشی که آژانس ایفا کرده از دید ایران بیطرفانه نبوده، چرا که گزارشهای آژانس از روند فعالیتها و بازدیدهای مراکز ایران، از دید مقامات جمهوری اسلامی، منجر به درز اطلاعاتی و حملات اسرائیل و آمریکا در جنگ دوازدهروزه شده است.
ارغوانی پیرسلامی افزود: بر پایه این استدلال غرب و ایران، طرف غربی مذاکرهای را طلب میکند که ایران در آن، غنیسازی و بحث هستهای را به حداقل ممکن برساند؛ اما در مقابل، ایران باتوجهبه سرمایهگذاریهای عظیمی که در طی سالهای اخیر در این حوزه انجام داده و حملاتی که برخلاف مسیر مذاکرات صورتگرفته، علیه او انجام شده است، ورود به مذاکره تحت چنین شرایطی را معقول و منطقی نمیداند.
وی تأکید کرد: مهمترین دلیل عدم مذاکره ایران نیز، در اختیار نداشتن کارتسازی زیاد از جانب ما، در این گفتوگوهاست. به این دلیل که در مذاکرات قبلی، ایران با اهرم میزان غنیسازی وارد عمل میشد؛ اما امروزه این مراکز اصلی مورد حمله واقع شده و همچنین سرنوشت مواد غنیسازیشدن اورانیوم نیز در حالت ابهام قرار دارد.
اهداف قطعنامه جدید آژانس و تهدید فصل هفتم منشور ملل متحد
عضو هیئتعلمی دانشگاه شیراز به تبعات اختتام رسمی برجام اشاره کرد و گفت: با پایان برجام، گزارشهای فصلی و مقطعی آژانس در مورد موضوع هستهای ایران به پایان رسیده و عملاً آژانس نمیتواند از این به بعد مدعی دادن گزارشهای متعدد و پادمانی باشد. این یک ضرر بزرگ برای طرف غربی و آژانس است؛ چرا که الزام ایران برای پذیرش نظارتهای آژانس از بین رفته است.
ارغوانی پیرسلامی اهداف قطعنامه اخیر شورای حکام آژانس را در سه محور اصلی تبیین کرد:
۱- احیای نظارتها و بازرسیها: بازگرداندن فرایندهای نظارت و بازرسی به شکل رسمی و حقوقی در مورد برنامه هستهای ایران پس از اتمام برجام.
۲- تشدید فشارها: افزایش فشار بر ایران برای بازگشت به مذاکرات، افزایش نظارتپذیری آژانس بر مراکز اتمی و ترغیب ایران به تجدیدنظر در برنامه غنیسازی.
۳- تصویرسازی منفی و امنیتیسازی: ارتقای بعد بینالمللی و تصویرسازی منفی از برنامه هستهای ایران و فراهمآوردن زمینه تشدید امنیتیسازی این برنامه.
وی با اشاره به بازگشت تحریمهای سازمان ملل و اجرای مکانیسم «اسنپبک»، هشدار داد: طرف غربی تاکنون موفق نشده ایران را به میز مذاکره برگرداند و به دنبال افزایش تصویرسازی منفی از ایران است. این تصویرسازی به این شکل است که ایران اکنون، مطابق با بازگشت تحریمها، ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد و ماده ۴۱ آن قرار گرفته است.
استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه شیراز در پایان تأکید کرد: اگر فرایند تشدید فشارهای امنیتی علیه ایران افزایش یابد و این تصویرسازی منفی ادامه پیدا کند که صدور قطعنامه اخیر بخشی از این پازل است، این امکان وجود دارد که قطعنامههای بعدی در شورای حکام صادر شده، فشارهای سیاسی افزایش یابد و در نهایت پرونده ایران از ماده ۴۱ منشور سازمان ملل به ماده ۴۲ منتقل شود که در آنجا بحث انجام عملیات نظامی علیه ایران مشروعیت پیدا میکند. این نقطه بسیار خطرناکی است و عملاً هر نوع حمله نظامی میتواند با مشارکت هر کشوری انجام شده و تحت محکومیت جامعه بینالمللی واقع نشود.
راهبردهای ایران برای جلوگیری از تکمیل پازل فشارهای غرب
دانشیار علوم سیاسی دانشگاه شیراز در نهایت بیان کرد: ایران بایستی با بهکارگیری راهبردهای دیپلماتیک، مراقب ختم نهایی پازلی باشد که با صدور این قطعنامه شروع شده است و اساساً محور هدف نهایی نیز تلاشهای دیپلماتیک ایران در راستای جلوگیری از تکمیلشدن پازل فوق باشد.
او چنین ادامه داد: اتکا صرف به محکومیت این قطعنامهها و یا خوشبین بودن به نقش کشورهای شرقی از جمله چین و روسیه دراینخصوص، زمان را از ما خواهد گرفت و میدان را در اختیار طرف مقابل قرار خواهد داد تا از این وقفه، استفاده لازم را برای پیشبرد نقشه میانمدت خود داشته باشد.
وی افزود: اگرچه روسیه و چین در این فرایند و بهویژه در حوزه احیای تحریمهای بینالمللی مخالفتهای جدی ابراز داشتند و به دلیل سازوکار پیشبینیشده، نتوانستند از حق وتو استفاده کنند؛ اما در شرایط فعلی هیچ تضمینی وجود ندارد که در صورت محکومیت و حمله نظامی مجدد به ایران، طرفهای روسی و چینی بتوانند منبع متقنی برای حمایت از ما باشند. ارغوانی پیرسلامی گفت: ما این تجربه را در ادوار گذشته، بهخصوص پیش از برجام و زمان منتهی به قطعنامههای ششگانه مشاهده کردیم. در این راستا، باتوجهبه احتمال چرخش طرفهای شرقی به سمت ایالات متحده آمریکا، به جهت کسب امتیاز از سوی ایشان، ممکن است ما شاهد عدم همراهی از جانب چین و روسیه باشیم.
عضو هیئتعلمی دانشگاه شیراز باتوجهبه شرایط فوق، راهبرد جمهوری اسلامی ایران را چنین بیان کرد:
۱- در وهله نخست، تلاش حقوقی - سیاسی خود را داشته باشد که زمینبازی را در اختیار طرف مقابل قرار نداده و طرحهای پیشنهادی برای جلوگیری از امنیتیشدن هرچه بیشتر پرونده هستهای را در پیش بگیرد.
۲- همچنین فرایند گفتوگوها را به نحوی آغاز کند که ضمن حفظ حق فناوری هستهای، زمینه ازبینبردن بهانههای لازم جهت امنیتیکردن برنامه هستهای و در آینده تهدیدهای نظامی را نیز مدنظر قرار دهد.
۳- در نهایت، تدابیر لازم و دقیق در مواجهه با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و نیز راهکارهای دیپلماتیک مربوطه، در راستای عدم سوءاستفاده طرفهای غربی از وضعیت عدم همکاری و انجام مذاکره ایران و سپس اعمال فشار بیشتر بر کشور، در دستور کار جمهوری اسلامی ایران قرار بگیرد.
انتهای خبر/224224
لینک کوتاه خبر
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!