حالت تاریک
پنج‌شنبه, 06 شهریور 1404
آیا مایل به نصب وب اپلیکیشن پایگاه خبری تحلیلی شیرازه هستید؟
گوش‌به‌فرمان ولایت‌فقیه باشید
وصیت شهید «محمد غفاری»؛

گوش‌به‌فرمان ولایت‌فقیه باشید

شهید «محمد غفاری» در وصیت خود می‌نویسد: سخنم چنین خلاصه می‌شود که راه ما چیزی جز پیروی از ولایت‌فقیه به حق نیست و چشم و گوش‌به‌فرمان ولایت‌فقیه باشید و پشتیبانی از آن کنید.

 به گزارش گروه فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی «شیرازه»، از این پس هر روز را با یاد و خاطره شهیدان عزیزمان، پرچم‌دار آزادی و عزت ایران اسلامی خواهیم ساخت و در پرتو فداکاری‌های آنان، راه صدق و ایثار را برای نسل‌های آینده روشن‌تر خواهیم کرد.

شهید محمد غفاری در ۱۳ دی سال ۱۳۶۷ «شب جمعه و چند روز بعد از ایام فاطمیه» به دنیا آمد. وقتی به تقویم نگاه می‌اندازیم او درست مصادف با شهادت امام هادی علیه‌السلام به دنیا آمد و بر همین اساس نام او را محمدهادی می‌گذارند، عجیب است که او عاشق و دلداده امام هادی علیه‌السلام شد.

محمد رشته تجربی درس می‌خواند با اینکه در بسیج و هیئت بسیار مشغول بود؛ اما از شاگردهای ممتاز بود در کنکور شرکت کرد کارشناسی تغذیه دانشگاه خرم‌آباد قبول شد اما نرفت؛ برای پسر درس‌خوانی مثل محمد رشته پایینی بود.

خیلی تلاش کرد کنکور سال بعد شرکت کرد محمد رشته دندان‌پزشکی دانشگاه شیراز قبول شد همه به او می‌گفتند آقای دکتر اما پاسدار شدن را به دکتر بودن ترجیح داد و عاشق سپاه بود. دانشگاه امام حسین «ع» درس خواند، با همکاری یکی از فرمانده هان در زمینه مسائل نظامی کتاب نوشت. اعتقاد داشت که باید اطلاعات و سطح آگاهی‌اش بالا برود.

علاقه زیادی به‌نظام داشت و از بچگی هر چه اسباب‌بازی می‌خواست بخرد اسلحه می‌خرید. از اینجا به‌عنوان دانشجوی همدان رفت تهران ولی نیروی همدان بود و محمد نفر اول چتربازی و راپل شد.

او آموزش خلبانی هم دیده بود، طوری شده بود که دست راست فرمانده‌شان به‌حساب می‌آمد و ایشان روی محمد خیلی حساب بازکرده بود.

نزدیک عید سال ۸۵ به راهیان نور رفت و موج انفجار محمد را گرفت و مجروح شد درحالی‌که ایام عید هم مراسم عقدش بود. چهارم عید مجروح شد، از ناحیه سر و کمر موج انفجار گرفته بود، با همان حال نشست سر سفره عقد، برای عروسی‌اش بعد از یک درگیری در ارومیه، از ناحیه صورت ترکش خورد، به عروسی‌اش هم ۱۰ روز مانده بود.

دو روز به عروسی‌اش قرار شد که عمل کنند. البته گفته بود به مادرم بگویید شاخه خورده، کارت‌های عروسی‌اش هم پخش شده بود، من متوسل به امام جواد علیه‌السلام شدم و عمل لیزری روی صورتش انجام دادند و با صورت پاسمان کرده عروسی‌اش را گذراند.

شهید محمد غفاری به حضرت علی‌اکبر «ع» خیلی علاقمند بود می‌گفت: «ایشان خیلی غریب و ناشناخته است!»

محمد در عین اینکه ظاهر بسیار جدی ای داشت، در رابطه برقرارکردن با دیگران بسیار مصمم و پیشقدم تر بود. همیشه در هر محیطی وارد می‌شد سریعاً با افراد آن جمع دوست می‌شد و خودش را در دل آن‌ها جا می‌کرد. محمد از حرف‌زدن با دیگران لذت می‌برد.

این شهید بزرگوار به همه کودکان توجه خاصی داشت؛ بعد از شهادت محمد خیلی از بچه‌ها برایش گریه می‌کردند.

