وبلاگ طلبه یاشار نوشت: آیا خون آن پدر شهید و حق این پسر یتیم پایمال خواهد شد؟
نمایندگان مجلس، مدرس یا مهندس!/ آیا آمریکا هنوز هم هیچ غلطی نمیتواند بکند؟
۱- تغییر کاربری دستمال سفره و دم کنی به روسری و صرفه جویی در پول و پارچه!
۲- بچه مطرح شدن خروس و دارکوب به علت مد شدن مدل موی خروسی و بالا رفتن قیمت خروس در حد گاو!
۳- بالا رفتن بی سابقه فروش گن های لاغری سونا بلت در حد کمپانی مایکروسافت! به علت پوشیدن مانتوهای بدن نما و خوش هیکل بودن ۹۰٪ دخترای ایرانی (روم به دیوار مورچه خاک به گور)!
۴- تولید نیروی برق و الکتریسیته و از راه اشعه تولید شده زلف دختران ایرانی در حد نیروگاه بوشهر!
۵- قوی شدن چشم مردان ایرانی در حد تلسکوپ و گسترش زبان فارسی خصوصا این ضرب المثل ((یه نگاه که حلاله))!
۶- کاهش نرخ بیکاری افراد شاغل در شغل های شریف خفاش شب … عنکبوت…اتو زنی … تاکسی مرسی … مدیریت خانه عفاف!
۷- ایجاد بازار کار برای دختران ایرانی به عنوان حوری در بهشت و دوبی!
8- افزایش فروش انواع گریس و متعلقات به علت نیاز دختران برای پوشیدن و در آوردن مانتوهای چسبان!
9- تکامل چشم مردان ایرانی و قابلیت چرخش در ۳۶۰ درجه برای دید زدن حداکثر داف ممکن!
10-جلب توجه اراذل و اوباش
11- پرشدن اوقات افراد بیکار با دختر بازی و پسر بازی ورواج بازی های جدیدی مانند قایم موشک ،گرگم به هواو تعقیب و گریز
12-افزایش واردات مواد آرایشی و مداد رنگی و آبرنگ و ذغال
13-پولدارتر شدن دکترهایی که جراحی پلاستیک انجام می دهند وبالارفتن قیمت پلاستیک در حد طلا
14- بالارفتن سن ازدواج و بیشتر شدن تعداد افراد مجرد و داغ شدن بازار ازدواج در بین آسایشگاه سالمندان
15- افزایش نرخ طلاق به طوری که آمار آن حتی از تعدادی که ازدواج کردند بیشتر می شود. یعنی اگر 100نفر ازدواج
کنند 200نفر از هم جدا می شوند.
وبلاگ جمعیت نوشت: نمایندگان مجلس، مدرس یا مهندس!
مدرس رای مخالف داد، بقیه جرات پیدا کردند و رای مخالف دادند. ردکردند اولتیماتوم را، آنها هیچ غلطی نکردند یک روحانی بود که در مقابل یک چنین قدرت بزرگی ایستاد، دیگران هم جرات کردند.
این تصویری است که امام راحل از تاثیرگذارترین نماینده تاریخ پارلمان ایران به نمایش می گذارد. موضوع به برخورد مدرس در اولتیماتوم 48 ساعته روسیه تزاری در داستان اخراج مورگان شوستر اشاره دارد.
". . . آنها از مدرس ميترسيدند. مدرس يك انسان بود. يك نفري نگذاشت پيش برود كارهاي او را تا وقتي كشتندش، يك نفري غلبه ميكرد بر همهي مجلس، بر اهالي كه در مجلس بودند غلبه ميكرد، يك نفري، يك نفري تا توي مجلس نبود ( من آن وقت مجلس رفتم، ديدم، براي تماشا، بچه بودم، جوان بودم رفتم) مجلس آن وقت تا مدرس نبود مثل اينكه چيزي در آن نيست، مثل اينكه محتوا ندارد. مدرس با آن عباي نازك و با آن عرض بكنم قباي كرباسي وقتي وارد مجلس ميشد ـ يك مجلس ـ طرح هايي كه در مجلس داده ميشد، آن كه مخالف بود مدرس مخالفت ميكرد و ميماساند مطلب را
2- کمتر موردی را می توان یافت که امام عزیز در خصوص مجلس و نمایندگان آن صحبتی داشته باشند ولی از مدرس یادی نباشد. از زمان مدرس 80 سال و از آخرین فرمایشات امام در این خصوص حدود 25 سال می گذرد.
3- از متن قانون اساسی بر می آید که حفظ استقلال کشور مهمترین وظیفه نمایندگان مجلس است. این نکته تا آنجاست که در متن سوگند نامه پنج سطری نمایندگان دو بار بر این نکته تاکید شده است.
من در برابر قرآن مجيد، به خداي قادر متعال سوگند ياد ميكنم و با تكيه بر شرف انساني خويش تعهد مينمايم كه پاسدار حريم اسلام و نگاهبان دستاوردهاي انقلاب اسلامي ملت ايران و مباني جمهوري اسلامي باشم، وديعهاي را كه ملت به ما سپرده به عنوان اميني عادل پاسداري كنم و در انجام وظايف وكالت، امانت و تقوي را رعايت نمايم و همواره به استقلال و اعتلاي كشور و حفظ حقوق ملت و خدمت به مردم پايبند باشم، از قانون اساسي دفاع كنم و در گفتهها و نوشتهها و اظهارنظرها، استقلال كشور و آزادي مردم و تأمين مصالح آنها را مدنظر داشته باشم.
4- البته نمایندگان محترم مجلس ماموریت های دیگری نیز بر عهده دارند که از جمله آن مسائل حوزه انتخابیه است که در جای خود وظیفه ای بسیار ارزشمند و مهم می باشد.
5- نکته این جاست که با گذشت زمان اندک اندک این تصور غالب گردیده است که وظیفه اصلی نمایندگان محترم دنبال نمودن مسائل عمرانی است به نحوی که تمرکز و توجه اصلی آنان به ساخت پل، احداث جاده، اجرای آبرسانی و... موضوع اصلی فعالیت های روزانه آنان گردیده است.
6- مطلب تا آنجاست که عمده ی نمایندگان محترم هم اکنون به خوبی نسبت اختلاط بتن، راه های پیشگیری از تخریب آسفالت، آرماتوربندی پل، تهیه صورت وضعیت پیمانکار و بسیاری مسائل دیگر فنی را چنان به خوبی می دانند که می توانند تدریس کنند. در یک کلام بسیاری از نمایندگان محترم، هم اکنون مهندس شده اند!
7- از سوی دیگر اگر از نمایندگان محترم در باره قرارداد ژنو، توافق لوزان، مصاحبه با دانشمندان هسته ای، رژیم بازدیدهای آژانس و ده ها موضوع دیگر که مستقیما با استقلال کشور مرتبط است بپرسید آیا چیزی بیش از آنچه رسانه ها انعکاس داده اند خواهید یافت؟ کار تا به آنجاست که برخی مردم کوچه و بازار جزئیات را بیش از نمایندگان محترم می دانند.
8- سپاه مسلمین به فرماندهی سلطان سلیمان قانونی به امپراتوری اتریش یورش برد و به دروازه های وین رسید. در این اثنا کلیسای جامع وین که مرکز دینی آن روز محسوب می شد شاهد یکی از جنجالی ترین بحث های تاریخ خود بود. موضوع بسیار مهم و حیاتی بحث، این بود:"ملائکه الله مذکراند یا مونث؟"
9- آیا نمایندگان محترم مجلس، ائمه بزرگوار جمعه، مسئولین رده های مختلف کشوری و لشکری و مهم تر از همه، جریان بزرگ حزب اللهی کشور پس از انبوه تاکیدات رهبر انقلاب، چه مصلحتی می بیند که دم بر نمی آورد؟ آیا این طیف گسترده، اولویت های خود را با توجه ویژه به شرایط سرنوشت ساز امروز کشور، درست تعریف کرده است؟
10- شاید بیش از هر زمان دیگری اکنون که مذاکرات ایران و نظام سلطه به مراحل سرنوشت ساز خود نزدیک شده است جای خالی این سوال احساس می شود که: امام از نمایندگان مجلس چه در خواستی داشت "مدرس باشند یا مهندس؟”
نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی، وقت آن فرا رسیده است که تنها به یک سوال که مستقیما به استقلال کشور مربوط است پاسخ دهید: «مدرس هستید یا مهندس؟»
تاریخ قضاوت خواهد کرد!