شهید محمد غفاری در تاریخ سیزدهم شهریور ۱۳۹۰ در ارتفاعات جاسوسان منطقه سردشت و در درگیری مستقیم با گروهک تروریستی پژاک شهید و پیکر مطهرش در گلستان شهدای همدان آرام‌گرفته است.

وی چند سال قبل از شهادتش خواب شهید علی چیت سازیان را می‌بیند و شهید چیت سازیان به او می‌گوید الان وقتش نیست؛ ولی نگران نباش به ما می‌پیوندی.

وصیت‌نامه شهید محمد غفاری

با عرض سلام و درود بر امام عزیز حضرت آیت‌الله خامنه‌ای حفظه‌الله و بر شما عزیزان و شهدا و خانواده شهدا

آنها که اهل ایمان هستند در راه خدا و کافران در راه طاغوت جهاد می‌کنند. پس شما با یاران شیطان پیکار کنید و از آنها نهراسید؛ زیرا مکر شیطان همانند قدرتش سست و ضعیف است.

وصیتم پیامی است به امت و ملتی که نایب بقیه الله «عج» آنان را ملت معجزه‌آسای قرآن می‌نامد.

بر خلقی است که مشتاقانه و جانانه از جان و مال خویش در راه خدای می‌گذرند.

بر عزیزانی است که عزیز پرور هستند و فرزندان گرامی خویش را به جهت آزادی و استقلال و اقتدار کشور اسلامی و انقلاب فدا می‌نمایند.

هر آنچه در توان دارند و به همه شما که اکنون به وصیتم گوش فرامی‌دهید است.

سخنم چنین خلاصه می‌شود که راه ما چیزی جز پیروی از ولایت‌فقیه به حق نیست.

چشم و گوش‌به‌فرمان ولایت‌فقیه باشید و پشتیبانی از آن کنید و گفته‌های مقام عظمای ولایت حضرت آیت‌الله خامنه‌ای عزیز را با جان و دل گوش کنید و به آن عمل کنید که اگر در این راه قرار بگیرید به حمد خدا سعادتمند و روسفید خواهید بود.

و از تمامی ملت و مسئولین عزیز و بزرگوار می‌خواهم که در هر پست و مقامی که هستند حداکثر تلاش و سعی خود را برای پیشرفت این انقلاب و میهن عزیز انجام دهند.

و هرگز در کشور امام زمانی اجازه خطا و کج‌روی به منافقین و احزاب و گروه‌های بی ولایت را ندهند تا چراغ‌سبزی برای دشمنان داخلی و خارجی ما شود.

از پدر و مادر عزیز و گرامی طلب بخشش می‌کنم هر چند که آنها را در این دوران بسیار اذیت کردم و از برادرم و خواهرم خواستار پیروی از ولایت و اهل‌بیت هستم.

همسر گرامی و بزرگوار مرا ببخش و حلال کن که در این مدت کم، مایه آرامش شما نبودم و از همه برادران و خواهرانم و دوستان طلب حلالیت می‌کنم بدانید امروز جسد خون‌آلوده‌مان را که به خاک می‌سپارید فدای راهمان شده است و گرچه جسمم راحت آرمیده است روح من از شما گریه و شیون نمی‌خواهد.

انتظارم چنین است که سلاح به زمین افتاده‌ام را بردارید و همیشه ولایت‌فقیه و کشور انقلاب اسلامی، علیه باطل دفاع کنید و من خدای را شکر می‌کنم که مرا شامل آیه شریفه ۲۰۷ سوره بقره نمود: «و بعضی از مردم از جان خود در راه رضای خدا درگذرند و خدا با چنین بندگان رئوف و مهربان است».

دوستانم، من سلام شما را به شهدا، خواهم رساند، و از ایثار و از خودگذشتگی شماها برای آنها می‌گویم که شما تعهد کرده‌اید تا آخرین قطره‌های خون خود که چکیده بر سنگ‌فرش بیابان‌های نبرد حق علیه باطل است پیروی از اسلام و ولایت را ادامه خواهید داد.

یا سیدالشهدا «ع» قسم به مادر پهلو شکسته‌ات، من پاسدار را که متعلق به تو هستم طوری وارد قیامت کن که مایه شرمندگی شما نشوم.

بارالها از تقصیرات من بگذر و مرا عفو کن و پاکیزه بپذیر.

انتهای خبر/

لینک کوتاه خبر

نظر / پاسخ از

  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.

هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر می‌گذارید!