وبلاگ حرف های دلم نوشت: بزرگ شدن همپای یک دنیا خاطره…
مادر به وقت و وسواس مواظب رفتارها و اعمالم بود حتی گاهی که تنها بودم مثل جرقه ایی رفتارم را به خود مطمئن می ساخت دور و برم را که به وقت نگاه کردم کاملا متوجه شدم که علت چیست؟تغییر سن و سال و افکار و دیدگاه های من نقطه عطفی بود برای این که من به دنیایی متفاوت پا گذارم و یک جور دغدغه و تکاپو و خطر و امید…
خیلی خوش حالم که ما جوانان ایرانی چارچوبی مطمئن و روشن از هنجار ها و ارزش ها را در زندگی برای خود به همراه داریم و این چارچوب هدیه ایی است از صدها الگو پسندیده و ارزشمند ملی و فرهنگی و حماسی که به داشتن آنها افتخار کرده و می بالیم.
چرا نحوه گریم فرم لباس و مارک گوشی فلان هنرمند و بازیگر یا ورزشکار وسیله ایی برای رقابت افراد شده است هر روز یک مشغولیت فکری تباه و نافرجام صدها ساعت از وقت جوانان را به خود اختصاص می دهد و این امر سبب ایجاد شکاف عمیقی بین والدین، اولیا مدرسه مسئولان با جوانان شده است.
چرا جستجو و پرسه در فضای مجازی با موضوعیت علمی فرهنگی مذهبی و ملی نیست چرا در گوشی های افراد آنقدر که تصاویر زننده بی هدف وجود دارد خبری از نرم افزار های دینی و ملی نیست.من در چنین فضایی احساس ناامنی می کنم خیلی خوش حالم که در کنار مادری هستم که راه را از چاه به خوبی تشخیص می دهد من به بیراهه نمیروم چون از آن بیزارم…
وبلاگ من انقلابیم نوشت: یادمان رفت شقایق دل داغی دارد
یادمان رفت شقایق دل داغی دارد
شاپرک در بغل شمع چه حالی دارد
انقدرمحو تماشای قفس ها شده ایم
یادمان رفت یاد شهدامان چه صفایی دارد
شهیدگمنام ای عاشق بی نام و نشان و ای لاله پرپر که همچون مادرت زهرا بی نام و نشانی نمیدانم چه دیدی که این چنین پلاک هویت خود را رها کردی درکوچه های بی کسی…
نمیدانم
چه عشقی بین تو و مادرت زهرا بود که این چنین دل بریدی از این دنیا و رها
کردی دنیا را با تمام زرق و برقش خوشا به حالت خوشا به تو که این چنین این
دیار غریب وفانی را وداع گفتی کاش لااقل ذره ای از ایمان و عشقت را به
یادگار به دل سوخته ام داده بودی…
شهید گمنام تو رفتی اما دلهایی در اینجا داغ رفتنت را به دل دارند و در
حسرت دیدار دوباره تواند دل من نیز چون دل پردردی دراتنظارجوابی از سوی
توست و چقدرسخت است دلتنگی دلتنگی که دیگر هیچ امیدی به دیدارنیست میشود
نظر کنی به حالم خیلی دلتنگم میشود دعا کنی به حالم به حال پریشانم که حتی
خودم رومیان من گم کرده ام چقدر شبیه هم هستیم در یک چیز تو پلاکت را گم
کردی و من هویتم را شرمنده خون پاکت شده ام سالهاست گم شده ای در دل دارم
به فریاد دلم برس که دنیا بس غریب است و من گم شده ام میان این هیاهو و
غربت …
وبلاگ مهدویت نوشت: محرم تمرین خوب نگریستن است نه خوب گریستن...!
سلام من به محرم؛ به غصه و غم مهدی(عج)
به چشم کاسه خون و به شال ماتم مهدی(عج)…
تا شروع اولین روز از ماه محرم چیزی نمانده است؛ یادمان باشد: اول نماز حسین، بعد عزای حسین
اول شعور حسینی، بعد شور حسینی.
محرم سفر زمان بالیدن است نه فقط نالیدن، بساطش آموزه است نه موزه.
تمرین خوب نگریستن است نه خوب گریستن...!
فضیلت گریه بر امام حسین علیه السَّلام:
اجر و مزد گریه برای آن حضرت بسیار عظیم و بزرگ است و خداوند خود ضامن آن میباشد.
گریه برای آن حضرت سختیهای زمان احتضار را از بین میبرد زیرا امام صادق علیه السّلام به مسمع بن عبدالملک فرمودند:
آیا مصائب آن جناب
امام حسین (علیه السّلام) را یاد میکنی؟
عرض کرد: بلی والله مصائب ایشان را یاد کرده و گریه میکنم.
حضرت فرمودند: آگاه باش که خواهی دید در وقت مردن پدران مرا که به ملک الموت وصیت تو را میکنند که سبب روشنی چشم تو باشد.
همچنین فرمودند: ای مسمع گریه بر احوالات حسین (علیه السّلام) سبب میشود که ملک الموت بر تو مهربانتر از مادر گردد.
گریه بر حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السّلام) باعث راحتی در قبر، فرحناک و شادان شدن مرده، شادان و پوشیده بودن او در هنگام خروج از قبر است در حالی که او مسرور است فرشتگان الهی به او بشارت بهشت و ثواب الهی را میدهند.
اجر و مزد هر قطره آن این است که شخص همیشه در بهشت منزل کند.
وبلاگ عاشق یک لحظه نگاهت نوشت: زشت ترین راستگویی!
امام علی علیه السلام فرمود:
زشت ترين راستگويى، تعريف انسان از خودش مى باشد.
امام علی علیه السلام: اَقْبَحُ الصِّدقِ ثَناءُ الرَجُلِ عَلى نَفْسِهِ؛
منبع : غررالحكم: ج2، ص388، حوبلاگ من انقلابی ام نوشت: آیا آمریکا هنوز هم هیچ غلطی نمیتواند بکند؟
مقام معظم رهبری در دیدار هیئت دولت به امکان بی توجهی به اهداف دشمن تذکر دادند که توافق در یک مسئله خاص سبب بی توجهی مسئولین به اهداف و صف بندی دشمن برای نفوذ در عرصه های مختلف نشود. (بیانات، 4شهریور1394)
شاید، مهمترین نقطه اختلاف نظر بین جریان ها و احزاب جمهوری اسلامی در جریان مذاکرات هسته ای و توافق با 1+5 یا آنچه که معروف شده به «توافق با کدخدا»، همین دوستی و همراهی با آمریکا به عنوان بزرگترین دشمن جمهوری اسلامی ایران است. در این باره می توان به سه نقطه اصلی در این اختلاف نظر توجه کرد:
1. وجود تغییر سیاست های آمریکا از اول انقلاب اسلامی تاکنون، 2. دستیابی به منافع ملی در همراهی با آمریکا و 3. تأثیرگذاری مثبت بر آمریکا؛
در هر سه نقطه می توان بحث های مفصلی داشت اما به نظر می رسد توجهی کوتاه به چگونگی اِعمال سیاست های آمریکایی در تحمیل خواسته های استکباری اش بر همه دنیا می تواند سرانجامی برای بحث باشد و البته باور ادعای کدخدایی آمریکا در دهکده جهانی پر بیراه هم نیست. معادل کدخدای جهان در قرآن همان طاغوت است که برآمده از خوی استکباری است.
خوی استکباری مهمترین ویژگی شیطان است که سبب طرد او از محضر الله شد.
خداوند متعال، نه تنها استکبار و ظلم به مردم را نفی می کند بلکه پذیرش ظلم از سوی مظلومان را نیز طرد کرده و گرایش به طاغوت را ورود در تاریکی معرفی می کند.
برخی از دانشمندان گرایش به کدخدا داشته و او را در مسیر زندگی بهتر قلمداد می کنند! اینها هر چند درجه ای از علم را کسب کرده اند اما مشرک اند و به ایمان در نیامدند. شاید جریان غرب زدگی در جهان اسلام مصداقی از همین جریان دلبستگی به طاغوت باشد.
طاغوت، خواسته هایش را زیبا کرده و به دیگران تحمیل می کند و البته این تحمیل را با دلبستگی مردم همراه می کند.
آمریکا، اشراف اطلاعاتی به همه تماس ها و حریم ها دارد و شنود اطلاعاتی اش را بر همه کشورها به بهانه امنیت ملی خود، تحمیل می کند.
آمریکا، تحریم های اقتصادی اش بر کوبا، ایران، کره شمالی و روسیه را بر همراهی دیگر کشورها با خودش تحمیل می کند که در نتیجه فشار تحریم ها هم بر کشور تحریم شده و هم کشورهای همراهی کننده بار می شود.
آمریکا، حمایت اقتصادی و سیاسی و نظامی دیگر کشورها را در حمله به عراق و افغانستان تحمیل می کند به صورتی که شاهد حضور دوره ای سربازهای پرتقالی، ژاپنی، نیوزیلندی[6] و دیگر کشورها در عراق بودیم.
آمریکا، قواعد اقتصادی خود را از طریق بانک جهانی و صندوق بین المللی پول به دیگر کشورهای پیوسته به WTO تحمیل می کند به طوری که پیش فرض توسعه هر کشور، پیوستن به آن قلمداد شده که در نتیجه کشورهای جهان سوم همیشه مقروض آن خواهند بود.
آمریکا، قواعد حقوقی و سیاسی خود را از طریق سازمان ملل و شورای امنیت به دیگران تحمیل می کند.
آمریکا، آگاهی سیاسی جهانی را از طریق رسانه های خبری و خبرگزاری های خود تحمیل می کند، بنابراین آن چیزی مهم است که cnn و AP و … می گویند.
آمریکا، سبک زندگی آمریکایی را بر احساسات و تمایلات مردم جهان از طریق سینمای هالیوود تحمیل می کند.
آمریکا، با برخورداری از دانشگاه های بزرگ و مجلات ISI، استانداردهای خود را در عرصه علم و فناوری بر همه تحمیل می کند.
آمریکا، توزیع فشارهای اقتصادی را از طریق اتصال همه بازارهای بورس کشورهای دنیا به چند بازار اصلی بورس خود تحمیل می کند به طوری که بحران اقتصادی 2009 مسکن در آمریکا، در کشورهای دیگر پیامدهای جبران ناپذیری داشت.
آمریکا با برخورداری از بزرگترین صنعت تفریح و شهرهای ساخته شده براساس سرگرمی، جریان غفلت از حقیقت را بر مردم دنیا تحمیل می کند که نتیجه آن تحمیق توده ها است.
این آمریکا هیچ تغییری نکرده و همان آمریکایی است که شیطان بزرگ خوانده شد.
این آمریکا، مصداق اتمّ استکبار است که هیچ غلطی نمی تواند بکند و نهایت این همه جنگ نرم، عملیات روانی و پروپاگاندای دستگاه رسانه ای و نظام اقتصادی غرب نابودی است.
در حدیث قدسی است که خداوند میفرماید: «زمین و آسمان من گنجایش مرا ندارند اما قلب بنده مومن من گنجایش مرا دارد.» ما در این انقلاب یاد گرفتیم این گونه به عالم نگاه کنیم. امام خمینی، رحمه الله علیه، این نوع نگاه را به ما یاد داد.
گفت آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند. آمریکا با این همه تجهیزات و قدرت و اسلحه و …، هیچ غلطی نمیتواند بکند؟ دقت کنید:
آمریکا با همه ادعاهایش کجاست؟ در قسمت کوچکی از کره زمین. کره زمین کجاست؟ ذرهای در منظومه شمسی. منظومه شمسی کجاست؟
نقطهای در کهکشان راه شیری. کهکشان راه شیری کجاست؟ قطرهای در میان میلیاردها کهکشان عالم. اینها تازه عالم مُلک است نه ملکوت. آنگاه حتی از این افق مادی، اگر میکروسکوپ هم بگذارید، کره زمین را نمیتوانید ببینید چه رسد به آمریکا.
پس برای مومنی که قلبش از آسمان و زمین بزرگتر است آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند. امام خمینی این روحیه را به مردم ما و به جوانان ما منتقل کرد و اکنون متأسفانه عدهای میخواهند این روحیه را بشکنند. ما در جهان نشان دادیم که آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند. آن وقت عدهای منافق فکر میکنند عزت در دوستی با آمریکاست. خداوند درباره این منافقین در آیه ۱۳۹ سوره نساء میفرماید: «منافقان کسانی هستند که دوستی با کافران را بر مومنان ترجیح میدهند. آیا به خاطر این است که عزت را در دوستی با آنان میدانند؟ پس بدانید که عزت سراسر از آن خداست.
وبلاگ هیئت مجازی کتاب نوشت: مثل زرافه باش!
…یکی ازاشرفزادگان انگلیسی بعد از مرگ در قصر بزرگش تعدادی نقاشیهای گرانقیمت به یادگار گذاشت. عموم مردم میتوانستند گهگاهی بیایند و از آن نقاشیها دیدن کنند. روزی عدهای آمدند و همانطور که نقاشیها را نگاه میکردند، آنها را تحسین میکردند. خانم مسنی در بین آن گروه بود که حتی یک کلمه حرف نزد، اما به تمام نقاشیها نزدیک میشد و با دقت آنها را بررسی میکرد. بعد از دیدن تمام نقاشیها، شخصی از آن خانم پرسید:”نظر شما در مورد این تابلوها چیست؟”
خانم مسن با اشتیاق جواب داد: عالی بود، من حتی ذرهای گرد و غبار روی آنها ندیدم!…
گاهی ما زیباییها را به خاطر اینکه در جستوجوی عیبهای آنها هستیم از دست میدهیم.
وبلاگ سنگر هنر از انجمن وبلاگی جهرم نوشت: به عمل کار برآید به سخنرانی نیست …
چرا این روزها کشورهای بیگانه و بعضی از مسئولین کشور دارند در مقابل سخنان مقام معظم رهبری جبهه گیری می کنند ما که می دانیم سخنان ایشان از هر جهت کارشناسی شده و ظرفیت های داخل کشور به خوبی آگاه هستند. اقتصاد مقاومتی تنها راه خروج ایران از این بن بست اقتصادی و تنها راه نومید کردن دشمنان این مرز و بوم و عدم وابستگی به بیگانگان است
آب یا سراب ….
به کجا چنین شتابان …..؟!
آری با شما هستم شما که ….
چرا خیال می کنید سخنان مقام معظم رهبری درست نیست ولی حرفها و دروغهای بیگانگان درست است چرا پای اقتصاد مقاومتی مقام معظم رهبری نمی ایستید ولی پای اقتصاد عاریتی دشمنان ایستاده اید.
مگر نه اینکه اقتصاد مقاومتی کشور را از تمام وابستگی به بیگانگان در امان می دارد وباعث شکوفایی کشور می شود ؟ مگر نه اینکه اقتصاد عاریتی کشور را تماما وابسته به بیگانه می کند؟( چیزی که دشمنان آرزوی آن را دارند) و مصرف گرایی و تجمل گرایی را ترویج می کند و باعث نابودی کشور می شود آیا درک این موضوع را ندارید ؟!
درکش را دارید و خیلی خوب می فهمید که آب کدامست …و سراب کدام…
موضوع چیز دیگری است!
می خواهند تیشه به ریشه این نظام بزنند با اصل این نظام که اسلامی است مشکل دارند می خواهند کشور را طوری که دشمنان می خواهند اداره کنند . می خواهند هروقت خواستیم ایستادگی کنیم تحریم را بر سرمان بکوبند. می خواهند از کناراین اقتصاد عاریتی پولهای هنگفت را به جیب خودشان واریز کنند…
می گویند اگر می خواهیم اقتصادمان خوب بشود باید با سلطه گرها کنار بیاییم.
یکی از مقاومتها را در عرصه نظامی ببینید ، تکیه بر توان داخلی به کجا رسیدیم که حتی آمریکا هم جرأت حمله به ایران را ندارد. اما ما در سخنرانی های مسئولین می شنویم که می گویند آمریکا در چند ثانیه می تواند ایران را نابود کند این است تفکر ما …
به عمل کار برآید به سخنرانی نیست … شما که در سخنرانی خود هم از اقتصاد عاریتی حمایت می کنید …. چه برسد به عمل …
آیندگان در مورد شما چه می گویند؟
وبلاگ فرهنگیان استهبان نوشت: اردوی جهادی عمو مهربان
اتوبوس حامل مسافران، سینه کویر را می شکافت و سربالایی جاده را
ناله کنان بالا می رفت. مسافران داخل اتوبوس،عاشقانی بودند که
کوله بار عشق بر دوش می کشیدند تا با دستان پرتوانشان بار نیاز
از شانه نیازمندان برداشته و توانمندی خود را با آنان قسمت کنند.
آنان جهادگرانی بودند که گرمای تابستان را در زلال باران معرفت ذوب کرده
بودند و می رفتند تا به محرومان خدمت کنند .
برخلاف بدی راه حال تمامی مسافران بسیار خوب بود .
پارچه ای روی اتوبوس نصب کرده بودند
” کاروان عشق ، عازم سازندگی "
چهره های خندان و لب های متبسم و دل های پاکشان را خیلی راحت
در مقابل دید همسفرانشان به معرض نمایش گذاشته بودند.
اما در میان تمامی آن ها ، چهره ای بود که معصومیت خاصی را در
خود نهان داشت و بی اختیار هر تازه واردی را به سوی خود می کشید
و آن چهره عمو مهربان بود.
عمو مهربان نامی بود که افراد گروه بر روی او گذاشته بودند چرا که
مهربانی در نگاهش، حرکاتش وانجام امورش موج می زد.
پس از طی مسافتی اتوبوس با ترمز راننده، صدای خشکی کرد و در
جای خود میخکوب شد. مسافران یکی یکی از آن پیاده شدند و آنچه را
که در پیش رو دیدند باور نمی کردند.
در برهوت بیابان در جاییکه تنها وجود چند خانه گلی حاکی از زندگی
در آن بود، اهالی روستا با دستانی خالی اما دل هایی پرامید به استقبال
کاروان عشق آمده بودند. چهره های معصوم و بی گناه شان در میان
دود اسپند منقلی که در میان دست های کار کرده شان بود، گم شده بود.
با اندکی گلاب غبار از روی مهمانانشان شستند و آنگاه بود که نگاه ها
در یکدیگر تلاقی کرد و لب ها به روی یکدیگر لبخند زد، آنقدر گرم و صمیمی
که گرمای تابستان را در خود ذوب نمود.
پس از یک استراحت کوتاه، گروه کار خود را شروع کرد. ساعت ها و روزها
و هفته ها سپری شد، اما آنچه که باعث می شد تا آنان کار خود را برای
دقایقی متوقف سازند، عمو مهربان بود که نیاز به اکسیژن پیدا
می کرد . عمو مهربان جانباز شیمیایی جبهه های جنگ بود که چون
در میدان جنگ به شهادت نرسیده بود، با خود عهد بسته بود که تا آخرین
قطره خونش در راه رضای خدا ایثار نماید و به همین دلیل داوطلب خدمت
به محرومان جامعه با کاروان به محل مورد نظر اعزام شده بود.
عمو مهربان در یک روز گرم تابستان در حالیکه در میان دست های گرم همراهان
خود و روستاییان تشییع می شد، با اشک آنان غسل شهادت نمود
و به دیار حق پرکشید.
راهش مستدام و پر رهرو باد.
خاطره از فرهنگی بسیجی: مهشید دلیل